گفتوگو با احمد فاطمینژاد، استاد روابط بینالملل دانشگاه فردوسی درباره سخنان اخیر مقامات آمریکایی پیرامون برجام.
به گزارش شهرآرانیوز؛ جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، بهتازگی با شبکه «سیبیاسنیوز» مصاحبه کرده است. در ویدئوی کوتاهی که از این مصاحبه منتشر شده است، وی در قالب پاسخهای کوتاه بله یا خیر به پرسشهای مجری برنامه درباره برنامه هستهای ایران پاسخ میدهد. بایدن در پاسخ به سؤال مجری برنامه که پرسید «آیا ایالات متحده اول تحریمها را برخواهد داشت تا ایران به پای میز مذاکره بازگردد؟» گفت: «نه.»
بایدن همچنین در ادامه در پاسخ به سؤال مجری که پرسید «آیا آنها ابتدا باید به غنیسازی اورانیوم پایان دهند» سر خود را به نشانه تأیید تکان داد. این پاسخ نهچندان دقیق بایدن، بلافاصله با واکنش یک مقام آمریکایی که نخواسته نامش فاش شود، اصلاح شد.
این مقام آمریکایی درباره این مصاحبه بایدن گفت: «آنها باید به غنیسازی فراتر از محدودیتهای برجام پایان دهند. چیزی در موضع آمریکا تغییر نکرده است. آمریکا میخواهد که ایران به پایبندی به تعهدات برجامی خود بازگردد و اگر این کار را انجام دهد، آمریکا نیز همین کار را انجام خواهد داد.» بااینحال، اظهار نظر اخیر بایدن، پاسخ وزیر خارجه کشورمان را در پی داشت. محمدجواد ظریف در برنامه گفتوگوی ویژه تلویزیونی با اشارهبه سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب و تعیین خط مشی ایران درباره برجام گفت: «رهبرمعظم انقلاب موضع ایران را صریح مشخص کردند.
آنها باید تصمیم بگیرند که سیاست ترامپ را ادامه میدهند یا سیاست جدید اتخاذ میکنند. دولت بایدن هنوز تصمیم نگرفته میخواهد چه کار کند و حرفهای آنها مبهم و بیمعناست و هنوز وقت دارند اظهارات خود را اصلاح کنند.» بااینحال، از نظر برخی تحلیلگران بینالمللی، اظهارات متناقض بایدن و تیمش پساز استقرار در کاخ سفید، بهمنزله تغییر موضع آنان درقبال ایران نسبتبه ایام انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست. برای بررسی بیشتر این مهم، سراغ دکتر سیداحمد فاطمینژاد، استاد روابط بینالملل دانشگاه فردوسی مشهد، رفتهایم.
مصاحبه اخیر بایدن بهمنزله تغییر نگاه بایدن به ایران و برجام، پس از استقرار در کاخ سفید و تغییر مواضع انتخاباتی پیشینش است یا اینکه پایان غنیسازی و نه تعدیل آن ذیل برجام، صرفا یک لغزش کلامی و اشتباه بوده است؟
فکر نمیکنم که این تغییر موضع باشد، بلکه میتوان گفت که موضع بایدن و تیمش پس از انتخابات، فقط دقیقتر شده است؛ چون حال دیگر وارد مرحله اجرایی شدهاند. آنچه را که در زمان انتخابات بهعنوان موضع و سیاست اعلامی مطرح میکردند، حال باید اجرایی و برای این مهم سازوکار لازم را فراهم کنند. اظهار نظرات مختلفی که این روزها میشنویم دراثر سنجش سازوکارهای اجرایی مختلف است. موضع بایدن و تیمش همانطورکه در گذشته گفتهاند بازگشت به برجام است، اما مسئله اکنون در بُعد اجرایی و طراحی سازوکار است؛ چون آنها هیچگاه نگفتهاند که چگونه به برجام بازخواهند گشت یا اعلام نکردهاند که تحریمها چگونه برچیده خواهد شد.
درنتیجه اظهارات مختلف را باید درباره سازوکارهای اجرایی متمایز بازگشت به برجام تحلیل کرد و نه همانند برخی، تغییر موضع بایدن نسبت به تبلیغات انتخاباتی، سختگیری بیش از حد یا تمایلنداشتن آمریکا برای بازگشت به برجام. البته که چگونگی اجراییشدن بازگشت آمریکا به برجام و اینکه ابتدا ایران باید به اجرای تعهدات خود ذیل برجام بازگردد یا ابتدا آمریکا باید تحریمهای خود را علیه ایران مطابق برجام برطرف کند، بحث چندان جدیدی نیست و پیش از انتخابات نیز نه ازجانب شخص بایدن، بلکه از جانب تیم همراه او مطرح میشد. اکنون فقط این بحثها دقیقتر شده است و در ادامه جنبه اجرایی پیدا خواهد کرد.
به سازوکارهای متمایز پیشنهادی برای بازگشت آمریکا به برجام اشاره کردید. یکی از دلایل پیچیدگیهای بازگشت آمریکا به برجام، به عقیده برخی تحلیلگران، اختلاف نظر میان تیم امنیت ملی و سیاست خارجی بایدن در این زمینه است. این اختلاف نظر درنهایت چه دشواریهایی ایجاد خواهد کرد؟
اختلاف نظر میان تیم امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا در مسئله سیاست خارجی همواره در موضوعات مختلف با شدت و ضعف متفاوت وجود داشته است. باتوجهبه نهادهای متعدد و مؤثر در سیاستگذاری سیاست خارجه آمریکا، اختلاف نظر میان مراجع و افراد تصمیمگیرنده کاملا محتمل است. بهصورت سنتی اینگونه بوده است که مشاوران امنیت ملی و دیگر نخبگان درکنار رئیسجمهور، رویکرد محافظهکارانهتری نسبتبه تیم وزارت خارجی آمریکا داشتهاند.
