صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

دیده نمی‌شویم

  • کد خبر: ۴۷۵
  • ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۸
  • ۱
گلایه رزمی‌کاری که رتبه جهانی دارد

نجمه موسوی کاهانی - خیلی خوب است که در تمام دوره‌های زندگی به ورزش اهمیت بدهیم و زمانی را به آن بپردازیم. اما اینکه در چه سنی به چه ورزشی بپردازیم هم اهمیت دارد. مثلا ورزش‌های رزمی که بر پایه قانون‌مداری و احترام به پیش‌کسوت انجام می‌شود، می‌تواند در سن تربیت‌پذیری کودکان باعث رشد ذهنی و اخلاقی آنان شده و در روند تربیتی آنان هم تأثیرگذار باشد. بدین ترتیب با یک تیر، دو نشان را می‌زنیم، هم فرزندانمان را تربیت می‌کنیم و هم به سلامت جسمشان اهمیت می‌دهیم. البته به این نکته هم توجه داشته باشیم که هر کلاس و باشگاه رزمی نمی‌تواند این خواسته ما را تأمین کند. بلکه حضور در کلاس‌هایی مطمئن و زیر نظر استادانی با پیشینه اخلاقی خوب ما را به هدفمان نزدیک‌تر می‌کند. در برخی فضاهای ورزشی شاهد بی‌اخلاقی‌هایی هستیم که بی‌شک هیچ خانواده‌ای دوست ندارد فرزندش از نظر جسمی در حال رشد و تعالی باشد اما از نظر روحی و اخلاقی رشد نداشته باشد. با شیهان‌علی ملانوروزی، استاد کاراته و قهرمان کیوکوشین دنیا، به‌عنوان یک هم‌محله‌ای و قهرمان اخلاق‌مدار گفت‌وگو می‌کنیم تا رمز موفقیت خود و شاگردانش را در سطوح ملی و فراملی از زبانش بشنویم.

 

این‌طور شروع شد
علی ملانوروزی در حالی که  نرگس، دختر دو ساله‌اش را در آغوش گرفته است، می‌گوید: متولد سال62 هستم و در 13سالگی از طریق برادرم با ورزش رزمی آشنا شدم. برادرم با یکی از قهرمانان کیوکوشین دوست بود و به همین واسطه مرا تشویق کرد سراغ این رشته بروم. این جریان به سال75 برمی‌گردد. در آن‌زمان باشگاه‌های ورزشی مانند الان خیلی زیاد نبود و فقط در نقاط خاصی از شهر باشگاه‌های تخصصی وجود داشت. محله رضاشهر هم از این قاعده مستثنا نبود. نزدیک‌ترین باشگاه به منزل ما در میدان پارک بود. از آنجایی که رفت‌وآمد من در آن سن و مسیر طولانی مشکل بود و از طرفی دیگر معمولا ساعت کلاس ورزش‌های رزمی هم آخر شب بود، خانواده با بیرون بودن یک پسر نوجوان در آن وقت شب موافقت نمی‌کردند اما زمانی که برادرم  متوجه علاقه من شد و دید پشتکار خوبی هم دارم، به‌واسطه آشنایی‌ای که با استاد سیدرضا رضوی داشت با او صحبت کرد و زیرزمین منزل ما تبدیل به باشگاه ورزشی اختصاصی برای تمریناتم شد. سه، چهار سال اول بر همین منوال گذشت تا اینکه سال79 استاد رضوی در محله ما باشگاهی را افتتاح کرد و ادامه تمریناتم در این باشگاه دنبال شد. از نظر خانواده درس در اولویت قرار داشت و من چون حساسیت خانواده را می‌دانستم سعی می‌کردم در درس کم نگذارم تا خانواده مخالفتی با ورزش من نداشته باشند. با تلاشی که داشتم توانستم در رشته حسابداری دانشگاه  قبول شوم.


