کلیپی منتشر شده که در آن یک سرباز ایرانی با حالت ضعف و خستگی روبه روی دوربین گوشی مرزبانان افغانستانی درحال توضیح دادن این موضوع است که از مأمور بالادست خود کتک خورده و پس از آن هم به شدت تهدید شده و از آنجا گریخته است.
محمدناصر حقخواه | شهرآرانیوز؛ در دوسه ماه گذشته، سربازان وظیفه، در فضای مجازی چندبار خبرساز شدند. نخ تسبیح اتصال دهنده این حضور پررنگ سربازان در فضای مجازی هم یک چیز بود؛ کتک خوردن یا به نوعی مظلوم واقع شدن در برابر مقامات بالادستی شان. اولین این کلیپها از سربازی منتشر شد که مدعی بود در یکی از شعبههای دادگستری مقام بالادستش او را ضرب وشتم کرده است.
دلیل این اتفاق را هم این طور ذکر میکرد که آن مقام بالادستی را به دلیل همراه نداشتن کارت شناسایی به داخل راه نداده و او هم از این اتفاق عصبانی شده است. همین یک ماه پیش هم ماجرای سرباز راهنمایی ورانندگی که در خط ویژه دروازه دولت تهران، جلو خودرو یک نماینده مجلس را گرفته بود و او را به خط ویژه راه نداده بود، خبرساز شد. سپس ماجرای سیلی خوردن مطرح شد و انکار اولیه نماینده مجلس و بعد هم انتشار فیلم سیلی زدن نماینده مجلس و عذرخواهی اجباری آقایعنابستانی از سرباز وظیفهای که کارش را درست انجام داده بود.
حالا پس از این ۲ کلیپ که چند روزی فضای رسانهای کشور را تحت تأثیر قرار داده بود، کلیپی دیگر منتشر شده که در آن یک سرباز ایرانی با حالت ضعف و خستگی روبه روی دوربین گوشی مرزبانان افغانستانی درحال توضیح دادن این موضوع است که از مأمور بالادست خود کتک خورده و پس از آن هم به شدت تهدید شده و از آنجا گریخته است. این کلیپ به اندازه ویدئوی آقای عنابستانی و سرباز راهور ناجا دیده نشد و موجی به شدت آن کلیپ هم درست نکرد، اما در بیشتر صفحههای مهم خبری بازنشر شد و عده زیادی با دیدن این کلیپ آزرده شدند و واکنش نشان دادند. به ویژه که تا حدودی تحت تأثیر اتفاق رخ داده بین سرباز راهور و عنابستانی، نماینده مجلس، بود.
راست یا دروغ؟
با پیگیری مصاحبههای مسئولان و جست وجو بین اخبار، درباره این کلیپ ۲ موضوع جلب توجه میکند؛ نخست اینکه این ماجرا راست است و دوم اینکه همه اش راست نیست! اما این جمله یعنی چه؟ بیایید بخشی از صحبتهای معاون اجتماعی فرماندهی مرزبانی ناجا را دراین باره مرور کنیم. سرهنگ خاتمی دراین باره گفته است: «سرباز وظیفه مرزبانی که برای خدمت به حوزه مرزی زابل انتقال داده شده، هنگام انجام وظیفه به دلیل تاریکی شب و ناآشنایی به نقاط صفر مرزی، از مرز کشورمان عبور کرده است و در آن سوی مرز در ید مرزبانان کشور افغانستان قرار میگیرد که سریع مراتب اعتراض مرزبانی جمهوری اسلامی ایران به همتای افغانستانی اعلام و در ادامه سرباز وظیفه به کشور ایران بازگردانده میشود.
در مرزهای مشترک ایران با کشورهای همسایه، گاهی به دلیل توپوگرافی منطقه و ناآشنایی به مناطق مرزی، بعضی مرزبانان کشورهای همسایه مانند وظیفه یادشده، ندانسته وارد خاک کشورمان شده اند که برابر مقررات و با رعایت پروتکلهای مرزی، به کشور خود باز گردانده میشوند.» یعنی سرانجام سربازی ایرانی وجود داشته که بین مرز ایران و افغانستان گم شده است و مرزبانان افغانستانی او را پیدا و دستگیر کرده اند و بعد هم با اعتراض ایران به کشور بازگشته است. این اتفاق هم عجیب نیست و از این مسائل پیش میآید.
یعنی آن فیلم از این نظر اصالت دارد، اما سرهنگ خاتمی در ادامه حرفهای دیگری هم زده است: «جمهوری اسلامی ایران از مرزبانان افغانستان انتظار نداشت که فضایی ایجاد کنند تا سرباز وظیفه برای خوشایند آنها یا ترس از سوءبرداشت مرزبانان افغانستان نسبت به خودش، مبادرت به بیان الفاظ غیرواقعی کند.» پس با این ۲ توضیح آقای خاتمی، این طور برمی آید که آن فرد به واقع سرباز ایرانی بوده، اما بحث کتک خوردن و تهدید و فرار در بین نبوده و او فقط راه گم کرده است. اما یک موضوع دیگر هم در این بین مطرح است.
اینکه با وجود این تکذیب تلویحی در میان سخنان معاون اجتماعی فرماندهی مرزبانی ناجا، خبرگزاری فارس اصل این خبر را تأیید کرده، اما این ویدئو را مربوط به یک سال پیش دانسته است. یعنی اصل خبر صحیح است، اما زمان وقوعش الان نیست! به احتمال هیچ وقت به درستی نمیفهمیم که ماجرا از چه قرار بوده است. حالا مدت هاست که فضای مجازی برای بسیاری از ما به محفل تعیین کنندهای تبدیل شده است برای آنچه رخ میدهد و جریانی که در ادامه به وجود میآید؛ فارغ از اینکه لازم است دست کم هرازگاهی در مواجهه با اتفاقهایی که بیشتر پررنگ میشود، از خودمان بپرسیم آیا این خبر واقعا صحت دارد یا نه. به هرحال، آنچه مشخص است شرایط سخت گاه وبیگاه سربازان وطن است که هرازگاهی رخ نشان میدهد.
فرزندان ما!
در بین صحبتهای مسئولان معمولا همه جوانان، «فرزندان ما» و «فرزندان ایران» خوانده میشوند؛ سربازان وطن هم بیشک جزو عزیزترین این فرزندان هستند. اما چیزی که گاهی در عمل میبینیم، با این ماجرا فرق دارد. برای نمونه مسئله آقای عنابستانی و سرباز راهور، که پس از موج اعتراضات اولیه، عدهای قصد داشتند نه تنها نماینده مجلس را مبرا کنند، بلکه سرباز را مقصر نشان دهند! البته که رئیس پلیس راهور ناجا گفته است: «شکایت پلیس راهور از عنابستانی همچنان پابرجاست و دستگاه قضایی مشغول رسیدگی به آن است.» «کی از سرباز جماعت مظلوم تر؟» یا «بعضیها توی شهر غریب با بچه مردم هر کار میخوان میکنن دیگه؛ هیچ کس هم جلوشون رو نمیگیره!»
اینها نمونههایی از واکنشهایی بود که مردم به این اتفاقها نشان دادند. به هر حال آن چه مهم است این است که در وهله اول چنین اتفاقاتی نیفتد و دیگر اینکه احترام سربازان وطن آن قدر زیاد باشد که پس از انتشار چنین کلیپهایی به سرعت با عاملان برخورد شود. در این صورت است که هر خبری در فضای مجازی به یک بحران بزرگ تبدیل نمیشود.