در حالی که علی مسعودی در محله پنجتن مشهد در حال ساختن سریال طنز «هشتآباد» برای نوروز ۱۴۰۰ است، حسن حجگذار نیز در روستای محل تولدش، اخلمد، با قصه طنزآمیز و پرماجرای دیگری، «المپیادیها» را میسازد تا دو کارگردان مشهدی، بیش از پیش عرق خود را با نمایش فضاهای نوستالژیک، سنتها و دوستیها در زادگاهشان به تصویر بکشند.
لیلا کوچکزاده | شهرآرانیوز - در حالی که علی مسعودی در محله پنجتن مشهد در حال ساختن سریال طنز «هشتآباد» برای نوروز ۱۴۰۰ است، حسن حجگزار نیز در روستای محل تولدش اخلمد، با قصه طنزآمیز و پرماجرای دیگری، «المپیادیها» را میسازد تا دو کارگردان مشهدی، بیش از پیش عرق خود را با نمایش فضاهای نوستالژیک، سنتها و دوستیها در زادگاهشان به تصویر بکشند.
ماجرا از این قرار است که وقتی پیرمردهای روستای اخلمد از خواب بیدار میشوند، جوان شدهاند! چروکی بر دست و چهره و خمیدگی بر پشت ندارند و گویی قلبشان نیز از گونهای دیگر میزند و آهنگ جدیدی ساز کرده است. قسمت اول مجموعه «المپیادیها»، با نام «بزن بریم بهشت»، روایتگر این ماجراها با نگاهی طنزآمیز و با بازی بهنوش بختیاری، رضا رویگری، شهرام لاسمی و بازیگرانی از اهالی تئاتر و تلویزیون مشهد همچون محمد الهی، سیما صادقی و سهیل سهیلی و تعداد زیادی نابازیگر، در روستای گردشگری اخلمد است. اما حجگزار در ۴۹ سالگی و با کولهباری از تجربه در فیلمسازی به زادگاهش بازگشته تا آرزوی دیرینهاش را در ساختن فیلمی در مشهد، جامه عمل بپوشاند. در ادامه گفتوگوی ما با این کارگردان مشهدی پیش روی شماست.
حتما بخوانید
به عشق یلان تئاتر خراسان
حسن حجگزار در فیلمهای مطرحی همچون «
شکلات داغ» و «
پشت پرده» به عنوان برنامهریز سینما حضور داشته و البته بهترین شغل در سینما را همین حوزه میداند. او همچنین کارگردانی سریالهای «
خط مستقیم» و «
پایداری» و فیلمهایی همچون «
آقای عزیز»، «
رونوشت» و «
سکه» را در کارنامه هنری خود دارد. اما آنطور که میگوید، حضور در مشهد و ساخت فیلم در زادگاهش آرزوی او بوده است. او دراینباره بیان میکند: ۳ سال پیش این آرزوی قلبیام را با فرهاد مهرانفر از بزرگان فیلمسازی کشور، در میان گذاشتم و او هم قصه خودش را در اختیارم گذاشت و در نهایت دخترش، خزر مهرانفر، نویسنده داستان المپیادیها شد.
ما در سه سال گذشته، با همراهی غلامحسین حیدری به عنوان تهیهکننده سهبار، برای «المپیادیها»، پروانه ساخت گرفتیم، اما شرایط من برای آمدن به مشهد جور نشد. تا اینکه امسال معجزهآسا، این اتفاق افتاد و پروانه ساخت را هم به سرعت گرفتیم. حجگزار میگوید که به عشق جماعتی به مشهد آمده که در دهه هفتاد با آنها کار میکرده و حالا آنها به یلان تئاتر استان خراسان تبدیل شدهاند. افرادی همچون محمد الهی، سیما صادقی، حامد یزدی، مهری شمس و ....
وقتی رخوت و خستگی از روستا میرود
اما موضوع قسمت اول المپیادیها یافتن راز جوانی است که به گفته کارگردان آن، شاید شعاری به نظر برسد، اما با پرداختی هنرمندانه، مخاطبان را میخنداند، میگریاند و به فکر فرو میبرد. حجگزار میگوید: ما نشان میدهیم که راز جوانماندن در برگشت به اصالتها و شادمانی است. قدر جوانی را دانستن، اما در پیری هم خوب زندگی کردن و شادمان بودن است. کارگردان «المپیادیها» در تعریف ماجرای قسمت اول این مجموعه بیان میکند: در «بزن بریم بهشت»، چند جوان المپیادی پیش از رفتن به مسابقات جهانی در آلمان، در اردویی زیارتیتفریحی به مشهد میآیند و تصمیم میگیرند چند روزی را هم در روستای اخلمد بگذرانند. آنها در این روستای زیبا با مردمانی پیر و خموده و گرفته روبهرو میشوند که برای تغییر حال آنها، دست به کار میشوند و ماجرا از همینجا شروع میشود.
