خاطرات دختربچههایی با جثههای ظریف که گاهی با زور و گاهی با تطمیع خانواده و رویای لباس سپید عروسی، از آغوش دنیای کودکی، گرفته میشوند. دخترکانی که بهجای داشتن عروسک، جسم و سرنوشتشان به عروسکی در دست بزرگترها تبدیل میشود.
فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ حضور غم در صدای مردانهاش، پررنگ است. در این سالها که کوچهپسکوچههای حاشیه شهر را به امید زندهکردن زندگیهای بی رمق مددجویان، بالا و پایین کرده است، کم نبودهاند آسیبهایی که به جان او و همکارانش در یکی از خیریههای شهرمان، زخم زدهاند، اما درد این آسیب، یک سروگردن بالاتر از بقیه است.
برای تکتک کلماتی که تلخ و شمرده میگوید، خاطرات بیشماری در ذهنش دور میزند. خاطرات دختربچههایی با جثههای ظریف که گاهی با زور و گاهی با تطمیع خانواده و رویای لباس سپید عروسی، از آغوش دنیای کودکی، گرفته میشوند. دخترکانی که بهجای داشتن عروسک، جسم و سرنوشتشان به عروسکی در دست بزرگترها تبدیل میشود.
همه چیز از طرح یک پرسش ساده شروع شد: موردی سراغ دارید که دخترانشان را در سن کم، مثلا دوازدهسیزدهسالگی شوهر بدهند؟ «زیاد سراغ دارم. تقریبا تمام مددجوهایمان اینطور هستند.» با ناباوری از وفور این رفتار، دوباره میپرسیم که منظورمان ازدواج دخترها در سنین کمتر از ۱۴ سال است، نه سنین به نسبت متعارفی مثل شانزده و هفدهسالگی. میگوید منظورمان را درست متوجه شده است و ادامه میدهد: باورهای کهنه و فقر فرهنگی، در این خانوادهها نسلبهنسل ریشه زده؛ آنقدر قوی که با توصیه فلان مددکار و مشاور، در تصمیمشان برای ازدواج دخترهای کمسنوسال، تغییری ایجاد نمیشود.
این مددکار کهنهکار، ابایی ندارد از اینکه عبارت «بضاعت فکری محدود» را برای توصیف این خانوادهها به کار ببرد؛ «دخترانشان را نانخور اضافه میدانند. هرقدر هم که همکاران ما، آنها را راهنمایی کنند، کمی دیرتر یا زودتر، بلاخره کار خودشان را میکنند و دختربچه را میفروشند، به اسم شیربها. حتی صبر نمیکنند که دخترها کمی بزرگ شوند و عقل زندگی به سرشان بیاید. در همان سنوسال کم، آنها را راهی خانه بدبختی میکنند.»
آنطورکه تعریف میکند، هرقدر که عروس، معصوم و هیچندان است، داماد و خانوادههای طرفین خوب میدانند که نفع کوتاهمدتشان از این وصلتها چیست. بررسیهایش نشان میدهد که رسم کودکهمسری در اتباع، بیش از هموطنان است و تفاوتی هم میان شیعه و سنی نیست؛ «اختلاف سنی عروس و داماد بالاست؛ دیدهام گاهی به ۲۰ سال هم میرسد؛ عروس ۱۲ ساله و داماد سیوچندساله است.»
سرانجام این زندگیها را در کلمه طلاق خلاصه میکند؛ طلاقهای غیابی برای ازدواجهایی ثبتنشده؛ طلاق از شوهرانی که زنشان تا برایشان تکراری میشود، او را با چند بچه قدونیمقد ول میکنند و غیب میشوند؛ بچههایی بیشناسنامه که میتوانند خالق آسیبهای اجتماعی بعدی باشند.
آنچه گذشت...
ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی، شرط سنی ازدواج برای دخترها را ۱۳سال تعیین کرده است. کمتر از آن هم «منوط است به اذن، ولی به شرط رعایتمصلحت با تشخیص دادگاه صالح.» از تلاشهای فراکسیون زنان در مجلس دهم کوتاه میگذریم. ماحصلش طرحی بود که اگر تصویب میشد و به تأیید شورای نگهبان هم میرسید، ازدواج دختران کمتر از ۱۳سال، ممنوع میشد. موافقان طرح، استدلالهایی داشتند. خلاصهاش اینکه فردی با این سن و سال، کودک است و از نظر جسمی و شخصیتی، آمادگی وظایف همسری و مادری را ندارد. محمد فیضی، نماینده مردم اردبیل در مجلس دهم، با اشاره به ازدواج ۴۳هزار کودک در سنین ۱۰ تا ۱۵ سال، گفته است: به کودکی که اجازه اخذ گواهینامه رانندگی، افتتاح حساب بانکی، معامله و رأیدادن داده نمیشود، چگونه اجازه ازدواج میدهیم؟
مخالفان هم دلایل مختلفی برای رد آن داشته و دارند. مثلا میگویند تصویب این طرح، چیزی را حل نمیکند. فقط باعث افزایش ازدواجهای غیررسمی میشود و درنهایت، دودش به چشم زوجه میرود. برخی دیگر مانند لاجوردی، نماینده کنونی تهران در مجلس، نیز اساسا آن را مسئلهای حاشیهای و غیراولویتدار خواندهاند.
این طرح، خوب یا بد، با مخالفت کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس دهم مواجه شد. تا امروز هم خبرهای رسمی و غیررسمی ما از مجلس یازدهم میگوید برنامهای برای ورود به موضوع در دستورکار نیست. دراینبین برخی کارشناسان با اصل تصویب قانون جدید دراینباره مخالفند و میگویند کار، باید فرهنگی پیش برود. سرنوشت فرهنگ و مطالبات فرهنگی در کشورمان را هم که میدانید از چه قرار است؛ در ظاهر، چندین وزارتخانه و دستگاه اجرایی، متولی آن هستند و در عمل، انگار که نیستند.
