صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

سنگ فرهنگ سازی پیش پای سنگ نگاره ها

  • کد خبر: ۵۳۸۷
  • ۳۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۳:۵۸
پیگیری های شهرآرا درباره سنگ نگاره های طرقبه و شاندیز، مسئولان و علاقه مندان به میراث فرهنگی را گرد هم آورد

عظیم زاده، سیدی- سیزدهم شهریورماه بود که در همین صفحه، مطلبی درباره سنگ نگاره های طرقبه و شاندیز نوشتیم و از اهمیت این میراث ارزشمند و مرگ تدریجی آن ها در غفلت مردم و مسئولان گفتیم. البته که سنگ نگاره ها محدود به طرقبه و شاندیز نمی شوند. در 21 استان ایران و 23 کشور جهان سنگ نگاره وجود دارد. در برخی از نقاط وضعیت نگهداری آن ها تثبیت شده و حتی به بهره برداری در حوزه گردشگری نیز رسیده است اما در برخی دیگر، همچون طرقبه و شاندیز وضعیت بحرانی است. تشریح همین وضعیت بود که جمعی از اساتید و کارشناسان باستان شناسی، علاقه مندان گردشگری، راهنمایان تور، سمن های محیط زیستی، طبیعت گردان، زمین شناسان و به طور کل دغدغه مندان حوزه میراث فرهنگی را گرد هم آورد. آن ها ابتدا به صورت مجازی پویشی (کمپین سنگ نگاره) تشکیل دادند و به بررسی راه های محافظت از این سنگ نگاره ها پرداختند. قدم دوم برگزاری نشستی حضوری و انتخاب یک راه حل بود که چندی پیش در سالن اجتماعات بازار کتاب گلستان برگزار شد. یکی از مهم ترین بحث هایی که در خلال این نشست مطرح شد، دوراهی شناساندن یا نشناساندن سنگ نگاره ها، به عنوان یک جاذبه گردشگری به مردم بود. گروهی معتقد بودند معرفی کردن محل سنگ نگاره ها به مردم، موجب حفاظت همگانی و درامان ماندن آن ها خواهد شد، اما برخی دیگر تنها راه در امان ماندن سنگ نگاره ها از آسیب های مردمی را گمنامی آن می دانستند. البته که در صحبت هر دو گروه اما و اگرهایی نهفته است که شرح آن را می توانید در گزارش زیر بخوانید.

 

سنگ نگاره می تواند یک جاذبه گردشگری بی نظیر باشد
رجبعلی لباف خانیکی، باستان شناس از جمله موافقان معرفی سنگ نگاره ها همراه با ارزش و اهمیت آن و به صورت اصولی به مردم است، او قدم های لازم برای رسیدن به این مهم را چنین برمی شمارد: «شناسایی اولین قدمی است که باید صورت بگیرد. به این معنا که یک آمار درستی مبنی بر تعداد سنگ نگاره ها و مکان آن ها وجود داشته باشد. گام دوم طبقه بندی است. طبیعتا هرکدام از این سنگ نگاره ها به لحاظ موضوعی به یک مسئله خاص اشاره می کنند. زیست شناسی، هواشناسی، دین شناسی، مهاجرت، ایدئولوژی، کوچ، محیط زیست و ... بهتر است سنگ نگاره ها را از این لحاظ طبقه بندی کرد. بعد از آن، باید به شیوه درست عرضه شوند. به عنوان مثال حمل سنگ نگاره ها و برش زدن آن ها حتی برای قرار دادنشان در موزه ای درون شهر بی خردی محض است. این ها در جای خود معنا دارند. بنابراین باید یک مسیر منطقی و معقول برای بازدیدکنندگان و گردشگران تعیین شود، که جاده کشی و عبور ماشین از این مسیر معقول نیست، باید از راه های مال رو استفاده و مسیر سنگ نگاره ها را با تابلوها مشخص کرد. اما فراموش نکنیم که قبل از هر چیز وجود یک اتاق معرفی لازم است. به این معنا که مرجعی وجود داشته باشد تا قبل از اینکه بازدیدکننده ها سنگ نگاره ها را به تماشا بنشینند، با توضیحات لازم در مورد تاریخچه و فلسفه وجودی آن ها آشنا شوند.»


