مجموعه «روایت» در یکی از قسمتهایش به حال و هوای سفری که قیصر امینپور به مشهد داشته میپردازد. «کوچههای خراسان» را محمد نقایی نوشته و امیر بشیری و سجاد انتظاری آن را کارگردانی کردهاند. در حاشیه تولید این قسمت با این دو هنرمند درباره چالشهای کارگردانی مشترک و چالشهای تولید فیلم در مشهد به گفتگو نشستیم.
غلامرضا زوزنی | شهرآرانیوز - چهارمین و آخرین قسمت از مجموعه تلویزیونی «روایت» با عنوان
«کوچههای خراسان» به قلم محمد نقایی، هفته پیش در مشهد جلو دوربین رفت. این قسمت درباره مرحوم
قیصر امینپور و شعر
«کوچههای خراسان» اوست که در مدح امام رضا (ع) سروده است. این فیلم بیستوپنج دقیقهای به حال و هوای سفری که امینپور به مشهد داشته میپردازد. «کوچههای خراسان» را محمد نقایی نوشته و امیر بشیری و سجاد انتظاری آن را کارگردانی کردهاند.
این مجموعه به تهیهکنندگی محمدعلی چمیگو و به سفارش مؤسسه آفرینشهای هنری آستان قدس ساخته شده است که در قالب فیلمی کوتاه ارائه میشود. سه قسمت قبلی نیز درباره شخصیتهای تاریخی و معاصری بوده که لحظههایی از زندگیشان با امام هشتم (ع) پیوند خورده است. دعبل خزاعی، شیخ بهایی و سردار شهید قاسم سلیمانی سوژه سه قسمت پیشین را تشکیل داده بودند. همزمان با سالروز درگذشت قیصر امینپور، مراحل فیلمبرداری و تولید این اثر تلویزیونی که قرار است از شبکه ۳ سیما پخش شود به پایان رسیده است. به همین مناسبت سری به پشت صحنه این پروژه زدیم.
بشیری و انتظاری دو هنرمند مشهدی هستند که معمولا با یکدیگر کار میکنند و عمده فعالیتشان در زمینه تئاتر و هنرهای نمایشی است. آنها چندی است که به تولیدات تصویری روی آوردهاند.
بافت پیرامونی حرم مطهر رضوی، با اینکه نوساز شده است، اما هنوز هم خانههای قدیمی در آنجا یافت میشود. خانههایی که نظر فیلمسازان را برای ساخت فیلم جلب میکند. خانه پلاک ۳۷ در کوچه روشن، حوالی چهارراه خسروینو، در میان ساختمانهای مرتفع محصور شده است. با این حال حیاط با صفا و سبک معماریاش هنوز زندگی را برای هر بازدید کنندهای معنا میکند.
انبوه کفشهای رها شده جلو در خانه، نشاندهنده گروه پرتعداد تولید فیلم است. آمدوشدها و صمیمیتها نشان میدهد تصویربرداری به مراحل پایانی خود نزدیک است. در خانه شماره ۳۷ کوچه روشن، تکاپویی برای آماده کردن صحنه پایانی در جریان است.
امیر محاسبتی، بازیگر مشهدی تئاتر و تلویزیون و سینما، در اتاق کوچکتر جلوی میز گریم نشسته و حجت خاکپور، گریمور مشهدی بالای سر او مشغول کار است.
دراتاق بزرگتر طبقه همکف، اما آرامش بیشتری برقرار است. امیر بشیری و سجاد انتظاری، در حال گپوگفت با حجت طباطبایی، بازیگر نقش قیصر امینپور هستند. طباطبایی با لباسهایی که محبوبه سلطانی و گریمی که حجت خاکپور برایش طراحی کردهاند شباهت کم نظیری با مرحوم امینپور یافته است. علاوه بر محاسبتی و طباطبایی، جعفر دهقان، علیرضا رواندل و مصطفی ابهری نیز در این فیلم بازی میکنند.
در گوشهای از اتاق ایمان رمضانی، دستیار کارگردان، با خودش کارهایش را مرور میکند و هرازگاهی روی برگههایی که دورش را گرفته چیزهایی مینویسد. امید سنجر موسوی، آهنگساز، حمید ملیحی، طراح جلوههای ویژه رایانهای و علیرضا رضایی، مجری طرح این فیلم نیز در پشت صحنه حاضراند.
