راه دشوار اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات ۱۴۰۰ در گفتگو با علی صالحآبادی، فعال سیاسی اصلاحطلب
علی قدیری | شهرآرانیوز؛ تجربه ردصلاحیت برخی چهرههای شناختهشده جریان اصلاحطلب در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، برخی احزاب و چهرههای عملگرای این جریان سیاسی را واداشته است این ایده را مطرح کنند که بهجای معرفی گزینههای سرشناس و حساس اصلاحطلب در انتخابات ۱۴۰۰ که احتمال ردصلاحیت آنها وجود دارد، سراغ گزینهای نیابتی بروند.
درواقع برخی اصلاحطلبان، معتقدند که در عرصه سیاسی، مطرح کردن گزینهای حداقلی یا نزدیک به جریان اصلاحطلب نظیر انتخابات ۹۲ و ۹۶، بهتر از نداشتن گزینه و حذف از عرصه سیاسی است. اما این ایده باتوجهبه جایگاه نامطلوب اصلاحطلبان در دو دولت حسن روحانی بهویژه در دولت دوم وی و همچنین مشارکت مردم در انتخابات اسفند، از جانب بسیاری از اصلاحطلبان چندان با استقبال مواجه نشده است. آنچه نقش موثری در رویه انتخاباتی اصلاحطلبان و تعیین کاندیداهای آنان دارد، چگونگی تصمیمگیری شورای نگهبان است.
در اظهارنظری دیگر، سیدمحمود میرلوحی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، سه عامل را در انتخاب کاندیدای اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری آتی، موثر میداند: «باید منتظر ماند و دید که شورای نگهبان با کدام فرمان حرکت خواهد کرد. آیا مشارکت حداکثری در دستورکار قرار میگیرد یا مشارکت حداقلی.
دوم، سازوکار اصلاحطلبان است که درحال بررسی است. سوم اینکه درباره اشخاصی که مطرح شدهاند و خواهند شد، طبیعی است که بخشها و جریانات مختلف سیاسی موجود در اصلاحات، دورهم جمع شوند تا بتوانند برای انتخابات ۱۴۰۰ گفتمان جدیدی را مطرح کنند.
این گفتمان علیالقاعده با گفتمانهای گذشته متفاوت خواهد بود. باید گفتمان بهروزی که شامل مسائل روز و نیازهای روز مردم، اقتصاد و حقوق شهروندان، حریم خصوصی مردم، مبارزه با فساد و... است، مشخص شود؛ بنابراین گفتمان و برنامه، لازم است و در درجه بعد، به افرادی نیاز است که این گفتمان و برنامهها را درنظر داشته باشند و درنتیجه، یک تیم قوی و مناسب برای این کار انتخاب کنند». برای بررسی بیشتر این موضوع، سراغ علی صالحآبادی، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده مردم مشهد در مجلس سوم، رفتهایم.
صالحآبادی در پاسخ به این پرسش شهرآرا که راهبرد اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ برای انتخاب کاندیدایشان چیست، گفت: «به نظر من، موقعیت اصلاحطلبان و همچنین اصولگرایان نسبتبه گذشته در نزد مردم، بسیار تنزل پیدا کرده است و بسیاری از افراد دیگر اساسا تفاوتی میان آنها قائل نیستند و از این دو جریان عبور کردهاند. اصلاحطلبان تمام سرمایهشان را در انتخابات ۹۲، ۹۴ و ۹۶ خرج کردند، اما افرادی که از طریق آنها انتخاب شدند، نتوانستند مطالبات حامیانشان را برآورده کنند.
دولت نخست آقای روحانی عملکرد دفاعپذیری داشت، اما دولت دوم او، چون دیگر نیازی به رأی نداشت، خوب عمل نکرد و گویی فراموش کرد چه کسانی به او رأی دادند. مشکل اصلاحطلبان به نظر من اکنون کاندیدا نیست، بلکه مشکل آنان این است که چگونه و به چه طریقی میتوان مردم را به پای صندوق رأی آورد. مردم به اصلاحطلبان میگویند که آقای روحانی را بهعنوان گزینه نیابتی مطرح کردید، اما چه شد؟ یا ۱۰۰ نفر را از لیست امید به مجلس دهم فرستادید، اما چه شد؟
درمیان این نمایندگان مجلس حتی به تعداد انگشتان دست، کسانی پیدا نشدند که از حقوق اساسی مردم و مطالبات حامیانشان حمایت کنند. درنتیجه تا جایی که من میدانم، اکنون بحث اصلاحطلبان کیستی کاندیداها و داشتن گزینه نیست، بلکه چگونگی به صحنه آوردن مردم در انتخابات است. اصلاحطلبان تا پیش از این همواره با شعارهایی نظیر تعامل با کشورهای خارجی، سعی کردهاند آرای خاکستری را به سمت خود جذب کنند، اما اکنون در روابط خارجی نیز با وجود توافق خوب برجام، به در بسته خوردهایم و شعارهای پیشین اصلاحطلبان دیگر در انتخابات پیشرو راهگشا نیست.
اگرچه شعارهای مبتنی بر معیشت مردم نظیر کنترل تورم و جلوگیری از سقوط ارزش پول ملی یا روابط خارجی فعال، همچنان میتواند کمککننده باشد». وی همچنین گفت: «فکر نمیکنم نظر شورای نگهبان تغییر کند و کاندیداهایی را که برای انتخابات شورای شهر یا مجلس ردصلاحیت کرده است، برای ریاستجمهوری تأیید کند. به نظر من آنچه در مجلس یازدهم اتفاق افتاد، شبیه آن در انتخابات ۱۴۰۰ و همچنین شوراها اتفاق خواهد افتاد. بر همین اساس هم اصلاحطلبان فعلا ورودی به مسئله گزینههای مدنظر نکردهاند و اکنون درحال بررسی شرایط تا نزدیک انتخابات هستند».
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این پرسش که اگر اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ نیز همانند انتخابات اسفند سال گذشته با مسئله ردصلاحیت مواجه شوند، میان شرکت نکردن در انتخابات یا انتخاب گزینه نیابتی، کدام را برخواهند گزید، گفت: «به نظرم اشتباهی را که درباره آقای روحانی کردیم، دیگر تکرار نخواهیم کرد. حتی اگر قرار است از کاندیدایی نیابتی حمایت کنیم، باید از او تعهدی در قبال اصلاحطلبان بگیریم؛ مثلا از او مطالبه کنیم که چند وزارتخانه را به اصلاحطلبان بدهد. کاری که در تمام دنیا میکنند و زمانی که ائتلافی سیاسی تشکیل میشود، وزارتخانهها را تقسیم میکنند. اما اینکه فرد منتخب رأی بگیرد و بعد به رأیدهندگان خود اهمیتی ندهد، خطاست و اصلاحطلبان، دیگر این اشتباه را نخواهند کرد».