مستند «قصههای همیشگی» به کارگردانی بابک مجیدی جریان یک رویداد پنهانی در سال ۹۶ را به تصویر میکشد. این مستند اجتماعی مطالعه گرایانه در واقع جدال بر سر بقای طبیعت با زیاده خواهی انسانها را به نمایش میگذارد.
مرجان جاودانی | شهرآرانیوز؛ در سالهای اخیر، اکوتوریسم یا طبیعت گردی یکی از شاخههای پرطرف دار گردشگری را به خود اختصاص داده است، اما به عقیده گردشگران، فعالان عرصه طبیعت گردی به غیر از لذت بردن از طبیعت و تلاش برای آلوده نکردن آن وظیفه مهم تری هم بر عهده دارند و آن حمایت همه جانبه از طبیعت است.
مستند «قصههای همیشگی» به کارگردانی بابک مجیدی جریان یک رویداد پنهانی در سال ۹۶ را به تصویر میکشد. این مستند اجتماعی مطالعه گرایانه در واقع جدال بر سر بقای طبیعت با زیاده خواهی انسانها را به نمایش میگذارد.
آب استیل یکی از تالابهای زیبای ایران در شهر آستاراست. این تالاب در زمان انعکاس نور خورشید به رنگ نقره گون درمی آید و رفت و آمد قوهای مهاجر لابه لای درختان توسکا وسط تالاب، آن را به منظرهای بی نظیر تبدیل میکند. در حقیقت، این تالاب مانند مادری مهربان فرزندان زیادی را در خود پرورش میدهد، اما داستان این مادر دلسوز طبیعت از جایی تراژیک میشود که انسانها سعی میکنند زندگی پرشورش را در ویترینی به نام گردشگری و به کام سرمایه داری به نمایش بگذارند.
برباد رفتن تلاش برای دوستی انسان با طبیعت
بومیان منطقه که بسیار به تالاب استیل علاقهمند هستند نقش تأثیرگذاری در جذب پرندگان به تالاب دارند. داستان نگهبانی شبانه جوانان از تالاب و پرندههای مهاجر و هم چنین تأمین غذای پرندگان به دست اهالی یکی از حمایتهای ستودنی مردم منطقه از آب استیل است که این تالاب را امن جلوه میدهد و نتیجه آن افزایش پرندگان مهاجر از ۳۰ پرنده به بیش از چند صد پرنده است. مردم منطقه نقش این تالاب را بر آرامش زندگی شان تأثیرگذار میدانند. آنها رؤیای روزی را در سر داشتند که پرندهها بدون ترس از انسان، در محیط تالاب زندگی کنند و رونق گردشگری این زیستگاه بدون دست درازی به خانه امن حیوانات بیشتر شود.
آنها انتظار داشتند طبیعت گردان آموزش دیده با در نظر گرفتن همه اصول در کنار پرندگان و سایر جانداران از چنین جاذبههای بکری لذت ببرند، اما در شبی شوم، بیلهای مکانیکی آرامش استیل را بر هم زدند و پرندهها هراسان از این اتفاق، امنیت خود را از دست دادند.
جادهای وسط تالاب!
دوربین روی صورت هیجان زده مردم منطقه زوم میکند. کشاورزان منطقه میگویند صبح متوجه شده اند که بیلهای مکانیکی در حال خاک ریزی وسط تالاب استیل هستند. ماجرا از این قرار است که در طرح گردشگری، شهرداری تصمیم میگیرد جادهای از وسط تالاب احداث کند تا گردشگر بتواند از وسط جاده با دوچرخه عبور کند. متأسفانه این اقدام شبانه به بریدن درختهای چندصدساله و عبور جاده از وسط آشیانه پرندگان منجر میشود.
ماجرای دعوای زرگری محیط زیست و شهرداری هم راه به جایی نمیبرد چون اهالی استیل معتقدند همه نهادها باخبر و هم دست بوده اند.
دوبخشی شدن، مساوی مرگ تالاب
«نمی دانم مسئولان با چه کسی مشورت کردند که جاده را از وسط تالاب بکشند. همه جای ایران پیست دوچرخه سواری هست، اما تالاب چه؟» این بخشی از حرفهای ساده یکی از بومیان منطقه است که به نظر میرسد کارشناسان باید چندین و چند بار بشنوند. بعد از چند هفته از جریان خاک ریزی وسط تالاب استیل، دوربین مستندساز تغییر رنگ و خشکی بر تالاب را هویدا میکند. دوربین با قایقهای پدالی گردشگران دور میزند و قهر درختان توسکا را سوژه میکند.
خندههای گردشگران و نزدیک شدن قایقها به زیستگاه پرندگان هم زمان با پیدا شدن جنازه جوجهها در آب، مخاطب را دلسرد میکند و راوی از درد بزرگ از بین رفتن امنیت پرندگان پرده برمی دارد. صدای اعتراض تالاب هرروز شدیدتر میشود، اما مسئولان حاضر به پاسخ گویی نیستند و لبخندی سرد روانه دوربین مستندساز میکنند.
ما گردشگرنما نیستیم
مستند آب استیل تصویر تالاب خشکیده انزلی را پیش چشم مخاطب قرار میدهد. انزلی در حقیقت تجربه تلخی است که جاده گذاری در آن به مرگ بخشی از تالاب منجر شده است. خوشبختانه درآب استیل، توقف کار توسط بومیان باغیرت منطقه و پیگیری ماجرا از سمت طبیعت گردان به شکل گیری کمپینها و جریان رسانهای منجر میشود. هرجا حمایت گسترده مردمی باشد، هیچ طرح و برنامه غیراصولیای ماندگار نخواهد بود. مستند «قصههای همیشگی» را میتوانید از مجموعه «به اضافه مستند» به صورت آنلاین ببینید.