محمدناصر حق خواه - فصل سرد و کم فروغ اکران درحال تمام شدن است. این گزاره را وقتی می شود با اطمینان گفت که بدانیم «ماجرای نیمروز۲: رد خون» قرار است از امروز اکران شود. اتفاقا اولین اکران مردمی این فیلم، ساعت4 بعدازظهر با حضور جواد عزتی، بهنوش طباطبایی و هادی حجازی فر در سالن یک پردیس سینمایی هویزه مشهد برگزار می شود. به این بهانه نگاهی انداخته ایم به فیلم و تمام چیزهایی که باید قبل از تماشای آن بدانید.
همان تیم همیشگی
محمدحسین مهدویان و ابراهیم امینی از اولین ساخته مشترکشان یعنی «روزهای آخر تابستان» تا «ماجرای نیمروز۲» با هم همکاری کرده اند و درواقع فیلم هایشان، کار گروهی مهدویان و امینی است؛ یکی در مقام کارگردان و دیگری در مقام بازیگردان و نویسنده. به این تیم باید هادی بهروز را هم با سبک خاص فیلم برداری اش اضافه کرد که چه در فیلم های موفقی مثل «ایستاده در غبار» و ماجرای نیمروز۱ و چه در فیلم نه چندان موفق «لاتاری» همیشه با هم بوده اند، پس هنگام تماشای ماجرای نیمروز دنبال چیز خیلی جدیدی نباشید. شکل پرداخت و قصه گویی و شیوه ساخت، تقریبا همان همیشگی است با چند تغییر که به آن خواهیم پرداخت.
زاویه دید متفاوت
اگر ماجرای نیمروز1 را دیده باشید، احتمالا یادتان هست که فیلم از زاویه دید اعضای تیم اطلاعاتی که در دهه60 و آغاز فعالیت های منافقین دنبال ردگیری سران این گروه هستند، می گذشت و ما از اعضای این سازمان جز چند نفر که برای بازجویی سراغشان می رفتند و افرادی که تیم اطلاعات در میانشان نفوذ می کردند، چیزی نمی دیدیم. ماجرای نیمروز۲ اما فیلمی متفاوت است. قهرمان و ضدقهرمان فیلم کاملا از هم مجزا هستند و تقابل دو نیروی خیر و شر در فیلم کاملا مشخص است. مدت زمانی که با منافقین همراهیم، با مدتی که در تیم اطلاعات می گذرانیم، تقریبا برابر است و بعید نیست که کفه ترازو به سمت ضدقهرمان ها سنگین تر باشد. شاید همین موضوع باعث شده بود که برخی کاربران نسبت به فیلم انتقاد داشته باشند و منتظر دیدن نسخه اصلاح شده آن روی پرده سینما باشند «رد خون رو وقتی توی جشنواره دیدم به نظرم تیم امنیتی ایران رو خیلی متزلزل نشون داد، امیدوارم توی تدوین نسخه سینمایی این ایرادش رو رفع کنند»
عشق و آتش و خون
عشق، آتش و خون؛ این سه واژه درکنار هم معمولا ترکیب موفقی را می سازند. شاید نوع خاصی از سینمای عامه پسند بر همین اساس ساخته می شود. داستان یک عاشق و معشوق که یا در فراق هستند یا درپی یافتن هم یا در پیچ وتاب وصال. جنگ و ماجراهایی که با قهرمان ساختن و تلاش برای رسیدن به هدف، همراه است و تماشاچی را گام به گام با قهرمان هم حس تر و از ضدقهرمان منزجرتر می کند و سومین نکته، خون و خشونت و انفجار است که با حضور فناوری ای با جلوه های بصری تکان دهنده همراه است. ماجرای نیمروز2 همه این ها را با هم دارد؛ هم یک روایت عشقی جذاب، هم جنگ و تعقیب وگریز و هم لحظه هایی که خشونت بر پرده نقش می بندد.
سندروم نسخه2
روند معمول در سینمای ایران این است که معمولا دومین نسخه از یک فیلم موفق، آن چنان چنگی به دل نمی زند. این سنت که در سریال های تلویزیونی، البته به جز پایتخت، همواره برقرار بوده، یک سندروم خاص در سینما و تلویزیون ما به وجود آورده است که همیشه نسخه دوم را در ترازویی قرار می دهیم و در کفه دیگرش، نسخه سنگین وزن اول را که با کلی خاطره و تعریف و تمجید همراه بوده است، می گذاریم. ماجرای نیمروز۲ هم از این قاعده مستثنا نیست. در روزهای برگزاری جشنواره فجر بیشتر نقدها به جای اینکه به خود فیلم مربوط باشد، به مقایسه آن با نسخه اول اختصاص داشت. پیشنهاد ما به شما این است که اگر نسخه اول را دیده اید، نسخه دوم را به عنوان یک فیلم مستقل و فارغ از ماجرای نیمروز۱ ببینید تا لذت بیشتری از آن ببرید.
در فضای مجازی هم میتوانید به راحتی نظر کاربرانی که فیلم را در ایام جشنواره فجر دیدهاند دنبال کنید؛ «ماجرای نیمروز2 جدا از فیلم، محتوا، خط داستانی اش و... به خاطر بازی ها هم بیننده رو با خودش همراه می کنه. هادی حجازی فر و جواد عزتی اون قدر توی نقش شون خوب فرورفتن که آدم غرق لذت در صندلی فرو می ره.» کاربر دیگری نوشته بود «فیلم نسبت به نسخه اول پیشرفت که نداشت پس رفت هم داشت، ماجراهای احساسی هم پیش از حد روی منطق داستان تاثیرداشت که اصلا جالب نبود.»