از ناکامی تا قهرمانی جهان
 اما از رقابت‌ها و مقام‌ها بگویم. تا سال79 باشگاهی نداشتیم و در رقابتی هم شرکت نمی‌کردم. اولین‌بار در مسابقات استانی شرکت کردم. به یاد دارم برای مسابقات جوانان رفتیم اما از آنجایی که هنوز این رشته فراگیر نشده بود، در آن دوره از مسابقات رده جوانان به حد نصاب نرسید و مجبور شدم در رده بزرگسالان مسابقه دهم. با وجود تفاوت سنی‌ای که بین من و حریفان وجود داشت، موفق به کسب مقام سوم شدم. پس از آن با انگیزه بیشتری تمرین می‌کردم. کم کم با پیشرفتی که داشتم علاوه‌بر قهرمانی‌های پی در پی در استان، چندین مقام در کشور به دست آوردم؛ دو قهرمانی، دو نایب قهرمانی و یک مقام سومی.
سال93 عضو تیم ملی شدم و به مسابقات اتحادیه جهانی کیوکوشین (کی دابیلیو یو) که در بلغارستان برگزار شد اعزام شدم. آن سال در مسابقات کمیته(مبارزه) شرکت کردم و یک‌چهارم نهایی، مقابل قهرمان مسابقات حذف شدم و مدالی به دست نیاوردم.


درو مدال اول جهان
سال96 دوباره عضو تیم ملی شدم. مسابقات در کشور ژاپن بود و این‌بار در رشته کاتا شرکت کرده بودم. در آن سال هم با اختلاف میلی‌متری از کسب مدال بازماندم اما در مسابقه بین‌المللی تهران که سال گذشته برگزار شد، مقام اول جهان را کسب کردم. در این سری مسابقات کشورهای قدرتمندی مانند افغانستان، عراق، قزاقستان و کانادا حضور داشتند. کیفیت برگزاری مسابقه مایه آبروداری کشورمان بود که به لطف خدا و همت مسئولان در سطح بالایی برگزار شد. اما یک ایراد بزرگ به مسابقات وارد است که دوست دارم در همین‌جا آن را بازگو کنم. پوشش رسانه‌ای مسابقات بسیار ضعیف بود. مسابقه جهانی کیوکوشین در این ابعاد و سطح بالا در کشورمان برگزار شد، بزرگ‌ترین استادان جهان در تهران حضور یافتند، برترین مقام‌ها را ورزشکاران ایرانی کسب کردند و صدا و سیما در حد چند دقیقه کوتاه در اخبار فقط مقام‌ها را اعلام کرد، این نهایت بی‌انصافی است. بارها دیده‌ام شبکه ورزش ساعت‌ها به معرفی و پخش مسابقاتی می‌پردازد که آن رشته ورزشی ناشناخته است و طرف‌داران کمی دارد اما ورزش کیوکوشین با مخاطب بیش از 2میلیون نفر را نادیده می‌گیرد و حتی مسابقات را بازپخش نیز نمی‌کند. خانواده و دوستان من برای دیدن مسابقات جهانی مجبور بودند از طریق فضای مجازی و لایو اینستاگرام نتایج را دنبال کنند که این امر مایه تأسف است.


  حل مشکلات ورزش با پوشش رسانه‌ای
از نظر او ایجاد انگیزه برای ورزشکاران در کسب نتایج مطلوب بسیار مؤثر است. می‌گوید: اگر رسانه‌ها به این ورزش توجه کنند علاوه‌بر تشویق ورزشکاران و قوت قلب آن‌ها در زمینه مسائل مالی هم اتفاقات خوبی رخ می‌دهد و حامی مالی مناسب پیدا می‌شود. فکر می‌کنم اگر فدراسیون برای جامعه کاراته به اندازه یک بازیکن فوتبال هزینه کند، ورزش ما متحول می‌شود. در حال حاضر تمام هزینه‌های مسابقه و اردوهای خارجی برعهده ورزشکاران است که اگر به تبلیغات برای این ورزش سالم و پرمخاطب اهمیت داده شود، این بخش از مشکلات نیز برطرف می‌شود.


