صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

کودتا علیه مربی ابومسلم با کمک تماشاگران!

  • کد خبر: ۵۷۸۵۲
  • ۱۶ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۵
شکست پشت شکست برای ابومسلم در نیم‌فصل اول سال ۵۴ شرایطی را رقم زد تا در اقدامی عجیب تغییراتی در نیمکت این تیم شکل گیرد.
حسین نخعی شریف/شهرآرانیوز، ابومسلمی‌ها که در هفته پنجم رقابت‌های جام تخت‌جمشید سال ۵۴ پس از یک پیروزی درخشان مقابل ملوان، آن هم در انزلی، دیگر رنگ پیروزی را به چشم ندیده بودند، با ۲ تساوی خانگی برابر پاس و تراکتور و البته قبول ۳ شکست مقابل ۳ تیم تهرانی دارایی، تاج و پرسپولیس، به آوردگاه یازدهم رسیدند. جایی که باید در مشهد به مصاف ذوب‌آهن اصفهان می‌رفتند. تیمی که با سپردن سکان هدایتش به لیادین روسی، باوجود ارائه فوتبالی زیبا و قدرتی، همچون نماینده خراسان وضعیت مناسبی در جدول نداشت.
 
ابومسلم با ۸ و ذوبی‌ها با ۶ امتیاز و البته یک بازی کمتر، رتبه‌های ۱۳ و ۱۴ جدول را اشغال کرده بودند و فقط ۲ تیم سپاهان و برق شیراز را پایین‌تر از خود می‌دیدند. جمعه، دوم خرداد ۱۳۵۴، ورزشگاه سعدآباد مشهد شاهد حضور حدود ۱۰ هزار تماشاگر بود. تماشاگرانی که باوجود نارضایتی از عملکرد تیم، باز هم دعوت باشگاه را اجابت کرده بودند. مسئولان و بازیکنان تیم از اوایل هفته از هواداران خواسته بودند که آن‌ها را در این میدان حساس تنها نگذارند.
 
سوت محمد ریاحی که به صدا درآمد، ابومسلمی‌ها هیجان‌زده و احساسی به روی دروازه سپیدوسبزپوشان اصفهانی یورش بردند و درحالی‌که تماشاگران هرلحظه منتظر فروریختن دروازه رقیب بودند، روی اشتباه گیل‌عرب در دقیقه ۱۵ اولین گل را دریافت کردند. این گل انگار آب سردی بود بر پیکر تماشاگران. به‌طوری‌که تا پایان نیمه اول دیگر صدایی از تماشاگران بلند نشد! در بین ۲ نیمه، گوینده ورزشگاه از تماشاگران چندین‌بار درخواست تشویق و حمایت کرد و داریوش بوقی هم بار‌ها از روبه‌روی جایگاه به کنار جایگاه رفت و آمد تا تماشاگران هر ۲ جناح را تهییج کند. کاپیتان مسیح‌نیا هم با شروع نیمه دوم، تیم را به سمت تماشاگران روبه‌روی جایگاه برد تا به‌نوعی از آن‌ها دل‌جویی کند.
 
اما ازدست‌رفتن یک موقعیت صددرصد گل‌زنی در دقیقه ۶۰ توسط جعفر علیقلیان و تعویض‌های بی‌ثمر در خط حمله که از ابتدای فصل معضل سیاه‌جامگان بود، صبر هواداران را لبریز کرد تا برای اولین‌بار تیم خودی را نوازش کنند! به‌گونه‌ای که ۱۰ دقیقه پایانی بر عباس رضوی و شاگردانش بسیار سخت و تلخ گذشت. آن‌ها حتی پس از مسابقه هم به‌آسانی حاضر به ترک ورزشگاه نبودند و دقایق زیادی به اعتراض خود ادامه دادند. به‌گونه‌ای که عطا و اصغر مهاجرانی، رئیس هیئت فوتبال استان و مالک باشگاه ابومسلم، به مقابل جایگاه رفتند و تماشاگران را به آرامش دعوت کردند.
 
