صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

از بلندترین شب تا بلندترین روز سال

  • کد خبر: ۵۳۲۹۱
  • ۰۱ دی ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۹
حجت‌الاسلام محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی
شب یلدا را به‌فرخندگی پشت‌سر گذاشتیم و گرچه امسال به‌علت همه‌گیری ویروس کرونا از روابط اجتماعی گسترده و جمع‌های پرشور خانوادگی محروم بودیم، به‌هرحال نشاط و شادابی یلدا در فضای عمومی فراگیر شد و رنگ‌وبویی از ابتهاج و سرور با خود داشت. این‌گونه فرصت‌ها و آیین‌های سنتی و اجتماعی، با آداب خاص خود، هرکدام بهانه‌ای هستند که هم قدری حال‌وهوای ما را عوض کنند و خستگی‌ها و کسالت‌های روانیمان را برطرف سازند و هم ریشه‌ها و تعلقات فرهنگی و تمدنیمان را به‌یاد آورند و پاس بدارند.
 
از جشن تولد فرزندمان تا مراسم عقدوعروسی یکی از اعضای خانواده، از پختن آش پشت‌پا برای یک مسافر تا فراهم‌آوردن آش دندان نوزاد، از شادی یک پیروزی سراسری تا بزرگداشت یک چهره ملی، از جشن عید غدیر تا مراسم عید نوروز، همه فرصت‌های بازسازی روحی و روانی جمعی ما هستند. یکی از عوامل فراگیری اندوه و غم در فرهنگ ما، کم‌بودن مناسبت‌های جشن و شادی و غلبه بهانه‌های سوگواری و غم‌گساری است. همه ما نیاز داریم که حداقل هر دوسه ماه یک‌بار، چنین بهانه‌هایی برای شاد بودن و دورهم‌نشستن و خواندن و خندیدن داشته باشیم و قدر شادی را بدانیم و شادی را در زندگی خود گرامی بداریم.
 
حال که بلندترین شب سال را به‌فرخندگی و شادمانی گذراندیم، خوب است از همین حالا برای بزرگداشت شادی و سرور بلندترین روز سال نیز برنامه‌ریزی و تدبیر کنیم و از این فرصت، برای سوزاندن ریشه اندوه و نشاندن بذر خوشحالی در باغچه زندگیمان استفاده کنیم. اکنون که شب یلدا، بلندترین شب سال را با حضور مبارک حضرت حافظ سپری کردیم، چه خوب است که برای روز تموز، بلندترین روز سال نیز هم‌نفس و هم‌نشین حضرت سعدی باشیم. کاش هر کس به هر شکلی که می‌تواند، برای بزرگداشت حضرت سعدی و آثار گران‌بهای او بکوشد! کاش راهی را که استاد شجریان برای پاسداری از میراث فرهنگی و ادبی ایران آغاز کرد، به‌یاد او و به‌احترام خدمت سترگ او ادامه دهیم. متأسفانه باید اعتراف کنیم که ما چنان که سزاوار است، قدردان میراث فرهنگی ادبیات کهن خود نیستیم و به‌ویژه از میان این ستون‌های استوار و محکم، همچون فردوسی و حافظ و نظامی و مولوی، کمتر به سعدی بزرگ تکیه می‌کنیم.
 
دریغا که حضرت سعدی با دو تهدید روبه‌رو است؛ یکی دشمن دانا که می‌داند حضور سعدی چه ستون محکمی برای فرهنگ و تمدن ایرانی است و دیگری دوست نادان که گمان می‌کند ترویج و تبلیغ مستقیم قرآن و حدیث به‌تن‌هایی کفایت می‌کند و این هردو بی‌صدا دارند ایران را از این فرصت بزرگ محروم می‌کنند. شاید دور نباشد نسلی که حتى یک بیت از بوستان سعدی را در حافظه خود نداشته باشد و نتواند حتى یک خط از گلستان سعدی را از رو بخواند. اگر بخواهیم قدمی برای حفظ این میراث و درواقع حفظ خودمان برداریم، امروز وقت آن است. باید یکایک ما از همین حالا و به‌هرشکل ممکن برای بزرگداشت شادی و سرور بلندترین روز سال در آغاز تابستان آینده فکری بکنیم.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.