تأکید انتظاری بر روی تهیه یک وسیله ساده نشان میدهد جزئیات تا چه اندازه در این کار برایشان اهمیت دارد و مهدی شریفی، طراح صحنه، کار سختی را پیش رو داشته است.
به دعوت امیر بشیری پلههای پیچیده انتهای ساختمان کهنسال را که بالا رفتیم آرامش جایش را به هیجان داده بود. محسن طیبی با دستیاران صدابردارش در گوشهای ساکت آماده دستور کارگرداناند.
چیدمان نورهای موضعی در قسمتی که قرار بود تصویربرداری انجام شود حکایت از جدیت کار ابراهیم رجبیان، مدیر نور و تصویر، داشت. ریلی که برای حرکت دوربین چیده شده بود نشان میداد آمادگی برای تصویربرداری از پلانی چند ثانیهای، چند ساعتی وقت گروه را گرفته بود.
کارگردان که اجازه حرکت داد، قاب مانیتور کارگردانی نشان میداد همه عناصر سر جای خودشان قرار دارند. سکوت هنگام تصویربرداری گاهی به قدری بود که فراموشمان میشد برای چه کاری در خانه شماره ۳۷ کوچه روشن حضور پیدا کردهایم.
کات! و لحنی که امیر بشیری یا سجاد انتظاری آن را بیان میکنند به گروه میفهماند صحنه باید تکرار شود یا همه چیز بر وفق مراد آن دو بوده است.
تا دستیاران تصویربردار، نور صحنه را مطابق نظر کارگردان اصلاح میکنند، تدارکاتچی یک سینی چای میان عوامل توزیع میکند.
در حاشیه تولید قسمت چهارم از این مجموعه تلویزیونی با این دو هنرمند درباره چالشهای کارگردانی مشترک و چالشهای تولید فیلم در مشهد به گفتگو نشستیم که پیش روی شماست.
شما را پیشتر و بیشتر در تئاتر دیدهایم؛ آیا تعطیلی تئاتر در ماههای کرونایی باعث شده به طرف تولید فیلم گرایش پیدا کنید؟
انتظاری: تعطیلی تئاتر باعث توجه ما به تولید کارهای تصویری نبود. با اینکه ما را بیشتر فعال در زمینه هنرهای نمایشی دیدهاید، اما فضای کارمان دور از کار تولید فیلم نبوده است. چندین سال است که در کنار تئاتر به تولید فیلم کوتاه میپردازیم. تولید این مجموعه نیز قبل از شیوع ویروس کرونا و تعطیلی سالنهای تئاتر کلید خورد.
بشیری: قطعا شرایط کرونا در همه زمینهها تأثیری نامطلوب داشته؛ اما مجموعه «روایت» از ابتدای سال ۱۳۹۸ کلید خورد و قسمت نخست آن همان زمان از شبکه ۳ و ۴ سیما پخش شد. دو قسمت دیگر نیز انتهای سال ضبط و در روزهای کرونایی از رسانه ملی نمایش داده شد.
در بسیاری از آثار نمایشی و فیلم که در کارنامه هنری شما دیده میشود، شاهد این هستیم شما دو نفر با هم کارگردانی میکنید. این اشتراک در کارگردانی برایتان دردسرساز نبوده است؟
بشیری: ما سلیقه هنری هم را به خوبی میشناسیم. این اتفاق در یکی دو پروژه و یکی دو سال همکاری نیز میسر نشده. ما سالهاست در کنار هم فعالیت میکنیم. نه تنها من و سجاد انتظاری، همه اعضای گروه هنری «آوان» که از گذشته با هم بودیم درک متقابلی از یکدیگر داریم. بهتر است بگویم ما جوانیمان را در کنار هم گذراندیم. این شناخت باعث شده ما بهتر بتوانیم روی جزئیات حساس باشیم و با وسواس بیشتری کار را دنبال کنیم. قبل از اینکه سر صحنه برای تصویربرداری حاضر شویم با هم روی تک تک پلانها حرف میزنیم و به نتیجه میرسیم.
به این ترتیب وظایف کارگردانی میان شما تقسیم میشود؟
انتظاری: به واسطه سالها همکاری مشترکمان، وقتی درباره موضوعی گفتگو میکنیم اغلب ایدهها و نظراتمان نزدیک به هم هستند. غالبا در یک مسیر حرکت میکنیم. نظرها خیلی از هم دور نیستند که نیاز باشد برای همنظر شدن خیلی بحث کنیم. معمولا روی همان مسیری که از ابتدای بحث شروع کردیم گفتگو میکنیم. در واقع میدانیم چه چیزی میخواهیم.
