نویسندگان بسیاری بوده اند که با پیوستن به ارتش و حضور در جنگ، به خلق جهانهایی متفاوت و منحصربه فرد در داستانهای خود سوق پیدا کرده اند. آنچه اهمیت دارد این است که همه نویسندگانی که به جنگ رفتند، با روایتهایی دست اول برای مخاطبانشان بازگشتند.
ترجمه هدی جاودانی | شهرآرانیوز - نویسندگان بسیاری بوده اند که با پیوستن به ارتش و حضور در جنگ، به خلق جهانهایی متفاوت و منحصربه فرد در داستانهای خود سوق پیدا کرده اند. حضور در جنگ به تجربیاتی آمیخته که میتواند هر کسی را که در مواجهه با آن قرار بگیرد، به سختی دگرگون کند. تجربیاتی که گاه فرد را از مسیر زندگی اش خارج میکند و گاه برای کسانی مانند نویسندگان نام برده در این مقاله، به آغاز مسیری شگفت انگیز و نو میانجامد. فارغ از مختصات زمانی و مکانی مناطق جنگیای که این نویسندگان در آن حضور داشتند، تجربیاتی که در آن بازه از زندگی شان به دست آمده، به نظر برای ارتقای آثارشان ضرور بوده است. بر همین اساس، عدهای بر این باورند که بدون تجربیات نویسندگان مدنظر از جنگ، برخی از مهمترین آثار کلاسیک جهان ادبیات هیچ گاه پدید نمیآمدند. به باور این افراد، نویسندهای که تجربهای این چنینی را از سر گذرانده، به قدرتی منحصربه فرد دست پیدا کرده است. اینکه آن نویسنده راننده داوطلب یک آمبولانس در جنگ جهانی اول بوده باشد، یا سربازی پیاده نظام در جنگ ویتنام تفاوتی ندارد. آنچه اهمیت دارد این است که همه نویسندگانی که به جنگ رفتند، با روایتهایی دست اول برای مخاطبانشان بازگشتند.
روایتهای دل خراش از جنگلهای ویتنام
جنگ ویتنامْ رویدادی ویرانگر و چالش برانگیز برای ایالات متحد آمریکا به شمار میرود و پیامدهای آن بسیاری از خانوادههای آمریکایی را به گسست و ویرانی کشانید. تیم اوبراین (۱۹۴۶ میلادی) هنوز دو هفته به پایان کلاسهای دانشگاه و دریافت مدرک تحصیلی اش باقی مانده بوده که مجبور میشود به جنگ برود. او دقیقا در سال ۱۹۶۸، اوج جنگ ویتنام و خون بارترین سال برای سربازان ارتش آمریکا، روانه جنگ میشود. اوبراین سرباز پیاده نظام بود. در طول جنگ دو بار مجروح میشود و به واسطه خدماتش، مدال پرپل هارت (نشان شجاعت آمریکا) را دریافت میکند، و در نهایت با روایتی دست اول به خانه بازمی گردد. مشهورترین اثر او از دوران حضورش در جنگ، مجموعه داستانهای کوتاهی به نام «آنچه با خود حمل میکردند» (۱۹۹۰) است، که داستانهایی متنوع از زندگی مردانی را روایت میکند که در جنگلهای ویتنام میجنگیدند. کتاب در طول سالیان برنده چندین جایزه شده است. با وجود این، به واسطه محتوای زنده و دلخراشش، گاه خواندن آن برای برخی دشوار به نظر میآید.
راننده آمبولانسی که ارتش ایتالیا را از خود رنجاند
ارنست همینگوی (۱۸۹۹-۱۹۶۱) در جنگ جهانی اول، به عنوان راننده آمبولانس، داوطلبانه به خدمت ارتش ایتالیا درآمده بود. در همین بازه، با خمپارهای مجروح میشود و در نهایت به پاریس میرود و آنجا به حرفه خبرنگاری جنگ میپردازد. چنین تجربههایی آثار بعدی او را شکل میدهند. همینگوی جوایز بسیاری، از جمله نوبل ادبیات و پولیتزر، را دریافت کرده است و یکی از اثرگذارترین نویسندگان آمریکا به شمار میرود. مشهورترین آثار او، «خورشید همچنان میدمد» (۱۹۲۷)، «وداع با اسلحه» (۱۹۲۹) و «این ناقوس مرگ کیست؟» (۱۹۴۰) جزو مهمترین آثار داستانی جنگ است. «وداع با اسلحه» پس از انتشار به کتابی بحث برانگیز بدل میشود و ارتش ایتالیا، به دلیل درون مایه ضد جنگ داستان، ناخرسندی خود را از آن ابراز میکند.
دست نوشتههای مشهور لابه لای لباس نظامی
سلینجر ایستاده از سمت چپ
جی. دی. سلینجر (۱۹۱۹-۲۰۱۰) اغلب با رمان بحث برانگیز خود، «ناتور دشت» (۱۹۵۱)، شناخته میشود و کمتر کسی میداند که او در جنگ جهانی دوم خدمت میکرده است. شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه سلینجر، در نبرد نرماندی (۱۹۴۴) (بزرگترین عملیات آبی خاکی تاریخ که به شکست آلمان نازی انجامید) شش فصل از «ناتور دشت» را، زمان حمله به ساحل یوتا، در یونیفرم نظامی خود پنهان کرده بوده است.