می ترسیم مکان سنگ نگاره ها را به مردم معرفی کنیم
قاسم رفیعا، از هنرمندان طرقبه که دغدغه حفظ میراث شهرش را دارد، اما خیلی موافق معرفی محل سنگ نگاره ها به مردم نیست: «یکی از دغدغه های ما این است که اگر سنگ نگاره ها به مردم معرفی شوند تعداد افراد بیشتری به آنجا هجوم می برند و آسیب وارده بر سنگ نگاره ها نیز بیشتر شود.» او ادامه می دهد: «من در همین محدوده طرقبه آثاری پیدا کردم که سابقه آن به دوره پیشدادیان برمی گردد و متأسفانه امروز وضعیت خوبی ندارد، اما حتی جرئت نمی کنم در فضای مجازی پستی بگذارم و از مسئولان بخواهم به دادش برسند، چون متأسفانه همیشه قبل از میراث فرهنگی سارقان و تخریبگران این مکان ها را پیدا می کنند.»
رفیعا ارزش ساختمانی سنگ های حکاکی شده را مهم ترین خطر تهدیدکننده سنگ نگاره ها می داند و می گوید: «ارزش ساختمانی این سنگ ها موجب می شود کامیون کامیون آن ها را غارت کنند.»


اگر مردم آگاه شوند، خودشان حافظ سنگ نگاره ها خواند بود
لباف در جواب این دغدغه رفیعا، مثالی از قبوستان در جمهوری آذربایجان، که ثبت جهانی شده می زند و می گوید: «ما مردم وقتی یک چیزی را نشناسیم، مطمئنا با آن برخورد منطقی نخواهیم داشت، اما اگر اطلاع رسانی کنیم و ارزش آن ها را برای مردم بگوییم، خود مردم حافظ سنگ نگاره ها خواهند بود. حتی همان سنگ فروشان اگر بدانند که با کارشان چه آسیبی به تاریخ و هویتمان می زنند شاید بخش اعظم آنان دیگر چنین کاری را تکرار نکنند. این را مطمئن باشید، من به عنوان کسی که 40سال با میراث فرهنگی سروکار دارم می گویم. نمونه جهانی هم داریم به نام قُبوستان، در 60 کیلومتری باکو، که در فهرست جهانی ثبت شده است. آنان آن قدر روی این قضیه کار کردند که سنگ آنجا برای مردم مقدس شده است. مردم باکو با این سنگ نگاره ها پُز می دهند. موزه هم آنجا ساخته اند، مجسمه آدمک هایی را که دارند این نقش ها را حک می کنند ساخته اند، همچنین نقش بز کوهی و شیر را در زندگی مردم آن دوران نشان داده اند. این بهترین جاذبه توریستی باکو است که سالانه تعداد زیادی از گردشگران را جذب می کند. چرا اینجا این اتفاق نیفتد؟ البته مجموعه های بسیار زیادی در ایران داریم که در همه آن ها می شود این کار را انجام داد و متأسفانه همه آن ها هم می نالند و هیچ اتفاق خاصی در هیچ کجا رخ نداده است.»


مقصر رسانه ها هستند که نتوانسته اند فرهنگ سازی کنند
بحث درباره این دوگانگی که آیا صحیح است میراث های فرهنگی که غالب مردم با آن آشنایی ندارند، به آن ها معرفی و شناسانده شود، صحبت ها را به فرهنگ شهروندی هم رساند. البته شاید صحیح تر باشد که بگوییم به فقر فرهنگ شهروندی در برخورد با آثار باستانی و غنیمت های تاریخی . محمود طغرائی، کارشناس ارشد میراث فرهنگی با احساسی آمیخته با تعجب، عصبانیت و شاید کمی افسوس در این رابطه می گوید: «بگذارید خیلی رک بگویم. تا زمانی که مردم ما به این درک نرسند که آثاری مثل سنگ نگاره ها چقدر از ارزش و اهمیت تاریخی برخوردار است، به اعتقاد من فراهم کردن امکان بازدید از آن ها در قالب تورهای گردشگری کار درستی نیست و البته واقعا جای سؤال دارد که چرا رسانه ها و مطبوعات ما با این سابقه طولانی، هنوز که هنوز است نتوانسته اند فرهنگ احترام گذاشتن به میراث ملی و تاریخی را برای مردم جا بیندازند؟ متأسفانه حتی برخی از باسوادها به این آثار آسیب می رسانند. وقتی مردم آگاهی نداشته باشند ما چطور از این میراث محافظت کنیم؟ دورش حصار بکشیم؟ نگهبان بگذاریم و سالی 100میلیون هزینه کنیم؟ منطقه وسیع است، واقعا با برخورد پلیسی نمی توان از این سنگ نگاره ها محافظت کرد، باید فرهنگ مردم ارتقا یابد.»