درمان با آب رودخانه
وقتی از علی ملانوروزی درباره میزان آسیب‌دیدگی‌های این رشته ورزشی می‌پرسم با تعصب خاصی می‌گوید: رشته‌های کاراته، تکواندو یا کشتی برخلاف تصور واقع آسیب‌دیدگی کمتری نسبت به رشته‌هایی مثل فوتبال و بسکتبال دارد. آسیب‌دیدگی در رشته ورزشی ما در حد جزئی بوده و محدود به یک‌سری نقاط از بدن است. مثلا در رشته ورزشی کیوکوشین شست دست زیاد آسیب می‌بیند. خاطرم هست که در مسابقات بلغارستان قبل از شروع مبارزه با خودم گفتم چه خوب که شستم سالم است و در همان اولین مسابقه شست دست راستم شکست. یک آسیب دیگر هم خوب در خاطرم مانده است چرا که اگر به‌موقع اقدام نمی‌کردم آثار ضرب‌دیدگی آن ماندگار می‌شد. چند سال قبل برای مسابقات استانی اردویی در چکنه در بخش سرولایت قوچان داشتیم. من و حریفی که مشغول مبارزه تمرینی بودیم زانوهایمان با هم برخورد شدیدی داشت و هر دو نفر دچار آسیب‌دیدگی سختی شدیم. متأسفانه در آنجا امکانات درمانی نبود، نه یخ و نه تجهیزاتی که بتوانیم محل ضرب‌دیدگی را خنک کنیم. ناگهان به ذهنم رسید که رودخانه‌ای در نزدیکی محل تمرین قرار دارد و حدس زدم که آب رودخانه باید بسیار سرد باشد. به پیشنهاد من هر دو به سمت رودخانه رفتیم و با پریدن در آب سرد ، جلو آسیب‌دیدگی جدی را گرفتیم.


شاگردان طلایی
من به شاگردانم همیشه توصیه می‌کنم اول مراقب سلامت خود باشند و در مرحله دوم به قهرمانی بیندیشند. شاگردان من در سطوح مختلف مقام کسب کرده‌اند. تعدادی از آن‌ها در سطح استانی و کشوری، چند نفر هم در سطح بین‌المللی مقام دارند. در مسابقات بهمن سال97 که در تهران برگزار شد، من در رشته کاتا اول شدم و یکی از شاگردانم در رشته کمیته موفق به کسب مدال طلا شد و 3نفر از آن‌ها نیز مدال برنز به دست آوردند. همه شاگردان من از همین منطقه9 هستند و بیشتر آن‌ها در باشگاه سرافرازان که مربوط به شهرداری است و با تلاش‌های آقایان غلامپور و رفاهی عملکرد بسیار خوبی دارد، آموزش می‌بینند. من در هیئت مدیره این سبک، به‌عنوان مشاور مسئولیت‌هایی برعهده دارم و مسئول کمیته برگزاری مسابقات نیز هستم. استعدادیابی این ورزش متفاوت است. کاراته مانند فوتبال نیست که بتوان درکوچه‌پس‌کوچه‌ها استعدادها را به چشم دید. این‌کار نه قانونی است و نه صورت خوشی دارد و باید از طریق سازمان‌های ذی‌صلاح انجام شود. برنامه‌هایی برای استعدادیابی داشته‌ام ولی این‌کار نیازمند ایجاد ارتباط با سازمان‌هایی مانند آموزش و پرورش است، اما تا به حال تلاش‌های ما به نتیجه نرسیده است.


با محک‌زدن بچه‌ها شروع می‌کنم
برخلاف دیگر استادان رزمی، در کلاس‌هایم دو رده سنی آموزشی دارم؛ به نظرم لازم است که نوجوانان با توجه به حساسیت سنی‌ای که دارند در ساعت‌هایی جداگانه و با شیوه رفتاری متفاوتی آموزش ببینند. به همین دلیل رده 8 تا 13 سال و رده 13سال به بالا را به‌طور جداگانه در کلاس‌ها داریم. با توجه به مشکلاتی که خودم در سن پایین برای رفت و آمد به باشگاه ورزشی داشتم، ساعت‌های اولیه شب را به رده نوجوانان اختصاص داده‌ام تا در رفت و آمد مشکلی نداشته باشند. معمولا در ابتدای شروع آموزش به شاگردانم می‌گویم 3جلسه اول را هیچ هزینه‌ای پرداخت نکنند حتی لباس هم تهیه نکنند تا در این جلسات محک اولیه رقم بخورد. هرچند من هیچ‌کس را از این ورزش نمی‌رانم اما مستعدبودن فرد بسیار مهم است. به همین دلیل افرادی را که خیلی استعداد ندارند در ابتدا با شرایط خود آشنا می‌کنم تا سطح یادگیری خود را بدانند و با ایجاد توقع بالا درون خودشان دچار سرخوردگی نشوند.


