مدت هاست در پی بی توجهی به آثار باستانی، پای پارکوربازان به ابنیه تاریخی باز شده است.
محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ تصویر آشنایی است و در خیلی از مکانهای تاریخی کشورمان و بر بدنه آثار باستانی به چشم میخورد؛ یک نفر اسمش را با اسپری مشکی رنگ روی درودیوار نوشته و دیگری، امضا کرده و به احتمال با یک دسته کلید تاریخ زده و امضای کج ومعوجی از خودش به جا گذاشته است. کنار اینها بگذارید حفرهها و کنده کاریها و رد ضربههایی که بر ریشههای فرهنگ و تمدن مملکتمان به چشم میخورد.
بااین حال، به ظاهر این قبیل تخریب و تفریح کفایت نمیکرده و حالا مدتی است که شاهد ظهور یک نوع دیگر از وندالیسم در آثار تاریخی خود هستیم؛ پارکورکارهایی که به نظر مکان بهتری از بناهای تاریخی پیدا نکرده اند و تصمیم میگیرند حرکات نمایشی خود را در این مکانها انجام دهند، یک روز در تخت جمشید فارس و روزی دیگر در سی وسه پل اصفهان.
پارکورکارها از تاریخ صفوی سی وسه پل هم بالا رفتند
۲۵ بهمن ماه بود که ویدئوی کوتاهی از یک نوجوان پارکورکار در تخت جمشید استان فارس در فضای مجازی دست به دست شد. ویدئویی که پسر نوجوان شانزده ساله آن، روی سنگ بنای میراثی که ۴۲ سال پیش به ثبت جهانی رسید، به جست وخیز مشغول بود. هنوز دوسه روز از این اتفاق نگذشته که مشابه همین اتفاق مثل یک همه گیری در نقطهای دیگر رخ نشان داده است. این مرتبه در یک بنای تاریخی دیگر یعنی سی وسه پل اصفهان. ماجرایی که با انتشار یک ویدئوی کوتاه در اینستاگرام شروع شد و واکنشهایی را به دنبال داشت.
زهرا کشوری، خبرنگار حوزه محیط زیست و میراث فرهنگی، در توئیتی به این ماجرا اشاره کرد و داستان نهفته پشت آن که به نظر تکراری است، نه شهرداری مسئولیت آن را میپذیرد و نه میراث فرهنگی: «پارکورکارها از تاریخ صفوی سی وسه پل هم بالا رفتند. میراث فرهنگی میگوید پلهای تاریخی اصفهان معبر شهری است، پس نظارت با شهرداری است. شهرداری هم میگوید پلها آثار تاریخی است و مسئولیت با میراث فرهنگی است. در میان دعوا سر نخواستن تاریخ صفوی اصفهان، پارکوربازها درحال تخریب سی وسه پل اند.»
چرا کسی مسئولیت قبول نمیکند؟
روزنامه ایران با فریدون اللهیاری، مدیرکل میراث فرهنگی، گفت وگویی داشت که جواب جالب و عجیبی هم گرفت: «این پلها معبری شهری محسوب میشوند. کنترل رفت وآمد روی آنها برعهده شهرداری است، اما مرمت و حفاظت کالبدی آن را میراث فرهنگی انجام میدهد.» توجیه عجیبتر البته این بود که به گفته اللهیاری، روزانه نزدیک به ۴۰ تا ۵۰هزار نفر از روی پلهای تاریخی عبور میکنند و کنترل آنها از توان میراث فرهنگی خارج است!
قسمت دیگر ماجرا هم همان داستان همیشگی کمبود نیروی میراث فرهنگی بود. داستان، اما وقتی جالبتر میشود که شهرداری اصفهان به عنوان طرف دیگر ماجرا، مسئول حفاظت از آثار تاریخی اصفهان را میراث فرهنگی میداند. حسین امیری، معاون خدمات شهری شهرداری اصفهان، هم در گفت وگویی که با روزنامه ایران انجام داد، درست برعکس جواب میراث فرهنگی را بیان کرد: «پلهای تاریخی یا میدان نقش جهان معبری شهری محسوب میشود، اما به معنای نفی مسئولیت میراث فرهنگی و حفاظت یگان میراث فرهنگی از آثار تاریخی نیست.»
چگونه این خلأ حفاظتی روی داده است آقای مدیر؟
حضور نوجوان پارکورکار در محوطه تاریخی تخت جمشید در فضای مجازی به سرعت واکنش تند و اعتراض فعالان حوزه میراث فرهنگی را در پی داشت. حالا بماند که این نوجوان برای کاری که انجام داده بود عذرخواهی کرد و گفت از قوانین میراث فرهنگی آگاهی نداشته است. اما این سؤال هم پابرجاست که چرا یک پسر نوجوان شانزده ساله، نه در خانواده و نه در سیستم آموزشی، هنوز به این درک نرسیده است که طریقه مواجهه با بناهایی که تاریخ و گذشته پروپیمانی دارند، چگونه است.
او بعد از عذرخواهی گفته بود: «با همراهی پسردایی ام در مجموعه جهانی تخت جمشید چند حرکت نمایشی اجرا و فیلم برداری کردیم و بعد از تذکرگرفتن از میراث بانان مجموعه را ترک کردیم.» این داستان واکنشهایی را هم از سوی کاربران فضای مجازی به دنبال داشت. فردی نوشته بود: «تخت جمشید یک بنای ثبت شده در فهرست میراث جهانی است و حفاظت از آن باید بسیار سخت گیرانهتر از این باشد.» دراین میان، پای مدیر پایگاه میراث جهانی تخت جمشید هم به میدان باز شد.
او معتقد بود این ویدئو متعلق به تابستان است و علت این اتفاق را چنین بیان کرد: «این اتفاق ناگوار در روزهایی افتاده که متأسفانه همه گیری جهانی کرونا بوده و از خلوتی سایت تخت جمشید سوءاستفاده شده است. البته شاید این اتفاق در بین تعویض نوبت یگان حفاظت رخ داده باشد. شاید هم مشکل از دوربین ناحیه یادشده بوده است.» او البته در این بین سؤالی را هم ذکر کرد که به نظر میرسد خودش بیشتر از هر شخص دیگری مخاطب آن است: «جای سؤال است که چگونه این خلأ حفاظتی روی داده است؟»
فارس، اصفهان، خوزستان، یزد و...
از این قبیل اتفاقات البته کم نداشته ایم. اگر خاطرتان باشد مردادماه ۹۸ بود که ۲ مرد از دیواره ارگ کریمخان، که یکی دیگر از آثار ملی ثبت شده است، بالا میرفتند؛ ۲ مردی که بعدها در فضای مجازی از آنها با عنوان مردهای عنکبوتی یاد شد. یا به عنوان مثالی دیگر، تیرماه ۹۹ بود که تصاویری در شبکههای اجتماعی میچرخید که در آن یک گروه دوچرخه سوار درحال اجرای حرکات نمایشی بر بام آجری یک بنای تاریخی در استان فارس بودند.
نکته جالب اینجا بود که هدفشان از این کار را حمایت از میراث فرهنگی بیان کرده بودند! پارکوربازی در مجموعه تاریخی قلعه سریزد و مجموعه تاریخی و جهانی شوش خوزستان هم از نمونههای مشابه دیگر این اتفاق تلخ است که در همه این سالها اتفاق افتاده است و معلوم نیست اگر قرار باشد اوضاع به همین منوال پیش برود، همه گیری پارکوربازی در مکانهای تاریخی، این مرتبه قرار است از کجا سر در بیاورد.