نماز اول وقت یعنی خدایا، ممنون از تمام لطفهایی که در زندگی به من میکنی؛ یعنی در سختیهای زندگی که به تو نیاز دارم، دستم را رها مکن! چه زیباست که رسوای دلبر باشی و عشق خود را فریاد بزنی و وقتی صدایت میزند، کار و زندگی و دنیا را فراموش کنی.
اگر در زندگی خودت بهدنبال معجزه هستی و دنبال دیدن دست خدا، با نماز اول وقت دستش را بگیر و دست او را وارد زندگی خودت کن. از آیتا... بهجت (قدسسره) نقل معروفی وجود دارد که از آیت ا... قاضی نقل میکنند: «اگر کسی نمازهای پنجگانه را اول وقت بخواند، به [همه]مقامات عالیه میرسد؛ وگرنه مرا لعنت کند».
ایشان تأکید میکنند که نگفت خوب بخواند. معلوم میشود نماز اول وقت خواندن، حضور قلب هم میآورد. هر وقت اول وقت اینطوری بودی که تا صدا زدند «حیعلیالصلوه» ولو سحر، گفتی جانم، میتوانی انتظار داشته باشی که تا گفتی خدای من، او هم بگوید جانم!
بیشک یکی از مصادیق عملی شکر الهی، اهمیت دادن به نماز در اول وقت و جماعت است. گاهی در یک مجموعه یا اداره که نزدیک ۱۰۰ نیرو دارد، بدون هیچ عذری فقط هفت هشت نفر برای نماز اول وقت و جماعت حاضر میشوند، اینجا انسان یاد این آیه زیبای قرآن میافتد: که «وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ؛ و اندکى از بندگان من سپاسگزارند» (سوره مبارک سبأ، آیه۱۳).
میتوان با نقل اتفاقات و حوادثی کوتاه به اهمیت این نماز اول وقت پی برد:
اول: حضرت علی (ع) در جنگ صفین سرگرم نبرد بودند و درمیان هر دو صف کارزار، مواظب وضع آفتاب بودند. ابنعباس عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین، این چه کاری است؟» فرمودند: «منتظر زوال هستم تا نماز بخوانیم». ابنعباس گفت: «حالا وقت نماز است با این سرگرمی به جنگ؟» فرمودند: «ما تنها بهخاطر نماز با اینان نبرد میکنیم».
دوم: ظهر عاشورا یکی از یاران امامحسین (ع) از فرارسیدن وقت نماز خبر داد. حضرت برای او دعا کردند و آنگاه در مقابل تیرهای دشمن به نماز ایستادند.
سوم: در جلسه بسیار مهم امامخمینی (ره) با شورایعالی دفاع، با حضور رئیسجمهور و رئیس مجلس، وزیر دفاع و فرمانده سپاه، وسط صحبتهای مهم درباره جنگ، ایشان بلند شدند و به طرف اتاق دیگر رفتند. از ایشان پرسیدند: «آقا کسالتی عارض شد؟» امام با حالتی قاطع فرمودند: «خیر، وقت نماز است».
چهارم: یکی از یاران شهید صیاد میگوید: در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلیکوپتر. دیدم ایشان مدام به ساعتش نگاه میکرد. علت را پرسیدم، گفت: موقع نماز است و همان لحظه به خلبان اشاره کرد که همینجا فرود بیا تا نمازمان را اول وقت بخوانیم. خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست و اگر صلاح میدانید، تا رسیدن به مقصد صبر کنیم. شهید صیاد گفت: «هیچ اشکالی ندارد، ما باید همینجا نماز را بخوانیم». خلبان اطاعت کرد و هلیکوپتر نشست. با آب قمقمهای که داشت، وضو گرفتیم و نماز ظهر را همگی به امامت ایشان اقامه کردیم.
از خداوند بزرگ میخواهیم توفیق پیروی واقعی از پیامبر رحمت (ص) و اهمیت دادن به نماز و نماز اول وقت را به همه ما عنایت بفرماید.