سخت نمی‌گیرم
گاهی اوقات شاگردانی داشته‌ام که کمرو و خجالتی بوده‌اند، این‌طور افراد معمولا گرایشی به ورزش‌های رزمی ندارند و با اصرار خانواده به این فضا وارد می‌شوند. در ابتدا از جمع فاصله می‌گیرند اما پس از مدتی با فضای کلاس ارتباط خوبی برقرار می‌کنند. به اعتقاد من همه چیز به برخورد و رفتار مربی با شاگردان مربوط است. در قدیم رسم بدی وجود داشت که هنوز هم در بعضی باشگاه‌ها انجام می‌شود، در این رسم مربی در ابتدای ورود فشار مضاعفی را به فرد وارد می‌کرد تا او را محک بزند و به قول رزمی‌کارها خودش را نشان دهد. این فشار، هم جسمی بود و هم روحی روانی. با انجام این‌کار غلط بسیاری از افراد که می‌توانستند آینده خوبی در ورزش رزمی داشته باشند در همان ابتدا دلسرد شده و از این مسیر خارج می‌شدند.


تقابل تربیتی بچه‌های نسل جدید
بعضی‌ها اعتقاد دارند که بچه‌های نسل جدید، هم از نظر تحرک در اوضاع مناسبی نبوده و دچار اضافه وزن هستند و هم از نظر روحی با ورزش‌های رزمی که قانونمند است سازگاری ندارند اما نظر من مخالف است. درست است که وقتی آمادگی عضلانی بالاست فرد زودتر به هماهنگی عصب و عضله می‌رسد و تکنیک‌ها را بهتر یاد می‌گیرد اما پیشرفت فرد در طول زمان به تمرینات مربی و شیوه برخورد او برمی‌گردد. در یکی از کلاس‌ها شاگردی به نام علی داشتم که با اضافه وزن خیلی زیاد به کلاس آمد اما با تمریناتی که در این مدت داشت و تلاش و اراده قوی، الان به وزن متناسبی رسیده و حتی ارشد کلاس هم شده است. هر وقت برای شاگردانم که اضافه وزن دارند کمربند جدید می‌بندم اندازه آن را کمی تنگ‌تر در نظر می‌گیرم و شکم او را کمی جمع می‌کنم تا از نظر روانی او را ترغیب به کم‌کردن وزن کنم. بعد علی آقای کلاس را به او نشان می‌دهم و می‌گویم: «قرار است تو هم مثل علی یک ورزشکار موفق شوی» این‌کار از نظر روانی انگیزه‌بخش بوده و بار مثبتی دارد.


تشویق‌هایی که سازگار است
علی ملانوروزی با جدیت تمام می‌گوید: تشویق‌های من در کلاس، نه مالی است و نه بستن کمربند بالاتر. به نظر من برای پسرهای نوجوان تشویق‌هایی مؤثر است که باعث ارتقای موقعیت آن‌ها در میان هنرجویان باشد. به‌عنوان مثال من شاگردی دارم که کمربند آبی دارد ولی چون بسیار منظم و قانون‌مدار است، نظم کلاس را به عهده او گذاشته‌ام. البته در کنار ارشد کلاس، چرا که در ورزش‌های رزمی حفظ موقعیت ارشد باعث ثبات کلاس و وجود نظم می‌شود و باید همیشه به این موضوع توجه داشت. تنبیه هم این است که فرد از تمرین محروم شود. در کلاس من هیچ تنبیه دیگری وجود ندارد اما همین مورد به قدری تأثیرگذار است که معمولا جواب می‌دهد.

