صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

واکاوی فاصله‌گرفتن فضا‌های دانشگاهی با محافل شعری در گفت‌وگو با وحید عیدگاه طرقبه‌ای

  • کد خبر: ۴۳۳۸۱
  • ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۶
با وحید عیدگاه طرقبه‌ای، شاعر، پژوهشگر و استاد ادبیات فارسی و به عنوان یک دانشگاهی که البته از نوجوانی در جلسات ادبی شعر مشهد شرکت کرده از دلایل فاصله گرفتن فضا‌های دانشگاهی با محافل ادبی سخن گفتیم و به آنچه موجب کم‌رونقی هر دو محفل نیز شده، اشاره کردیم.
لیلا کوچک‌زاده | شهرآرانیوز - آیا از انجمن‌های ادبی جریان‌ساز و پر رونق گذشته در مشهد اثری باقی مانده است؟ انجمن‌هایی که منبع الهام شاعران جوان بود و موجب سرزندگی شاعران پیش‌کسوت. محافلی که شاعران نامدار و دوستداران شعر و ادبیات را بر سر سفره شعر و غزل می‌نشاند و دانشگاهیان نیز با فراغ بال در آن حضور می‌یافتند و همین همنشینی، تاثیر درخوری در جریان‌سازی‌های ادبی در شعر خراسان و مشهد داشت.

با وحید عیدگاه طرقبه‌ای، شاعر، پژوهشگر و استاد ادبیات فارسی و به عنوان یک دانشگاهی که البته از نوجوانی در جلسات ادبی شعر مشهد شرکت کرده و به گفته خودش این جلسات روحی بوده بر قلم طبع شعرهایش، از دلایل فاصله گرفتن فضا‌های دانشگاهی با محافل ادبی سخن گفتیم و به آنچه موجب کم‌رونقی هر دو محفل نیز شده، اشاره کردیم.


در دو دهه اخیر شاهد فاصله‌گرفتن فضا‌ها و محافل ادبی با فضا‌های ادبی دانشگاه هستیم. این ارتباط اگر هم باشد، کمرنگ است و همسو نیست. چه چیزی موجب این گسست شده است؟

اگر مختصر بگویم، نبود فضا‌های مطلوب و امکانات مطلوب اجازه ارتباط‌گیری دانشگاهیان با محافل ادبی بیرون از دانشگاه را نمی‌دهد.

امروز، دانشگاه‌های ما، درگیر انبوهی از مقررات اداری و گرفتاری‌های اقتصادی شده است. یک فرد علاقه‌مند به ادبیات که فکر می‌کرد با ورود به دانشگاه با فضای پر ذوق و قریحه روبه‌رو می‌شود، به فضای اداری و خشکی پا می‌گذارد که همه در آن به دنبال ارتقا و ترفیع هستند.
 
استادان دانشگاه معمولا به دنبال چاپ مقاله‌های علمی و پژوهشی خود هستند تا امتیاز بگیرند و ارتقا پیدا کنند. دانشگاه از آن روحیه ذوقی و قریحه‌ای خود بیرون آمده و گرفتار ضوابط اداری شده است. اصلا فضا طوری شده است که به چیز‌های واجب هم نمی‌توان رسید چه رسد به مسائل مستحب. خوب ظاهرا برگزاری این‌طور محافل و ارتباط‌گیری قشر دانشگاهی با بیرون هم در زمره کار‌های غیرضروری قرار گرفته است.


یعنی برگزاری این‌گونه محافل به حاشیه فعالیت‌های ادبی یک دانشگاهی تبدیل شده است و فراغ بال و شرایط مطلوب زندگی را می‌طلبد؟

بله، برخلاف آنچه در دانشگاه گفته می‌شود، ادبیات محصول شرایط سخت نیست. این‌گونه نیست که بدبختی بیشتر موجب سرایش شعر بهتر شود. ادبیات محصول کمی رفاه است. حافظ و سعدی هم آدم‌های بدبختی نبودند. آن‌ها در سطوح بالای حکومتی محبوب بودند و جلساتی داشتند. الزاما ادبیات با بدبختی همراه نیست. بلکه فضای باز و امکانات اقتصادی مطلوب است که خود به خود باعث می‌شود انسان به امور ثانوی هم بپردازد.

خوب طبیعتا هر چه موانع کمتر شود، ارتباط‌گیری دانشگاهیان با بیرون از دانشگاه هم بیشتر خواهد شد و مطمئن باشید، خود دانشگاهیان اهالی شعر و ادب را پیدا می‌کنند و اهالی بیرون هم دانشگاهیان را. چنانکه می‌بینیم هم‌اکنون در فضای مجازی این اتفاق افتاده است. در اینستاگرام شب شعر برگزار می‌شود و دانشگاهی و غیردانشگاهی با هم تعامل برقرار می‌کنند.


