یکی از تئوریهایی که برگرفته از معارف دینی ماست و در زندگی فردی و اجتماعی و حتی در روابط بینالملل کارایی دارد، تئوری مقاومت است. در زندگی فردی، خداوند بزرگ انسان مؤمن را فردی مصمم و محکم میخواهد که ناملایمات را تحمل میکند و در مسیر زندگی برای رسیدن به هدف، کم نمیآورد و تا رسیدن به نقطه هدف، دست از مقاومت نمیکشد. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:
«المؤمن کالجبل الراسخ لا تحرکّه العواصف:
مؤمن مانند کوه، استوار است و حتی بادهای تند او را تکان نمیدهند» (بحارالأنوار).
حتی میتوان گفت که مؤمن از کوه هم استوارتر است؛ چون کوهها هم در طول زمان فرسوده میشوند و تیزی خودشان را از دست میدهند، اما مؤمن هیچگاه از حرفهای حق خودش کوتاه نمیآید.
امام باقر (ع) میفرمایند: «المُؤمِنُ اُصلِبُ مِن الجَبلِ، الجَبلُ یُستَقَلُّ مِنه، والمُؤمِنُ لایُستَقَلُّ مِن دینِهِ شیئٌ:
مؤمن از کوه استوارتر است. از کوه کم میشود، اما به هیچوجه از دین مؤمن چیزی کم نمیشود».
این استقامت همان چیزی است که در تئوری مقاومت، شرح و بسط یافته است. آنچه در آیات قرآنی مختلف به آن پرداخته شده؛ بهطور مثال در آیه۳۰ سوره فصلت آمده است:إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱ... ثُمَّ ٱستَقَمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ ٱلمَلَـٰٓئِکَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحزَنُواْ وَأَبشِرُواْ بالجَنَّه ٱلَّتِی کُنتُم تُوعَدُونَ:بر آنان که گفتند پروردگار ما الله است و پایدارى ورزیدند، فرشتگان فرود مىآیند که مترسید و غمگین مباشید؛ شما را به بهشتى که به شما وعده داده شده است، بشارت میدهیم».
اما این پایداری ورزیدن چه معنایی میتواند داشته باشد؟
این استقامت و پایداری ورزیدن درواقع همان تحمل کردن سختی عمل به دستورات دینی و زود از میدان بهدر نرفتن است.
البته کسی که میخواهد مسیر حق را ادامه دهد، غیر از نفس خود و شیاطین، دشمنان دیگری هم دارد که پیوسته با او با شیوههای مختلف در جنگ هستند. اینجا هم دستور، مقاومت است؛ یعنی صحنه را خالی نکردن و دست از حرف حق خود نکشیدن.
امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیْثُ جاءَ، فَإِنَّ الشَّرَّ لَا یَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّر: و درود خدا بر او، فرمود: سنگ را از همانجایى که دشمن پرت کرده است، بازگردانید که شر را جز شر، پاسخى نیست». (حکمت، ۳۱۴).
در اینجا امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند در مقابل دشمنی که پیوسته دنبال دشمنی و شر است و میخواهد شما را از میدان به در کند، بایستید و مقابله کنید که این میدان، میدان کوتاه آمدن نیست و نباید کسی در مقابل دشمن خود سر خم کند و تسلیم شود. بعضی این سخن حضرت را درمورد مسئله قصاص دانستهاند و مربوطبه توضیح آیه شریف «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاه یَا أُوْلِیالاَْلْبَابِ» مىدانند؛ زیرا اینگونه است که هرگاه قانون قصاص در میان نباشد و قاتل احساس امنیت کند، جان بسیارى به خطر مىافتد، اما اگر قتلى را که مرتکب شده است، با قتل خودش پاسخ گوییم، افراد شرورِ دیگر، از ترس قصاص، متعرض جان مردم نمىشوند و این خود سبب حیات و امنیت جامعه است، ولى نباید تردید کرد که کلام امامعلی (ع) منحصر به قصاص نیست، بلکه یک کلام عام و قانونى کلى در برابر افرادى است که جز با توسل به زور از کارهاى خلاف خود برنمىگردند؛ مقاومت و استقامت در مقابل دشمنانى که با تمام قوا به مسلمانان حمله مىکنند و جز با مقابلهبهمثل، دست از شیطنت خویش برنمىدارند و این مطلب چیزى است که در قرآن مجید در آیات فراوانى بیان و به آن اشاره شده است.
پس درواقع تئوری مقاومت میگوید که انسان مؤمن باید در مسیر حق و اعتقاد خود ثابتقدم باشد و اگر دشمنی مانع او شد، در مقابل او بایستد و شر او را با مقابلهبهمثل و مجازات قاطع، دفع کند تا دیگر کسی جرئت تعرض به او را پیدا نکند که این موضوع البته در زندگی فردی و اجتماعی و در قصاص افراد و مجازات دشمنی که به جامعه مسلمین حمله میکند، جزئیات خاص خود را دارد؛ گرچه در کلیت موضوع مشترک است و آنچه بیان شد، همه این موارد را دربر میگیرد.