 

مدیریت مباحث مالی برای کنترل شاگردان
بیشتر بچه‌های کلاس ما از یک طبقه اجتماعی هستند و از لحاظ مالی سطح بالایی ندارند. در میان آن‌ها بچه‌های بااستعدادی هم وجود دارند که سعی می‌کنیم با آن‌ها تعامل داشته باشیم و در موضوع مالی ملاحظه کنیم. به مسئول مالی باشگاه که یک‌سال است به این منطقه آمده گفته‌ام: محله سرافرازان طوری نیست که بتوان به بچه‌ها فشار آورد. اهمیت این مسئله تا حدی است که سال گذشته که هزینه کلاس از 40هزار تومان به 45هزار تومان افزایش یافت تا 3ماه نمی‌توانستم این قضیه را مطرح کنم. شاید به نظر 5هزار تومان رقمی نباشد اما برای چند نفر از بچه‌ها همین رقم هم سنگین است. در بعضی کلاس‌ها چند برادر هم‌زمان حضور دارند که این موضوع برای آن‌ها سخت‌تر از بقیه بود. ما حتی چند نفر داریم که هزینه کلاس را نمی‌توانند پرداخت کنند و برای آن‌ها نیمه‌بها گرفته‌ایم. شاید این سؤال برایتان پیش بیاید که چرا هزینه را برای آن‌ها رایگان در نظر نمی‌گیریم. به اعتقاد من اگر هزینه کلاس رایگان باشد شاید هنرجوها به اندازه کافی مطیع کلاس نباشند و ارزش کلاس برایشان پایین بیاید. اتفاقا همین افرادی که توان مالی کمتری دارند از برترین هنرجوهای کلاس هستند و اگر این امتیاز را برای آن‌ها قائل شویم احساس می‌کنند «این‌قدر ارزشمند هستیم که هزینه‌های کلاس برایمان رایگان است» و این امر می‌تواند موجب سرکشی آن‌ها شده و در آینده مانع پیشرفتشان شود.


 تأثیرگذاران زندگی من
موفقیت‌هایم را مدیون اساتید و خانواده‌ام هستم. در تمام دوران تمریناتم مربی من شیهان سیدرضا رضوی به این نکات پرورشی توجه داشت و حتی الان هم که سال‌هاست خود من مربی هستم باز مرا مورد حمایت خود قرار می‌دهد. نماینده کیوکوشین کان در ایران و خاورمیانه کیوکوشی شیهان دانشفر نیز برای این سبک زحمت زیادی می‌کشند. حمایت‌های خانواده نیز نقش اساسی در پیشرفتم داشته است. سه برادر دارم که هر سه در همین رشته فعالیت می‌کنند. برادر بزرگم که ورزشکار است و مشوق من برای ورود به این رشته بود. برادر کوچک‌ترم که ورزش را با من شروع کرد و در سطوح کشوری و بین‌المللی مقام دارد. او همیشه هم‌پای من در مراحل ورزشی‌ام حضور داشته و قهرمانی‌های زیادی هم کسب کرده است. برادر کوچکم هم که شاگرد خودم است و با تمرینات و آموزش‌هایی که دیده است و تلاش و اراده قوی، در مسابقات کشوری و استانی مقام کسب کرده است.


هدر رفتن سرمایه‌ها
ملانوروزی اذعان دارد که ورزش بانوان از جوانب مختلف مغفول مانده و آن‌طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. او می‌گوید: به نظر من وزارت ورزش به‌عنوان متولی باید برای همه مردم بسترسازی مناسب را انجام دهد و به‌طور ویژه برای ورزش بانوان. هر وقت صحبت از توجه می‌شود خیلی زود بحث بودجه وسط می‌آید، در حالی‌که همه چیز به بودجه نیست. مثلا یکی از مشکلات همیشگی بانوان ساعت کلاس‌های ورزشی است که فقط شیفت صبح را برای آن‌ها درنظر می‌گیرند. از دو بابت این ساعت مشکل دارد اول اینکه خانم‌های شاغل نمی‌توانند در آن‌ها  شرکت کنند. با توجه به اینکه تعداد خانم‌های شاغل رو به افزایش است و پشت میزنشینی باعث کم‌تحرکی و درنتیجه اضافه وزن آنان می‌شود، نمی‌توان از کنار این مسئله به‌سادگی رد شد. مشکل دیگر در بحث ورزش‌های قهرمانی است. رده سنی نوجوانان که می‌توانند در ورزش‌های قهرمانی شرکت کنند، شیفت صبح در مدرسه یا دانشگاه هستند و نمی‌توانند از کلاس‌ها استفاده کنند و این سبب می‌شود ورزش بانوان پیشرفتی نداشته باشد. این بی‌توجهی باعث از دست رفتن نیمی از استعدادهای ورزشی کشور می‌شود.