ابومسلمی‌ها با یک هفته استراحت به علت تعویق دیدارشان با همای تهران که به‌عنوان نماینده کشورمان عازم جام ریاست‌جمهوری کره شده بود، جمعه ۱۶ خرداد در گرمای ۴۷ درجه اهواز میهمان نیروی این شهر شدند. اهوازی‌ها که در کمرکش جدول قرار داشتند، با استفاده از تجربه جورج اسکینر، مربی انگلیسی‌شان، به‌خوبی دریافته بودند که برای گل‌زنی و عبور از خط دفاع محکم مشکی‌ها باید آن‌ها را یک خط جلو بکشند تا با استفاده از این حربه و البته گرمای هوا، به مقصود خود دست یابند.
 
از این رو در دقایق ابتدایی بازی اجازه دادند ابومسلمی‌ها بی‌محابا حمله کنند و روی یک ضدحمله تیر خلاص را در دقیقه ۳۵ شلیک کردند. جایی که عسگرخانی هم با خروج بی‌موقع در کامیابی خوزستانی‌ها سهیم شد. با شروع نیمه دوم، تیم نیروی اهواز با تغییر رویه، بر توپ و میدان مسلط شد و درجایی‌که خستگی و گرما و البته یک عسگرخانی خارج از فرم، دست‌به‌دست هم داده بودند، ۲ بار دیگر موفق به گل‌زنی شدند تا ابومسلم با شکستی سنگین روانه دیار خاور شود. آن هم با ازدست‌دادن ۲ مهاجم خود که به علت دواخطاره‌شدن در دیدار بعد غایب بودند!
 
جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۵۴ و درحالی‌که فقط ۵۰۰۰ تماشاگر در سعدآباد نشسته بودند، ابومسلم با قضاوت بهمن بهلولی به دیدار سپاهان اصفهان رفت. تیمی که در دیدار‌های ابتدایی حال و روز خوشی نداشت، اما دوسه هفته‌ای بود که شاگردان جناب‌سرهنگ محمود یاوری به خودباوری رسیده بودند و چند پله‌ای خود را در جدول بالا کشیده بودند و در طرف مقابل، قرمزومشکی‌پوشان خراسان که در حالت عادی هم ضعف گل‌زنی داشتند، در این مسابقه وضعشان بغرنج‌تر هم شده بود.
 
چون محمود ابراهیم‌زاده و جعفر علیقلیان، مهاجمان این تیم، دواخطاره بودند و اجازه حضور در ترکیب را نداشتند و هوشنگ شجاعی به علت مصدومیت قادر به همراهی تیمش نبود و به همین علت آن‌ها از کریم مسرور و محسن بمانی در خط حمله استفاده کردند و آوردن کاظم کاظمی هم در دقایق پایانی چاره‌سازشان نشد. آنچه در این بازی مشهود بود، دودستگی و بی‌خیال‌بودن برخی بازیکنان بود و مشکوک‌تر از این مسئله، شعار‌های برخی هواداران از همان ابتدای بازی علیه عباس رضوی و تشویق کاپیتان تیم!
 
گل دقیقه ۵۸ سپاهان هم آتش زیر خاکستری بود تا بیشتر تماشاگران، با تعداد محدودی که زیر ساعت ورزشگاه از همان ابتدا مربی ابومسلم را آماج حملات خود قرار داده بودند، هم صدا شوند و فقط هم عباس رضوی را نشانه بگیرند. گویا حرکات خودجوش از دیرباز در فوتبال مسبوق به سابقه است! در این بازی بومی‌های تیم پرتلاش و باغیرت بودند و البته مهدی عسگرخانی که با رشادت‌هایش نگذاشت شکست سنگینی رقم بخورد. شکست مقابل سپاهان فقط یک شکست ورزشی نبود. در این روز اخلاق و مرام هم قربانی شد و پس از این مسابقه ابومسلم دستخوش تغییر و تحولاتی شد که در قسمت بعدی به آن خواهیم پرداخت.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.