با دیدن این عکس همه ناخودآگاه به سراغ مرحوم استاد حسین فکری میروند. اگر حسین صدقیانی را پدر فوتبال ایران بنامیم که بهحق نیز شایسته این عنوان است، حسین فکری حتما عموی فوتبال است؛
امیرعباس واسعی | شهرآرانیوز؛ این عکس مربوط به نیمکت تیم آدنیس است. نسل امروز شاید اسمش را هم نشنیده باشد، چون معمولا صنایع در این کشور عمرشان به دهه نمیرسد؛ بهخصوص اگر خصوصی باشند!
در دهه ۷۰ و بعد از موفقیت کارخانه گچ در تیمداری فوتبال، شرکت آدنیس هم که از صنایع موفق آن روزگار خراسان بود، اقدام به تیمداری کرد و تیم آدنیس را در فوتبال تشکیل داد؛ تیمی که خوب بازی میکرد و بازیکنان خوبی را هم تحویل فوتبال ایران داد. اما در این عکس هیچ کاری با آن آدمهای سفیدپوش و آن بازیکنان آبیپوش نداریم، هر کجا هستند انشاءا... که سلامت باشند. با دیدن این عکس همه ناخودآگاه به سراغ مرحوم استاد حسین فکری میروند. اگر حسین صدقیانی را پدر فوتبال ایران بنامیم که بهحق نیز شایسته این عنوان است، حسین فکری حتما عموی فوتبال است؛ مردی که از دهه۲۰ مربیگری میکرد و در آغاز دهه۴۰ او بود که تحول را در عرصه تیم ملی به وجود آورد.
در دهه ۳۰ که نه لیگ داشتیم و نه فدراسیون درستحسابی، هرچند سال یکبار که تیم ملی تشکیل میشد تا به مسابقهای برود، اسم یک مرد بالاسر آن تیم بود؛ حسین فکری. مردی که باشگاه تهران جوان را ساخت و بیشترین خدمت را به فوتبال ایران کرد، اما آنچنان که باید و شاید، خیری از فوتبال ندید. حسین فکری چپ بود، به رسم دیرینه همه روشنفکران این سرزمین که سر سازگاری با ظلم و خرافه ندارند. بیشترین اصطکاک را پیش از انقلاب با تیمسار پرویز خسروانی داشت. باشگاهش را لغو امتیاز کردند هرآنچه داشت از او گرفتند، اما باز سرپا ایستاد و امروز برای اولینبار به شما میگویم که اساسا بهخاطر همین سرپاایستادن از فوتبال ایران محو شد؛ رازی که تاامروز سربه مهر مانده است.
استاد حسین فکری در سال۷۴ پیام را از لیگ ۲ به لیگیک آن موقع که سطح اول فوتبال ایران یا همین لیگ برتر فعلی بود، رساند. سردار آجرلو که در عنفوان جوانی میخواست اسمورسمی در فوتبال ایران به هم بزند، امتیاز تیم پیام را گرفت و پسوند مقاومت به آن اضافه کرد تا تمام بازیکنان ملیپوش در همه ردهها مجبور شوند برای گذراندن خدمت سربازی به مشهد بیایند؛ حساب کنید نیمی از اعضای فیکس تیم ملی و بازیکنان پرسپولیس و استقلال. شوخی نیست! سردار برای مربیگری هم دوست دیرینهاش مجید جلالی را درنظر داشت، ولی مگر میشد مربی موفق و نامدار را بی دلیل کنار گذاشت؟
یادتان هست سردار یک دهه قبل در استیلآذین برای کنارگذاشتن علی کریمی چه استدلالی آورد؟ برای ما خاطره استاد فکری را زنده کرد! استاد فکری عقاید و اصول خودش را داشت. او مربی فوتبال بود نه مرد سیاست. وقتی برای یک بازی دوستانه قبل از فصل پیام به تربت رفت و برگشت، ناگهان استاد فکری را کنار گذاشتند. بهدلیلی مضحک که خنده بر آن از گریه هم تلختر است؛ و بههمینراحتی حسین فکری برای همیشه از عرصه فوتبال ایران رفت، سالها در عزلت و تنهایی زیست و در گمنامی فوت کرد؛ همانطور که رسم همه بزرگان است در این سرزمین، اما مگر میشود صفحات تاریخ را پاک کرد؟ خدمات حسین فکری هرگز از یاد فوتبال ایران نخواهد رفت.