تورگذاشتن بدون آگاهی، خطرناک است
او صحبت هایش را این گونه ادامه می دهد: «اگر عموم با یک دانش حداقلی به چنین مکان هایی وارد شوند، تخریب صورت می گیرد. تور گذاشتن و بازدید کردن وقتی مفید است که با یک دانش تخصصی صورت بگیرد. یعنی مردم اول توجیه بشوند که قرار است با چه چیزی روبه رو شوند، بعد به تماشای آن بروند. لازمه این کار هم این است که افراد متخصص و آشنا با سنگ نگاره ها، دانش خود را در اختیار مردم عادی قرار بدهند. خلاصه کلام اینکه تا وقتی زیرساخت های لازم، چه به لحاظ فرهنگی و چه به لحاظ سخت افزاری فراهم نشده است، این کار خطرناک است و عواقب دارد.» او ادامه می دهد: «این نکته را هم مد نظر داشته باشید که وظیفه اصلی میراث فرهنگی معرفی میراث به جا مانده نیست. نکته مهم برای ما شناسایی، مستندسازی و ثبت آن هاست، سپس در صورتی که به این اطمینان برسیم که شناساندن این میراث به عموم زوال آن ها را در پی نخواهد داشت در این راه قدم برمی داریم. پس، تا زمانی که این میراث ثبت نشوند و در پناه قانون نباشند، سیاست ما در وهله اول معرفی آن ها نیست. چون این کار اصلا به صلاح نیست.»


اگر قرار به ثبت جهانی است، سنگ نگاره ها را فریاد بزنیم
رضا سلیمان نوری، رئیس هیئت مدیره «انجمن توسعه گردشگری چهارباغ» برای معرفی سنگ نگاره ها پیش شرطی می گذارد و نظرش را چنین بیان می کند: «در قدم اول باید تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم. اگر می خواهیم این میراث را حفظ کنیم، باید یک میل جمعی پشت این قضیه باشد و یک پویش همگانی راه بیندازیم و حتی این سنگ نگاره ها را ثبت جهانی کنیم، اما اگر چنین همتی وجود ندارد، فریاد زدن در مورد موجودیتشان فقط آن ها را در معرض توجه سودجویان قرار می دهد.»


دنبال ایجاد یک پایگاه در منطقه بینالود هستیم
در این میان کورسوی امیدی هم برای سامان دادن به ماجرای سنگ نگاره های منطقه بینالود روشن شد، که طغرائی این گونه بیانش می کند: «به دنبال این هستیم که در منطقه بینالود یک پایگاه مستقل با هدف شناسایی و حفاظت از سنگ نگاره ها راه بیندازیم.» او این کار را منوط به ثبت دست کم 20 پرونده ثبت ملی در محدوده بینالود می داند و می گوید: «اکنون 54 کلونی در این محدوده شناسایی شده است. ما سال گذشته مطالعات نسبتا جامعی داشتیم، که با تکیه بر آن توانستیم 3 پرونده سنگ نگاره دیگر نیز علاوه بر شترسنگ ثبت کنیم. 14پرونده ثبتی نیز اکنون آماده است که در دو سال آینده ثبت می شود. رویکرد سازمان میراث فرهنگی ثبت کردن زنجیره ای همه سنگ نگاره های ایران در فهرست جهانی است.»


95 درصد زمین سنگ نگاره ها دولتی است
مالکیت زمین سنگ نگاره ها پروسه بعد از ثبت است که طغرایی با شرح وضعیت موجود چنین می گوید: «خوشبختانه مالکیت 95 درصد 54 کلونی سنگ نگاره ها دولتی است و میراث فرهنگی می تواند بلافاصله بعد از ثبت، سند آن را دریافت کند. اما در مواردی هم چون شترسنگ مالکیت در اختیار بخش خصوصی است و عملا ما نمی توانیم کار چندان زیادی در آن انجام دهیم.» این کارشناس میراث فرهنگی برنامه نهایی سازمانش را چنین بیان می کند: «موضوع سنگ نگاره ها جهانی است و 23 کشور با آن درگیر هستند. در خاورمیانه نیز هزاران هزار سنگ نگاره وجود دارد. در خراسان هم تراکم سنگ نگاره ها در منطقه بینالود چشمگیر است. تجربه ای که دنیا در مواجهه با این سنگ نگاره ها دارد ایجاد موزه های فضای باز یا به اصطلاح سایت موزه است. مثلا در استرالیا هزاران سایت موزه به همین شکل وجود دارد. البته فرهنگ آن ها این است که مردم آسیب نمی رسانند. در خراسان نیز پس از ثبت، مطالعه و زیرسازی می توان روی ایجاد سایت موزه کار کرد.»