در مسلخ درسدن
کُرت ونه گوت (۱۹۲۲-۲۰۰۷) در جنگ جهانی دوم، سرباز پیاده نظام ارتش آمریکا بود. او در نبرد آردِنِن (دسامبر ۱۹۴۴-ژانویه ۱۹۴۵) به اسارت گرفته میشود. ونه گوت از بمباران درسدن نیز (فوریه ۱۹۴۵) جان سالم به در میبرد، واقعهای که الهام بخش او در نگارش رمان «سلاخ خانه شماره پنج» (۱۹۶۹) میشود. در لحظه بمباران، ونه گوت در زیرزمین سلاخ خانهای که در آن کار میکرده، پناه میگیرد و زنده میماند. دیری نمیپاید که «سلاخ خانه...» اثری مهم شناخته میشود و ونه گوت در پی موفقیت حاصل از آن، حرفه نویسندگی اش را با جدیت بیشتری دنبال میکند. او نیز مانند بسیاری از نویسندگانی که تجربه حضور در جنگ را داشتند، ضدجنگ بود.
ماجراهای علمی تخیلی یک مهندس در جنگ
رابرت اَنسون هاین لاین (۱۹۰۷-۱۹۸۸) به آکادمی نیروی دریایی میپیوندد و در بازه حضورش در نیروی دریایی، در عرشه دو کشتی «یو اس اس لکسینگتون» و «یو اس اس راپر» خدمت میکند. هاین لاین در آکادمی نیروی دریایی در رشته مهندسی هوافضا تحصیل میکند و در میان نویسندگانی که تجربه خدمت در ارتش را داشتند، از معدود کسانی بود که به درجه افسری رسیده بود. هاین لاین به خالق داستانهای علمی تخیلی مدرن شهرت دارد. آثار داستانی او از جنگ، به ویژه دو رمان «جنگاوران اخترناو» (۱۹۵۹) و «غریبهای در سرزمین غربت» (۱۹۶۱) موفقیت بسیاری کسب میکند و به پدیدآمدن زیرشاخهای از ژانر علمی تخیلی با درون مایه نظامی میانجامد.
داستانهای تاریک برای بچههای خوب
رولد دال (۱۹۱۶-۱۹۹۰) در طول جنگ جهانی دوم خلبان جنگندههای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا بود. هواپیمای او بر فراز صحرایی در لیبی، هدف قرار میگیرد و سرنگون میشود و این واقعه به نگارش اولین داستان کوتاه دال میانجامد و به او کمک میکند تا رسما در حرفه نویسندگی قدم بگذارد. دال به سرعت به نویسندهای محبوب تبدیل و در سراسر جهان، یکی از بهترین نویسندگان کودک و نوجوان تاریخ شناخته میشود. دال جوایز بسیاری را برای هر دو گروه آثار کودک و نوجوان و بزرگ سال خود به دست آورده است و کتابها و داستان هایش اغلب به پایانهای غافل گیرانه شان شهرت دارند. کتابهای کودک و نوجوان او، داستانهایی را در بر میگیرند که با توجه به شخصیتهای داستانی بزرگ سالی که عمدتا دشمن کودکان به شمار میروند، فضای نسبتا تاریکی دارند. از مشهورترین آثار او «چارلی و کارخانه شکلات سازی» (۱۹۶۴)، «ماتیلدا» (۱۹۸۸)، «غول بزرگ مهربان» (۱۹۸۲) و «جیمز و هلوی غول پیکر» (۱۹۶۱) هستند. آثاری که به واسطه اقتباسهای سینمایی، بارها دیده شدند و دال را به یکی از شاخصترین نویسندگان جنگ رفته ادبیات کودک بدل کردند.
آغاز افسانههای مرد تب دار
جی آر. آر. تالکین (۱۸۹۲-۱۹۷۳) در طول جنگ جهانی اول، سرباز ارتش بریتانیا بود. او با سه تن از نزدیکترین دوستان مدرسه اش عازم جنگ میشود و دو نفر از آنها را از دست میدهد. تالکین یک روز، پس از نبردی، حین حفر یک قبر دسته جمعی، به تب خندق مبتلا میشود (نوعی بیماری که شپش آن را منتقل میکند و اولین بار در میانه جنگ جهانی اول در بین سربازانی دیده میشود که در خندقها بودند). گفته شده است که در دوران نقاهت این بیماری شروع میکند به نوشتن چیزی که بعدها به افسانه سرزمین میانه، ایده اصلی مجموعه «ارباب حلقه ها» (۱۹۳۷-۱۹۴۹)، بدل میشود.
تبصره روایی از خلبان خوش تیپ
از دیگر نویسندگانی که حضور در جنگ را تجربه کرده اند، میتوان جوزف هلر (۱۹۲۳-۱۹۹۹) را نام برد. او به رمان «تبصره ۲۲» (۱۹۶۱) خود شهرت دارد و بسیاری از رویدادهای این اثر برگرفته از دورانی است که هلرْ خلبان بمب افکنهای نیروی هوایی در جنگ جهانی دوم بوده است. او در طول جنگ، در ۶۰ مأموریت جنگیِ «تفنگ داران هوایی ارتش آمریکا» شرکت میکند و از جمله خلبانان آراسته جنگ بوده است.
*برگرفته از مقاله ۸ Authors Who Served نوشته Freddie Moore، منتشرشده در تارنمای (وبسایت) The Airship