صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نفس های آخر لحاف دوزی | صدای کمانه و زه به تاریخ پیوست

  • کد خبر: ۴۲۰۸۴
  • ۱۸ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۵
«اسماعیل نادرخو» لحاف‌دوز قدیمی محله امام رضای مشهداست. پیرمرد ۷۵ ساله‌ای ای که همیشه می‌توانید او را مشغول کار جلوی مغازه‌اش در امام خمینی ۸۲ ببینید.
علی عدالتیان | شهرآرانیوز؛ مشاغل سنتی زیادی که روزگاری پررونق بودند با تغییر سبک زندگی مردم به تدریج به دست فراموشی سپرده و صدای آخرین نفس‌هایشان در کوچه پس‌کوچه‌های شهر شنیده می‌شود. یکی از این مشاغل لحاف‌دوزی است که با آمدن انواع و اقسام پتوها، خوشخواب‌ها و تشک‌های آماده، آخرین روزگار خود را سپری می‌کند.
 
دیگر نمی‌توان در کوچه‌های شهر دوچرخه‌سوارانی را دید که چوب حلاجی را روی دوچرخه گذاشته و با صدای «آی لحاف دوزیه» به دنبال مشتری می‌گردند تا با هنر دستان خود، تشک و لحاف بدوزند. فکر نمی‌کنم فرزندان ما تصور کنند در روزگاری نه چندان دور که خانه‌ها، حیاط و حوض داشت در کنار حوض زیر آفتاب صدای کمانه لحاف‌دوز محله بلند می‌شد تا پنبه‌ها را بزنند و لحاف و تشک درست کنند.
 
هر چند این شغل قدیمی در منطقه ۸ خیلی کم به چشم می‌آید، اما هنوز هم تعداد انگشت‌شماری از افراد مشغول به این کار هستند. «اسماعیل نادرخو» لحاف‌دوز محله امام رضا، پیرمرد ۷۵ ساله‌ای است که همیشه می‌توانید او را مشغول کار جلوی مغازه‌اش در امام خمینی ۸۲ ببینید. پیرمرد مهربان، خوش مشرب و باحوصله‌ای که حرف‌های شنیدنی بسیاری از محله و کارش دارد و از مصاحبت با او لذت می‌برید.
 
آقا اسماعیل ۲۵ سال است به حرفه لحاف‌دوزی مشغول است و این حرفه را از برادرش آموخته است. آن‌طور که خودش می‌گوید؛ قبل از آن کفاشی و بنایی می‌کرده است. اهل مه‌ولات است و از ۱۵ سالگی به مشهد آمده، هر چند تا سال ۱۳۵۲ در رفت و آمد بوده، اما در نهایت در «شاپور کهنه» قبل از میدان عدل خمینی روبه‌روی مخابرات، ساختمان فعلی بیمارستان ثامن‌الائمه و اطرافش که خانه‌های پادگان قدیم در آنجا بود ساکن می‌شود.
او تعریف می‌کند: «این محله تا مخابرات آباد بود، بعد از آن تا میلان ۱۸ و ۱۹ تعداد خانه‌ها اندک بود، بعد از مخابرات را باغ بیسیم می‌گفتند که در آن گندم‌کاری می‌شد.»
آقا اسماعیل خودرو‌های یک قرانی یا همان اتوبوس‌های دماغ‌دار را به خاطر دارد و می‌گوید: «این اتوبوس‌ها تا قبل از سال ۱۳۴۴ تردد داشتند و بعد از آن اتوبوس‌های شرکت واحد افتتاح شدند.»
او بر اساس تجربه ۷۵ سال زندگی‌اش بیان می‌کند: «زندگی را هرطور بگیرید همان‌طور می‌گذرد، در زندگی باید توکل به خدا داشت تا زندگی آسان بگذرد. یادم هست یک زمان خودرو برای رفت و آمد نبود، برخی ساکنان محله برای خرید پیاده تا میدان شهدا و چهارراه شهدا می‌رفتند و خم به ابرو نمی‌آوردند، اما الان می‌بینیم با این همه امکانات گاهی حتی جوانان هم نمی‌توانند چند قدم پیاده راه بروند. آن روزگار گذشت و این روزگار هم خواهد گذشت.»
نادرخو به طرف پادگان ارتش اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: «آن قسمت از ارتش تا انتهای امام خمینی به سمت کوهسنگی باز بود و مردم می‌توانستند پیاده به کوهسنگی بروند. انتهای امام خمینی هم که بیابانی بود و به آن میدان تیر می‌گفتند. در این چند سال این قدر تغییر و تحول ایجاد شده است.»