مدیون حمایت‌های همسرم هستم
سال93 بعد از اینکه از مسابقات برگشتم برای ازدواج اقدام کردم. همسرم به عنوان حامی اصلی  همه زحمت‌ها زندگی را بر دوش دارد.نعیمه سلطانی که متولد 68 است با تأیید حرف‌های او می‌گوید: ورزش برای شادابی روح مؤثر است و فشارهای محل کار را از بین می‌برد. من قبل از ازدواج تکواندو  کار می‌کردم اما الان به‌دلیل کار و بچه نمی‌توانم ورزش کنم.
  او از دغدغه‌های ریز و درشت همراهی با یک ورزشکار می‌گوید: هر بار که همسرم برای بازی‌ها به اردویی می‌رود نگران سلامتی او هستم اما به‌دلیل روحیه همسرم هنگام آسیب‌دیدگی‌ها طوری برخورد می‌کنم که متوجه نگرانی من نشود. علی آقا اراده خیلی قوی دارد و عاشقانه ورزش را دنبال می‌کند. موفقیت‌های همسرم انگیزه ام را برای حمایت بیشتر می‌کند. هر بار که برای مسابقه‌ای آماده می‌شود به او می‌گویم «تو به اندازه توانت تمریناتت را انجام داده‌ای اگر مقام آوردی خدا پشت و پناهت بوده و اگر نیاوردی حتما رقبایت تمرینات بیشتری داشته‌اند.» گاه دلخوری‌هایش به حق است. من از اینکه در تلویزیون ملی ما به این ورزش بهایی نمی‌دهند گله دارم. زمانی که همسرم به همراه تیمش برای مسابقات بین‌المللی به تهران رفتند من از طریق لایو اینستاگرام مسابقات را دنبال می‌کردم و هیچ پوشش تلویزیونی وجود نداشت. هنگام بازی برای چند لحظه‌ای که ارتباط قطع شد با استرس زیاد با دوستانش تماس گرفتم و پیگیر نتیجه بودم. جای تأسف و تعجب است که ورزشی مثل کاراته که یکی از پرمخاطب‌ترین ورزش‌های کشور است جایی در شبکه ورزش ندارد. حتی شبکه3 هم در حد پوشش خبری به این مسابقات پرداخت درحالی‌که مسابقات بین‌المللی بوده و بسیاری از کشورهای دنیا آن را پوشش دادند.


  شرط اصلی موفقیت در ورزش
ملانوروزی موضوع صحبت را عوض کرده و موضوع ورزش کودکان را پیش می‌کشد. او دوست دارد خانواده‌ها این توصیه را بخوانند که ورزش‌های رزمی به دلیل سنگین‌بودن تکنیک‌ها و حرکات نیازمند بلوغ فکری است و به همین دلیل برای کودکان زیر 7سال توصیه نمی‌شود. برای کودکان کمتر از 7سال ورزش‌های کششی و آبی مانند ژیمناستیک و شنا که نیازمند یادگیری قواعد نیست بسیار مفیدتر است. به نظر من برای سنین 7 تا 13 سال هم ورزش رزمی باید به‌طور متعادل کار شود و تمرینات سنگین باید بعد از کسب آمادگی روحی و جسمی فرد و ایجاد علاقه آغاز شود. هرچند در بسیاری از کلاس‌های ما این استاندارد رعایت نمی‌شود و علاقه فرد نادیده گرفته می‌شود. من برای فرزند خودم نیز اجباری را در نظر نمی‌گیرم. مسیر درست و سالم‌زیستن را به او نشان می‌دهم و هر زمان که به ورزشی علاقه‌مند شد در همان مسیر او را حمایت خواهم کرد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
محسن
۲۳:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۳/۳۰
سلام درود بر شیهان علی ملانوروزی.اوس