استادی
خبرنگار شهرآرا محله
کارشناسان علوم اجتماعی و پژوهشگران حوزه شهری میگویند بافتهای جدید شهری در کلانشهرهایی مثل مشهد به استراحتگاه تبدیل شده است و دیگر چیزی به نام خانه و محله و هویتجمعی وجود خارجی ندارد و همهشان در لابهلای آپارتمانها گم شدهاند.
آدمها هرچه دور و برشان را میگردند تا نمادی هویتزا پیدا کنند و خودشان و محل زندگیشان را در ذیل آن تعریف کنند، چیز دندانگیری پیدا نمیکنند. اینجاست که شهرساز و شهرداریها وارد عمل میشوند و شروع میکنند به ساختن نمادها و المانهای هویتساز که برای شهروندان خاطره جمعی خلق میکند و از بیهویتی شهری نجاتشان میدهد.
مثلاً یکی از همین نمادهای شهر تازه خلق شده که وظیفه ایجاد هویت و بالابردن حس تعلق اهالی قاسمآباد را به دوش میکشد و انصافاً موفق هم بوده، هواپیمای پشت سینما سیمرغ است.
حولِ محورِ هواپیما
اینجا درست کنار سینما سیمرغ و در حوالی میدان مادر خیلی وقت است که همهچیز حول محور هواپیما میچرخد. مثلاً وقتی دنبال نشانی جمعهبازار معروفِ قاسمآباد میگردیم، یکی از مغازهدارهای قدیمی منطقه اینطور آدرس میدهد: آخر همان خیابانی که به هواپیما میخورد جمعهبازار برپا میشود.
بچههایی هم داخل زمین آسفالت همان دور و بر مشغول بازی هستند، کاری به اسمی که شهرداری روی زمین گذاشته، ندارند و به کسی که پشت تلفن از آنها میپرسد کجا هستند، نشانی زمین پشت هواپیما را میدهند. با این اوصاف طبیعی است که مردم پارکی که شهرداری آنجا ساخته را هم به نام همان هواپیما بشناسند. یکی از اهالی بولوار امامیه به شوخی میگوید: به شهرداری پیشنهاد دادیم که اسم همین خیابان را بگذارند هواپیما، گوش نکردند!
هویتساز
هواپیمایِ پشتِ سینما سیمرغ از همان 18-17 سال پیش تا همین امروز یکی از خاطرهانگیزترین نمادهای قاسمآباد است و احتمالاً خیلیها که دنبال چیزی میگشتند تا هویت شهریشان را با آن تعریف کنند، همین ماکت فوکر 100 بهترین و در دسترسترین نماد ممکن بوده است که خیلیهای دیگر، حتی همان مرکزنشینهای مشهد را هم به قاسمآباد و بولوار امامیه میکشاند تا ببینند این هواپیمایی که همه دارند از آن صحبت میکنند، چیست؟ قاسم رئوفی از قدیمیهای محله امامیه برایمان تعریف میکند که بعضی از مردم با همان یاشیکا ام اف دوهای معروف آمدند سروقت هواپیما تا با آن عکس یادگاری بگیرند.
هواپیمایِ خاطرهانگیزِ میدان مادر خیلی زود به رستوران تبدیل شد و به همان سرعت هم تعطیل. بعد هم شش، هفت سالی به حال خودش رها شد و تا مرز تخریب پیش رفت. اینقدر که خیلی از اهالی به شهرداری عارض شدند که یا نماد خاطرهانگیز محلهشان را سر و سامان بدهد یا اینکه کلاً تخریبش کنند تا جا برای جمعه بازار باز شود!
از شایعه تا واقعیت
آن روزهایی که ماکتِ هواپیمایِ قاسمآباد به پایان رسیده بود، مردمِ مشهد دربارهاش شایعههای زیادی ساخته بودند که معروفترینهایش سقوط فوکر در قاسمآباد و انتقال یک هواپیمای اسقاطی به پارک شاهد برای تفریح مردم بود.
فوکر100 پشت سینما سیمرغ اما ماکتی است که مهندس خاتمی سال1381 آن را به سفارش شهرداری ساخته است و ماجرای ساختش داستان جالبی دارد که بهتر است از زبان خودش آن را بخوانید:« شهرداری برای این کار فراخوان میدهد اما هیچ هنرمندی به ساخت هواپیما حاضر نمیشود زیرا این کار برای همه هنرمندان خوفانگیز است.
بعد از کلی چانهزنی قبول کردم که این کار را انجام بدهم به شرط آنکه در آن تغییرات اساسی بدهم. ماکت و سازهای که در ابتدای کار با آن کاربری مشخص یعنی رستوران در حال ساخت بود اصلا مناسب به نظر نمیرسید.
اجاره زیاد بود
البته شهرداری هم در حین کار زیر تعهداتش زد و من کار را با هزینه شخصی پیش بردم. ناگفته نماند که از همان روز اول به شهرداری گفتم هواپیما در مکان مناسبی قرار ندارد؛ چون در میان سینما و درختان پارک قرار گرفته بود. این هواپیما که کاربریاش رستوران تعریف شده بود، نتوانست رونق پیدا کند و به نظر من اجارهای که سازمان میادین در ابتدای کار گرفت باعث این اتفاق شد.
یادم میآید نخستین کسی که هواپیما را اجاره کرد سال 85، 2 میلیون و ۵۰۰ هزار تومان اجاره میداد. معلوم است که هر کسی در آن زمان نمیتوانست با این مبلغ هواپیما اجاره کند.»