امیرعباس واسعی | شهرآرانیوز؛ نوشتن از استاد فکری، سر خاطرهگویی خیلی از دوستان قدیمی را باز کرد! خیلیها تماس گرفتند و خیلی حرفها زده شد، آنقدر که لازم بود یک بار دیگر این پرونده را باز و تتمه گفتنیها را بگوییم. اگر از اتفاقات تلخ آن تیم نوشتیم، معنایش این نیست که آن تغییروتحولات هیچ نکته مثبتی نداشت! آمدن سردار آجرلو و نیروی مقاومت و گرفتن امتیاز تیم پیام باعث شد همه بازیکنان سرباز در ردههای ملی مجبور به حضور در مشهد و تیم پیام شوند. علی نوری کاپیتان تیم ملی نوجوانان، سید مهدی حسینی کاپیتان تیم ملی جوانان و علی چینی از تیم امید. حتی ستار همدانی و احمد مؤمنزاده که در تبریز و سپاهان خدمت کرده بودند نیز احضار شدند.
همزمان جمعی از بهترینهای ابومسلم نیز به پیام آمدند؛ عباس دهقانی، حسن صبری و.... پیام، رضا صاحبی را هم داشت که بعدها در ذوبآهن آقای گل ایران شد. مهدی واعظی هم بود، همینطور هادی برگیزر. خلاصه اینکه بضاعت کامل فوتبال مشهد به علاوه بهترینهای ردههای ملی و باشگاهی ایران در پیام جمع شدند. بهزاد داداشزاده از پرسپولیس آمد، در کنار شهرام براتپوری و نیما نکیسا که فیکس تیم ملی بود. وحید رضایی، احمد مؤمنزاده، داریوش یزدانی، ستار همدانی و... که جملگی از مشاهیر استقلال شدند. وحید خداوردی، حسین ربیحاوی و.... این لیست تمامی و انتها ندارد. آنها همه بهترینهای فوتبال ایران در رده سنی و در پست خود بودند.
هدایت این تیم به مجید جلالی سپرده شد که آن زمان حرفهای تازهای از فوتبال مدرن میزد. در کنارش بزرگان خراسان مثل کاظم غیاثیان و سعید جوشش هم بودند. آن پیام عالی شروع کرد و در لیگ۷۵ به صدر جدول هم رسید؛ اولین صدرنشینی یک تیم خراسانی در لیگ ایران. آثار پیام در انتهای فصل پنجم شد؛ بهترین مقام در تاریخ فوتبال استان که تا آن روز سابقه نداشت و یک دهه بعد ابومسلم با عنوان چهارمی این رکورد را بهبود بخشید.
نگاه به امروز نکنید که تیمهای شهرستانی مثل سپاهان و فولاد قهرمان میشوند یا تراکتور مدعی قهرمانی است. در ۵۰ سال اول تاریخ فوتبال ایران همیشه ۳ عنوان اول متعلق به تهرانیها بود و اساسا یک عنوان داشتیم برای «بهترین تیم شهرستانی» سال؛ چراکه انگار هرگز قرار نبود یک تیم شهرستانی روی سکو برود! هرچه بود برای تهرانیها بود و این بدعت با طلوع لیگ برتر حرفهای در دهه۸۰ برای همیشه شکست و از بین رفت.
اما افسوس که این پیام هم مثل همه کارنامه مدیران فوتبال ما در این سالها دوام و بقا نداشت. مدیران رفتند، آن پروژه رها شد و بعدها لطمهای که پیام و فوتبال خراسان از آن ماهعسل کوتاهمدت خورد، بهمراتب بیشتر از شیرینی آن یک سالونیم قدرتمندبودن و رقابت با بزرگان کشور بود. متأسفانه آنها هم مثل بقیه، چون اینکاره نبودند، بذری برای فردای فوتبال خراسان نکاشتند و زمین سوختهای تحویل دادند و رفتند.