پسرها با فرماندهی علیرضا که ناشنوا، اما بسیار باهوش است، به دور از چشم مربیان خود، به دنبال مطاعهای باارزش روستا مثل شیر بز تازه، ریشه چای کوهی، موم عسل، آب چشمه گرم و ... میگردند که همه آنها نمادی از اصالتهای روستاست. به گفته حجگزار، پیرمردهای روستا از این اکسیرها میخورند و برای سه ساعت جوان میشوند و با جوانشدن آنها، رخوت و خستگی از روستا میرود و هر کدامشان به دنبال جوانیکردن هستند. اما چالشهای بعدی بین آنها و همسرانشان اتفاق میافتد که آنها نیز میخواهند جوان بشوند و ....
اما یکی از پیرمردهای روستا، رضا رویگری است که به تازگی با همسر دوم خود بهنوش بختیاری که زنی جوان است، ازدواج کرده و با قولها و وعدههای بسیار او را به روستای اخلمد کشانده است. اما پیری و کهولت سن، نگذاشته بر قولهای خود پابرجا بماند و همسرش ناراضی است. حالا با جوان شدن رضا رویگری، فقط این بهنوش بختیاری است که از این موضوع خوشحال و راضی است و ماجراهایی جذاب از تعامل آنها پیش میآید.
پرچم مشهدیها در انتخاب بازیگران بالاست
آنطور که حجگزار میگوید، بیشتر بازیگران «المپیادیها» از تئاتر و تلویزیون مشهد انتخاب شدهاند و بازیگرانی هم از روستای اخلمد دارد. او در این باره از بالا نگه داشتن پرچم مشهد در انتخاب بازیگران صحبت و به نظام شایستهسالاری در انتخاب نابازیگران با گرفتن تست از آنها اشاره میکند و میگوید: از انتخاب همه این بازیگران راضی هستم و به حضورشان افتخار میکنم. چنانکه یکی از پیرمردهای المپیادیها در نقش اصلی، محمد ستاری است که اولین بار است مقابل دوربین رفته و خوش هم درخشیده و جزو بهترینهای فیلم است. المپیادیها از این دست بازیگران زیاد دارد. حتی بچههای المپیادی به جز علیرضا شیخالاسلامی در نقش فرمانده پسرها، همه از نوجوانان مشهدی هستند.
اما در قسمت اول المپیادیها، بازیگران نام آشنایی همچون
بهنوش بختیاری،
رضا رویگری،
کیانوش گرامی، شهرام لاسمی، سعید عرب،
محمد الهی و شهرام شهابی و ... دیده میشوند. حجگزار درباره انتخاب و حضور این بازیگران نیز میگوید: اگر قسمت اول نبود با جرئت و قدرت میگویم که بازیگر چهره نمیآوردم. چون فیلمنامه ما بسیار خوب است و در بازنویسی قدرتمندتر میشود و اینکه قصه المپیادیها به حضور چهرهها نیازی ندارد. در این قسمت هم به صلاحدید، چند بازیگر را انتخاب کردم، اما حضور این چهرها را بهانه خوبی برای عرضه فیلمم نمیدانم. به نظر من فیلم باید خودش قدرتمند باشد. او تأکید میکند که از قسمت سوم به بعد المپیادیها، این ریسک را خواهد کرد که همه بازیگرانش را از بین اهالی بومی اخلمد انتخاب کند و میگوید که هدایت و انتخاب بازیگران را خوب میشناسد و در این باره صبور است.
در کنار قندیلهای آبشار اخلمد
«المپیادیها» در ۸ قسمت ساخته میشود که چند قسمت آن در روستای اخلمد میگذرد و آنطور که کارگردانش میگوید برنامهریزی جذابی برای پخش آن دارد. او بیان میکند: قسمت اول در اواخر بهمن از طریق سامانههای نمایش خانگی پخش و پس از آن به سیدی تبدیل میشود و در ادامه میتواند در رسانه ملی پخش شود. اما قسمت دوم المپیادیها و در ادامه ماجراهای اکسیر جوانی، پیرزنهای روستای اخلمد به بچه تبدیل میشوند. قسمت سوم هم با توجه به علاقه حجگزار به طبیعت زمستانی زادگاهش به ویژه تصاویری از قندیلهای آبشارهای معروف اخلمد، با نمایش چنین فضاهایی ساخته خواهد شد.
همچنین او بنا دارد یک قسمت را هم در اردیبهشت اخلمد که ماه تولد خودش است، بسازد. باقی قسمتها نیز در روستای گلمکان و قوچان میگذرد و پیشنهادهایی برای ساخت ادامه قسمتها در روستاهای رادکان و کلات دارد که در تمام این قسمتها، المپیادیها ماجراهایی دیدنی در ارتباط با اهالی روستا پدید خواهند آورد.
این کارگردان مشهدی از ساخت «المپیادیها» ابراز خوشحالی میکند، اما پروژه مهم خود را ساختن فیلم «گل آتش» که قصههای بانوان غیرتمند کرمانج خراسان است، بیان میکند. قصهای که طرح آن را هوشنگ جاوید نوشته و از اواخر بهار سال ۱۴۰۰ فیلمبرداری آن شروع میشود.