میشود این ماجرا را به هزارتوی زوایای حقوقی کشاند و آن را همچنان مسکوت گذاشت. میشود هم آن را روشن و ساده بیان کرد؛ مثلا آن طور که نیره عابدین زاده، معاون دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی بیان کرده است: کودکی دورانی است که کودک باید در آن به رشد، آموزش، بازی، تفریح و... بپردازد و ولیّ و یا سرپرست کودک، وظیفۀ حفظ او را در این دوران برعهده دارد. کودکی که در معرض ازدواج زودهنگام بدون توجه به نیازهای طبیعی دوران کودکی قرار میگیرد در واقع این دوران طلایی را از دست داده و در شرایط ناعادلانه نسبت به سایر کودکان جامعه قرار میگیرد. نه در ردیف بزرگسالان است نه در جامعه کودکان جایی دارد. وظایف و تکالیف خانوادگی ناشی از ازدواج بر او بار میشود و این تعارض، به قاعده زمینه ساز آسیبهای اجتماعی متعدد خواهد شد.
به روایت آمار
کودکهمسری آمار دقیق و هیچ برآوردی ندارد. جای تعجب نیست. شواهد میدانی میگوید بخشی از این ازدواجها محدود به جاریشدن خطبه عقد است و ثبت نمیشود.
مرکز آمار ایران بهتازگی گزارشی از وضعیت ازدواجهای ثبتشده در سنین کمتر از ۱۴سال ارائه کرده است؛ آماری که نمیدانیم آن را در حکم کوه یخی بدانیم که صرفا قلهاش را میبینیم و بقیه آن زیر آب است یا خوشبین باشیم به اینکه وضعیتمان در همین حدود است.
این دادهها میگوید که در سال ۹۸، در کشور ۲۸هزار و ۱۹۱ازدواج ثبت شده که در آن سن زوجه، کمتر از ۱۵سال بوده است. ازدواج دختران در این سنین همانند ازدواج در دیگر ردههای سنی، کاهشی بوده و ۲۱درصد کمتر از سال۹۵ است.
این دادهها میگوید دستکم در ازدواجهای ثبتشده دختران کمتر از ۱۵سال، طی بهار امسال، شاهد روندی کاهشی بودهایم و از ۸۰۰۱ مورد در بهار۹۸، به ۷۳۲۴مورد در سال۹۹ رسیدهایم. باوجود هشدارهای متخصصان درباره پیامدهای بارداری در سنین پایین برای مادر و جنین، پارسال، ۱۳۹۱نوزاد کشور، از مادرانی با سن کمتر از ۱۵ سال به دنیا آمدهاند. آمار ثبتشده و رسمی، نسبتبه سال۹۵، کاهش ۱۱ درصدی را نشان میدهد.
هرچند بررسیهای ما حکایت از روند کاهشی طلاقهای رسمی در زوجههای کمتر از ۱۵سال دارد، هشدارها همچنان جدی است. از سال۹۵ تا ابتدای امسال، هرسال بهطور میانگین ۹۷۵کودک با سن ۱۰ تا ۱۴سال، بیوه شدهاند. گزارش مرکز آمار ایران درباره تعداد مطلقههای کمتر از ۱۵سال که طلاقشان ثبت شده است، از رقم ۱۳۱مورد طی سهماهه نخست امسال حکایت دارد؛ رقمی که در بهار۹۸، ۱۹۳مورد بود.
شواهد میدانی درحالی از فقر مادی بهعنوان یکی از دلایل تندادن به این ازدواجها حکایت دارد که تبعات اقتصادی کرونا و دشواریهای معیشتی، احتمال افزایش کودکهمسری، خواه بهصورت ثبتی یا غیررسمی را تقویت میکند.
خراسان رضوی در یک نگاه
مقایسه آمار ازدواج دختران کمتر از ۱۵سال در کشور و خراسان رضوی نشان میدهد که استان ما در سال۹۸، با ثبت ۵۲۳۷ مورد ازدواج، سهم ۱۸.۶ درصدی در کشور داشته است. به بیان دیگر، در میان ۳۱استان کشور، چیزی حدود یکپنجم کل ازدواجهای ثبتشده با زوجه چهاردهساله یا کمتر، مربوط به خراسان رضوی
است. تعداد متولدان از مادران کمتر از ۱۵سال در خراسان رضوی طی سال۹۸، ۱۶۰مورد معادل ۱۱.۵درصد از کل کشور است.
تعداد کودکان مطلقه در خراسان رضوی طی سال۹۸، ۱۱۸مورد معادل ۱۴درصد از کل کشور است. ازآنجایی که براساس آمار، عمده طلاقها در پنج سال نخست زندگی رخ میدهد، میتوان به این آمار طور دیگری هم نگاه کرد. از سال۹۴ تا ابتدای سال جاری، ۱۲ هزارو ۲۴۶ زن با سن ۱۹ سال و کمتر، طلاق را تجربه کردهاند که از این میزان، ۷۹۰نفر، بین ۱۰ تا ۱۴سال داشتهاند.
متأسفانه با وجود پیگیریهای پیاپی، دادههای بهروز برای خراسان رضوی و شهر مشهد به دست نیامد. سید حسین نیری، مدیرکل ثبت احوال استان، میگوید نبود آمار بهدلیل بهروزرسانی سامانههای ثبت احوال کشور و قطع دسترسی استان به دادههای محلی است.