در گذشتهِ محافل ادبی مشهد به انجمن‌های نام‌آشنایی همچون «نگارنده»، «فرخ»، «قهرمان» و... می‌رسیم که محل آمد‌و‌شد بسیاری از شخصیت‌های نامدار ادبیِ مشهد بود و حلقه وصلی بین شخصیت‌های مطرح دانشگاهی با پیش‌کسوتان ادبیات و افرادی که فقط دوستدار ادبیات و شعر بوده‌اند. چنانکه استادانی، چون دکتر محمدرضا شفیعی‌کدکنی و دکتر‌ضیاءالدین سجادی، هروقت به مشهد می‌آمدند، در جلسات انجمن قهرمان شرکت می‌کردند. درمقایسه آن روزگار با زمانه ما، چه اتفاقی افتاده است؟

تمام جلساتی که در مشهد رونق داشت به توصیه کسی ایجاد نشد و به توصیه کسی هم دوام پیدا نکرد. این‌ها حرکات خودجوشی بود که به دلیل فضا‌های مناسب و گرفتاری‌های کمتر مردم ایجاد می‌شد. از طرفی اگر دانشگاهیان در مجالس اهلِ ذوق شرکت می‌کردند کسی آن‌ها را دعوت یا مجبور به شرکت در این برنامه‌ها نمی‌کرد، بلکه گرفتاری‌هایشان کم بود و با کمال میل می‌آمدند. به یاد دارم در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد که خودم محصل بودم، در جلسات ادبی مشهد که معمولا در منزل اهل ذوق و شاعران پیش‌کسوت برگزار می‌شد، شرکت می‌کردم. قشر‌های متنوعی به جلسات شعر می‌آمدند. مدیریت جلسه شعر اداره فرهنگ و ارشاد استان با ذبیح‌ا... صاحبکار بود.

از کهن‌سالان ادیب خراسان، غلامرضا صدیق به جلسات می‌آمد. گاهی استاد محمد قهرمان را هم دعوت می‌کردند. این پیش‌کسوتان خودشان با افراد دانشگاهی هم مرتبط بودند و آن‌ها هم می‌آمدند. جلسه شعری هم بود که استاد غلامرضا فنایی مسئولش بودند. هاشم بهروز می‌آمد، سعید شاد و حامد علیزاده. از نسل‌های میان‌سال، غلامرضا شکوهی هم می‌آمد. در این جلسه، دانش‌آموزان هم شرکت می‌کردند. گروهی کسبه هم حضور داشتند. شاعری داشتیم که نقاش ساختمان بود، اما شعر‌های خوبی می‌گفت. فضای پررونقی بود که الهام اشعارمان از همانجا شکل گرفت.


خوب چه اتفاقی افتاد؟ چرا این جلسات ادامه پیدا نکرد؟

باید این‌طور پاسخ دهم که آیا آن مردم از ادبیات رویگردان شدند؟ آیا به کهولت سن شاعران پیش‌کسوت ربط دارد که نتوانستند جلسات را بگردانند؟ خیر. آن سالن‌های پر رونق را از ما گرفتند و گفتند در خیابان مدرس و در یک زیرزمین، جلسه شعر برگزار کنید. خوب معلوم است به پیش‌کسوتان برمی‌خورد که با آن همه طرفدار باید بروند داخل یک زیرزمین. همین‌جا خیلی‌ها از این جلسات رویگردان شدند و دیگر شاعران خوب کمتر به این محافل آمدند. یک مانع فیزیکی پیش آمد و همه چیز را خراب کرد. دقیقا مثل کشوری که تجزیه شود، آن جلسات به قطعات کوچک‌تری تبدیل و بعد هم نابود شد.


در فضای فعلی و با وجود کم‌رونقی محافل ادبی چگونه می‌توان به حضور نسل‌های ادبی مختلف در کنار یکدیگر امیدوار بود؟

خوشبختانه به واسطه فضای مجازی بخشی از کاستی‌ها برطرف شده است. در این فضا شاهد برگزاری حجم زیادی از مراسم زنده ادبیاتی هستیم. از نسل‌های مختلف هم در آن شرکت می‌کنند و چقدر خوب در این فضا افراد به هم وصل شده‌اند.

از طرفی دانشگاهیانی که ادبیات را دوست دارند و هنوز به هر دلیلی از ذوق ادبی خود دور نشده‌اند، باید پای کار بیایند. آن‌ها که امکانات بیشتر و سابقه بیشتر دارند، باید دانشجویان جدید را به فضا‌های ادبی بیرون وصل کنند.
نهاد‌های خودجوش هم در این راه می‌توانند تاثیرگزار باشند. مثلا خردسرای فردوسی ادب‌دوستان را دورهم جمع کرده است و می‌دانم در هفته یک روز، به یاد استاد قهرمان شعر می‌خوانند. اهل ادب یکدیگر را پیدا می‌کنند. فرقی هم نمی‌کند دانشگاهی باشند یا فقط اهل ذوق و دوستدار ادبیات.


نقش نهاد‌های فرهنگی در برگزاری محافل ادبی چیست و آن‌ها چگونه می‌توانند موجب این پیوند شوند؟

نهاد‌ها باید فضا را برای برگزاری این‌طور محافل فراهم کنند. مانع‌تراشی هم نکنند. لازم نیست نهادی مردم را برای شرکت در این‌گونه محافل هل بدهد. غیر از این، با برگزاری جشنواره‌های مستقل هم می‌توانند اهالی ادب را پای کار بیاورند و دور هم جمع کنند. البته با برگزاری جشنواره‌هایی با موضوع آزاد و در تنوع ادبی، تا قشر‌های مختلف در آن شرکت کنند. طبیعتا وقتی موضوع محدود شود خیلی‌ها پای کار نمی‌آیند که این خود آسیب دیگری به قشر ادبیاتی است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.