بهعنوان مثال درباره ایران، اختلاف نظر گسترده میان این دو تیم را بهوضوح میتوانیم درجریان ملیشدن صنعت نفت و دولت مصدق، انقلاب ۵۷ و نحوه برخورد با آن و همچنین جنگ تحمیلی ببینیم. اکنون نیز در موضوع برجام و دیگر موضوعات اولویتدار، این اختلاف نظرها وجود دارد و این امر در سیاست خارجی آمریکا طبیعی است. اما درنهایت آنچه به مرحله عمل میرسد، برایند این دیدگاههای متفاوت و رویکردی تعدیلشده از دل این تضارب آراست.
یکی از اختلاف نظرها در موضوع احیای برجام در آمریکا و اروپا، این است که آیا این کشور باید به همان متن توافقشده بینالمللی گذشته بازگردد یا آنکه متن برجام باید تغییر کند و بخشهایی بر آن افزوده شود. تغییر برجام در شرایط فعلی آیا ممکن است؟
به نظر من بحث آقای ظریف کاملا درست است و نباید تحت هیچ شرایطی درباره ماهیت برجام دوباره مذاکره کرد. اگر قرار است میانجیگری یا مذاکرهای صورت گیرد، تنها باید مرتبط با چگونگی احیای برجام و طراحی سازوکارهای اجرایی آن برای بازگشت طرفین به تعهدات متقابل ذیل توافق هستهای باشد نه هیچ چیز دیگر.
اگر بخواهند پرونده برجام را باردیگر باز کنند این یعنی بازگشت به نقطه اول؛ و باید توجه کرد که بازگشت به نقطه اول، دیگر بازگشت به نقطه اول پنجسال پیش نیست، بلکه اتفاقات جدیدی طی سالهای گذشته رخ داده است و متعاقب آن، مسائل جدیدی مطرح خواهد شد. افزودهشدن دغدغه کشورهای جدید یا گرهزدن برجام به سایر مسائل منطقهای و بینالمللی، پیچیدگیهایی را رقم خواهد زد که هرگونه نتیجهگیری جدید را ناممکن کند و توفیق در این زمینه را در هالهای از ابهام فرو ببرد.
به همین سبب این موضع که درباره برجام نباید دیگر مذاکره کرد، به نظر من موضع درستی است و البته که نهفقط در ایران، بلکه در آمریکا و اروپا هم اجماعی نسبی در اینزمینه وجود دارد و همین مهم را هم طرفین باید نقطه شروع بحث در شرایط فعلی در نظر بگیرند و مذاکرات آتی تنها درخصوص احیای برجام و اجرای تعهدات ذیل آن باشد.
برخی تحلیلگران معتقدند که باتوجهبه تجربه دولت باراک اوباما در موضوع برجام و در رابطه با ایران، بایدن در چهار سال آینده فقط به بازگشت ایران به تعهدات برجامیاش رضایت نخواهد داد و این را تنها آغازی برای مذاکرات آتی درباره سایر مسائل با ایران میداند و نه پایانی بر این مسیر. اصرار آمریکا بر این موضع در شرایط فعلی، آیا همین موضوع برجام را هم تحت تأثیر قرار خواهد داد یا اینکه در شرایط کنونی، آنها برای احیای برجام، سایر مسائل را به بعد موکول خواهند کرد؟
در آمریکا دیدگاه بایدن و دیگر چهرههای مؤثر در سیاست خارجی این کشور نظیر آنتونی بلینکن این است که در ابتدا باید برجام را بار دیگر عملیاتی کرد و بعد بر سایر موضوعات متمرکز شد.
اگر دولت جدید در آمریکا بخواهد برجام را به سایر مسائل گره بزند، دستیابی به توفیق در همین برجام هم دیگر میسر نخواهد بود. درنتیجه دولت جدید در آمریکا به سایر مسائل مرتبط با ایران در ادامه احیای برجام مینگرد، نه موضوعاتی سرجمع با برجام. اما اینکه پس از احیای برجام، در امتداد آن سایر موضوعات مرتبط با ایران نیز برطرف شود، به اراده ایران وابسته است. اراده ایران نیز وابسته به مسائل مختلفی است؛ مثلا اینکه ایران ابتدا چقدر از احیای برجام منتفع خواهد شد و دیگر اینکه چشمانداز منافع ایران از مذاکره در سایر موضوعات چه خواهد بود. تا ایران در قدم نخست از منافع حاصل از احیای برجام منتفع نشود، سخنگفتن درباره سایر موضوعات بهعنوان یک بسته مذاکراتی معنایی نخواهد داشت.
نکتهای که باید به آن توجه کرد، این است که حتی پیش از خروج آمریکا از برجام، ایران به منافعی که از توافق برجام پیشبینی میکرد، دست نیافت و به این وضعیت نارضایتی داشت و طرفین برجام نیز نتوانسته بودند رضایت ایران را جلب کنند. بااینحال، اگرچه نگاه دولت بایدن به ایران نسبتبه دولت اوباما متفاوت است، در دولت بایدن نیز نظر به این است که در قدم نخست، حفظ و احیای برجام تثبیت شود. پس از آن دغدغههای دیگری خواهند داشت و در ادامه به آن خواهند پرداخت.