به سختیهای کارگردانی مشترک، چالشهای سطحیانگاری برای تولید یک فیلم تلویزیونی نیز اضافه میشود. این چالشها را در پروژههایی همانند مجموعه «روایت» چطور برای خودتان رفع کردهاید؟
انتظاری: با اینکه قرار است فیلم از تلویزیون پخش شود، اما همواره کوشیدهایم نگاه تولید برای سینما را در آن لحاظ کنیم. با وسواس کار را تولید میکنیم و در این اثر که مربوط به قیصر امینپور است کاملا مشخص است که اثر فقط برای پخش از تلویزیون تولید نشده است. زمان بیشتری روی تولید صرف کردهایم و تهیهکننده نیز با ما همکاری داشته تا کار را از قالبهای معمول تلویزیون فراتر ببریم.
آیا تهیهکنندگان و سرمایهگذاران برای تولید فیلم در مشهد به راحتی پای کار میآیند؟
بشیری: نمیتوان گفت این مسئله به راحتی انجام میشود. سخت است. اما خب تهیهکنندگان و نهادهای دغدغهمند در این زمینه هم هستند که در این مسیر گامهای خوبی برداشتهاند و به هنرمندان اعتماد میکنند. در همین مجموعه روایت که اکنون مشغول تولید قسمت چهارم آن هستیم، سعی کردهایم با کیفیتی تولید آن را انجام دهیم که این مسیر متوقف نشود. البته در سالهای گذشته شاهد آن بودهایم که سرمایهگذاران هزینه زیادی را برای یک پروژه تصویری هزینه کردهاند و نتیجه آن کیفیت نامطلوب اثر بوده است. متأسفانه تعداد کمی از هنرمندان به این مسائل توجه ندارد و در تولید اثر نگاه سطحی دارند و بیشتر از کیفیت به دنبال منافع مالی هستند.
از نظر وجود عوامل حرفهای به مشکل نخوردهاید؟
انتظاری: اگر فعالیتهای هنرمندان هنرهای نمایشی در مشهد را کنار بگذاریم، باید بگویم تولید فیلم در مشهد جدی نبوده است. این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که افراد موثر و مهمی از مشهد به بدنه اصلی سینما پیوستهاند، اما این شهر به اندازهای که الان مسئله تئاتر در آن جدی است، سینما و فیلمسازی جدی نیست. امیدواریم تولید آثاری از این دست توجه مسئولان و سرمایهگذاران بخش خصوصی را به فیلمسازی در مشهد جلب کند. اگر امکانات و بودجه در اختیار هنرمندان مشهدی قرار گیرد و به آنها اعتماد کنند در مشهد آثاری در سطح ملی تولید خواهد شد.
«کارهای سفارشی» و «سفارشی کار کردن» موضوعی است که روی فعالیت شما تأثیر میگذارد. گاهی برخی افراد با چسباندن این عناوین به آثار هنری سعی در به حاشیه راندن اثر دارند. با این مسئله چطور کنار میآیید؟
بشیری: ابتدا باید بگوییم کدام فیلم در مشهد تولید میشود که بودجهاش از جایی تأمین نشده باشد؟ من با مفهوم سفارشی از پایه مشکل دارم. به نظر من تعریف درستی از کار «سفارشی» وجود ندارد. اگر منظور از کار سفارشی تأمین سرمایه تولید فیلم است که تقریبا همه تولیدها اینگونه است.
فیلمی با موضوع و محور سیره امام رضا (ع) یا اثری در زمینه تاریخی و هویتی تولید میشود و به قول شما میگویند، سفارشی است، اما همین الان اگر بودجهای چند برابر آنچه برای مجموعه «روایت» هزینه شده برای تولید یک تیزر تبلیغاتی یا یک فیلم و تئاتر سطحی هزینه شود گویا کسی مشکلی ندارد و این کار سفارشی نیست.
البته بخشی از این حرف و حدیثها ریشه در ناتوانی افراد دارد. آن دسته از افراد که نمیتوانند اثری هنری تولید کنند و یا حرف و دغدغهای برای گفتن مسائل هویتی و تاریخی شهرمان ندارند این موجها را راه میاندازند و به آنهایی که دغدغه دارند، به قول شما برچسب میزنند.