 

حرفه برادرم را دنبال کردم

این پیرمرد قدیمی محله امام رضا درباره انتخاب شغل لحاف‌دوزی می‌گوید: «برادرم لحاف‌دوزی داشت و من هم کنار برادرم مشغول به کار شدم و این کار را یاد گرفتم. یادش به‌خیر، در قدیم کمانه‌ها را با چوب درست می‌کردند و زه آن را از کوچه سیابون واقع در پایین خیابان می‌خریدند و پنبه می‌زدند، اما از وقتی دستگاه چرخ پنبه‌زنی آمد کم کم کمانه را کنار گذاشتند و چرخ جایش را گرفت، الان کمتر لحاف‌دوزی است که برای پنبه‌زنی به خانه‌های مردم برود.»
 
آقا اسماعیل که ممر درآمدش از لحاف‌دوزی است؛ انگار از تغییر فرهنگ زندگی مردم و استفاده از لحاف و تشک آماده خیلی شاکی نیست. او می‌گوید: «مردم تشک‌های آماده می‌خرند و پتو را به جای لحاف استفاده می‌کنند. نمی‌شود گله کرد هم خریدش راحت‌تر است و هم نگهداری‌اش آسان. مردم ترجیح می‌دهند تشک‌های آماده را بخرند، گرچه از نگاه من تشک پنبه‌ای چیز دیگری است و به نسبت دیگر تشک‌ها برای بدن خیلی بهتر است.»
 
کار او هم بی‌تأثیر از کرونا نیست؛ او تعریف می‌کند: «در شرایط کنونی خیلی‌ها ندارند و لزومی نمی‌بینند برای درست کردن رختخواب به لحاف‌دوزی مراجعه کنند، عده‌ای هم به‌دلیل این بیماری می‌ترسند و ترجیح می‌دهند کاری انجام ندهند.»
 
این روز‌ها در کنار پنبه پرز مصنوعی و لایکو هم آمده است. از این لحاف‌دوز قدیمی محله امام رضا درباره تفاوت آن‌ها می‌پرسیم و اسماعیل آقا با حوصله توضیح می‌دهد: «بهترین مواد برای تهیه لحاف، تشک و متکی پنبه است، اما گرانی آن سبب شده تا مردم از لایکو و پرز مصنوعی استفاده کنند، هر چند آن‌طور که شنیده‌ام لایکو و پرز پتو موجب حساسیت می‌شود. البته این موارد را شنیده‌ام و تخصصی در این زمینه ندارم.»
نادرخو یادآور می‌شود: «باید بگویم: پنبه سرد است و برای تشک به‌ویژه در مناطق سردسیر خوب نیست، در این مناطق مردم از پشم استفاده می‌کنند.»
قدیمی ساکن خیابان امام خمینی ۸۲ درباره حساسیت کارش هم می‌گوید: «شاید به نظرتان حرف من خنده‌دار باشد، اما تصور می‌کنم ما باید حواسمان به حق الناس باشد. فردی تشک یا لحافش را پیش من می‌آورد، اگر آستری آن خوب باشد هرگز رویه آن را خراب نمی‌کنم و با حوصله نخ‌ها را جدا می‌کنم. اینکه در لابه لای پنبه پرز یا لایکو اضافه کنیم؛ اگر به پیشنهاد فرد باشد ایرادی ندارد، اما ما بدون نظر فرد نمی‌توانیم این‌کار را انجام دهیم.»
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.