با معدن خواری و حفاری ها چه کنیم؟
اما مهم ترین سؤال این جلسه یعنی وضعیت فعلی سنگ نگاره ها و خطرات بی شماری که آن ها را تهدید می کند در واقع بی جواب ماند. به ویژه اینکه مهدی گلکار طرقبه، مؤسس انجمن میراث کهن طرقبه مدارکی را از زمین خواری و معدن خواری های فراوان در محدوده طرقبه و شاندیز به جمع ارائه کرد و خواستار برگزاری توری با حضور دغدغه مندان از معادن سنگ «قانع» و «کان پو» شد. او می گوید: «چرا همه فقط از کمرمقبولا نام می برند؟ حال آنکه اتفاقات بسیار ناگوارتری در سایر نقاط طرقبه و شاندیز رخ می دهد. یک دره سنگ نگاره داریم که معدنکاران به جانش افتاده اند. نمی دانم تقصیر میراث است که جلویشان را نمی گیرد یا مقصر خودمان هستیم که قضیه را رسانه ای نکرده ایم. معدن قانع در نزدیکی شتر سنگ فعالیت می کند که کلی سنگ نگاره ثبتی در آنجا هست، ما از سال 93 درباره فعالیت های تخریبی این معدن به مسئولان مختلف نامه زدیم تا سرانجام توانستیم سال 96 دستور توقف فعالیتش را بگیریم، اما متأسفانه دوباره اداره صنعت و معدن به آن مجوز فعالیت داده است. معدن سنگ کان پو نیز به همین شکل در حال تخریب میراث فرهنگی است.» او که در انجمن محیط زیستی «دیده بان طبیعت طرقبه و شاندیز» هم عضویت دارد، ادامه می دهد: «ما به عنوان یک محیط زیستی دوست نداریم هیچ معدنی آنجا کار کند و میراث متعلق به مردم را به یغما ببرد. متأسفانه شهرداری و دهیاری های طرقبه و شاندیز هم نه تنها کاری انجام نمی دهند که گاه خودشان تخریبگرند. مثلا دهیاری بدون مجوز در دو متری شترسنگ، منبع آب زده و سنگ نگاره را تخریب می کند. یا سال 84 حدود 200 هکتار زمین به شهرداری دادند که آنجا را پارک کند. چرا شهرداری طرقبه هیچ کاری نکرده است و حالا بخش خصوصی و معدن زرمهر بخواهد کار کند که بیشتر به میراثمان آسیب بزند؟ در این میان از مردم چه توقعی است؟ باید حتما دوستان آگاه و علاقه مند را به این دو معدن ببریم، شاید با کمک آن ها جلوی این تخریب ها گرفته شود.»

 

21 استان دارای سنگ نگاره هستند
خراسان رضوی: دره بینالود(طرقبه، شاندیز و اطراف مشهد)، کاشمر، نیشابور، خانیک گناباد
خراسان جنوبی: بیرجند (لاخ مزار، کال جنگال و آسو)، نهبندان
خراسان شمالی: بجنورد، اسفراین، مانه و سملقان
سیستان و بلوچستان: نیک شهر، دره نگاران سراوان، جودک
مرکزی: دمسیاه، خمین (تِیمره)
هرمزگان: بستک و دهتل
یزد: ارنان، تفت(دره گنج)
لرستان: همیان، کوهدشت، خمه، الیگودرز، بروجرد
همدان: دره شهر آستانه، الوند، ملایر(ازندریان)، دره گنجنامه، مهرآباد
کرمان: میمند، شاه فیروز
آذربایجان شرقی: ارسباران
آذربایجان غربی: بوکان(عقربلو)، مهاباد(هنجیران)
کردستان: دهگلان و ساران
تهران: دولت آباد شهریار، کوه کفترلو
قم: کهک
خوزستان: ایذه
اصفهان: گلپایگان، اردستان
کرمانشاه: طاق بستان
فارس: فیروزآباد(تنگاب)، لامرد(تنگ کوهی)

 

23 کشور دارای سنگ نگاره هستند
ایران، پاکستان، قزاقستان
ارمنستان، ترکمنستان، قرقیزستان
گرجستان، افغانستان، آذربایجان
تاجیکستان، مغولستان، ازبکستان
هندوستان، ترکیه، یمن
مصر، عربستان، آمریکا (کالیفرنیا، آریزونا، کلرادو)
فرانسه، ایتالیا، استرالیا، آفریقای جنوبی

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.