صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

قهرمانان به روایت کلمات

  • کد خبر: ۶۱۸۴
  • ۱۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۸
الهام یوسفی
 
شخصیت آدم‌های بزرگ و اثرگذار تاریخ برای کسانی که سال‌ها بعد از آن‌ها پا به دنیا گذاشته اند همیشه در هاله‌ای اساطیری فرو رفته است. انگار که آن آدم‌ها و زندگی شان نه واقعیت که داستان یا افسانه اند، افسانه‌ای که برای آدم‌هایی معمولی، مثل ما، تنها یک رؤیای دور از دسترس اند. اما آیا واقعا این گونه است؟ شاید نه! شاید دلیل آنکه زندگی آدم‌هایی مثل بتهوون، ون گوگ، داستایفسکی، گاندی، ماری کوری و صد‌ها انسان تأثیرگذار دیگر به نظرمان عجیب و رؤیایی می‌آید این است که در واقع، از زندگی آن‌ها چیزی نمی‌دانیم. ما به شنیده‌ها و داستانک‌های اینترنتیِ بدون منبع از زندگی این آدم‌ها اکتفا می‌کنیم و هیچ وقت واقعیت را نمی‌فهمیم. وقت آن است که چند کتاب زندگی نامه را ورق بزنیم و به درستی بفهمیم پشت آن چهره‌های مصمم و جدی چه کسانی ایستاده اند. به بهانه سالگرد تولد مهاتما گاندی که از اثرگذارترین چهره‌های تاریخی معاصر است، درباره ضرورت مطالعه زندگی نامه و شناختشان برایتان چیز‌هایی گفته ایم.

زندگی نامه‌ها به شما خواهند گفت: می‌شود!
روزی چند بار به خودتان می‌گویید: «نمی شود»، «نمی توانم»، «این کار نشدنی است»؟ احتمالا خیلی زیاد. حتی اگر به زبانتان نیاید، احتمالا صد‌ها بار از ذهنتان می‌گذرد که شرایط زمانه و زندگی شما برای آنچه می‌خواهید مناسب نیست و علت ناکامی شما همین شرایط جبری است. یکی از علت‌هایی که می‌گوییم زندگی نامه بخوانید همین است. زندگی نامه‌ها به شما می‌گویند آدم‌های زیادی در شرایطی مشابه شرایط شما و چه بسا بدتر از آن توانسته اند کار‌های بزرگی بکنند.

تصویر شما از زندگی را واقعی می‌کند
با زندگی نامه‌ها سوار ماشین زمان خواهید شد و در زمانه گاندی یا استالین، یا در آزمایشگاه ماری کوری و اینشتین یا در خانه ساده و بی تجمل ونسان ون گوگ، چشم باز خواهید کرد. از فاصله‌ای بسیار نزدیک با مسائل و سختی‌های زندگی آن‌ها آشنا خواهید شد. تصور غیرواقعی تان از زندگی بی نظیر و کامل آن‌ها فرو می‌پاشد و می‌بینید زندگی با آن‌ها همان کاری را کرده است که ممکن است با هر آدم عادی دیگری بکند. پیش پایشان هزار جور مانع و سختی گذاشته، و احساسات انسانی شان را درست شبیه شما درگیر موضوعاتی، چون عشق و مرگ کرده است. آن وقت، دیگر زندگی خودتان و موانع و مسائل ظاهرا حل نشدنی آن کوچک می‌شود، چون خواهید دید آدم‌هایی بوده اند که از پس بزرگ‌ترین موانع برآمده اند.

به ما یاد می‌دهد چگونه نباشیم
قرار نیست همیشه زندگی نامه آدم‌های موفق و محبوب را بخوانید تا بفهمید باید چه کنید تا شجاع و جسور باشید و در جهان اثر مثبت بگذارید. گاهی باید زندگی آدم‌هایی را بخوانید که تصمیماتشان باعث ویرانی و تباهی و جنگ شده است. آن وقت، باز هم در فرایند آموختن قرار می‌گیرید، آموختن اینکه در زندگی تان چه کار‌هایی را نباید بکنید و نتایج برخی رفتار‌ها چیست. در درس تاریخ، اگر یادتان مانده باشد، به این اتفاق می‌گویند «عبرت آموزی». در مسیر عبرت آموزی یاد می‌گیریم که بخواهیم چه کسی باشیم و چه کسی نباشیم. ذهن ما الگو‌های واقعی را بیشتر دوست دارد تا الگو‌های تخیلی. زندگی نامه‌ها به ما الگو‌های واقعی می‌دهند.

واقعیت و قصه، دوشادوش هم
زندگی نامه‌ها قصه اند. می‌توانید این جمله را برعکس کنید و بگویید قصه‌ها زندگی نامه اند و هر داستانی که نوشته می‌شود در واقع زندگی شخصیتی را بیان می‌کند. از این منظر زندگی نامه‌ها هم قصه اند، اما قصه‌هایی واقعی، داستانی که شخصیت اصلی اش در عالم واقعیت زیسته است و اکنون از تجربه زیسته اش برای شما حرف می‌زند. صحبت کردن از مسیری که او یک بار رفته و از آن درس‌های بسیاری آموخته است می‌تواند برای شما آگاهی به همراه بیاورد. گویی تجربه زیسته شما توسعه می‌یابد. شما اینجا نشسته اید و می‌فهمید پشت شهرت جهانی کسی، چون ونسان ون گوگ یک انسان گرسنه و عاشق حضور دارد و پشت چهره آرام مادام کوری، یک مادر نگران و خسته و بیمار.

زندگی نامه خوب زندگی نامه‌ای است که ...
تا دلتان بخواهد در بازار زندگی نامه پیدا می‌شود، زندگی نامه‌های خودنوشتی که آدم‌ها از زندگی خودشان روایت کرده اند و زندگی نامه‌هایی که یک نویسنده دیگر به رشته تحریر در آورده است. هرکدام خوبی‌هایی دارد و بدی هایی، ولی راستش را بخواهید، نگارنده یک زندگی نامه را که به قلم یک محقق کارکشته و پیگیر نوشته شده باشد به خود نوشت ترجیح می‌دهد. حقیقت این است که هر کاری بکنید، آدم‌ها در قضاوت درباره خودشان جانب احتیاط را رعایت می‌کنند، اما یک محققِ خوب بلد است زیر و بم زندگی یک فرد را روی دایره بریزد. سعی کنید زندگی نامه‌ای بخوانید که نویسنده اش داستان پرداز نباشد و به واقعیت وفادار بماند، اما بلد باشد که زندگی واقعی را طوری تعریف کند که درست شبیه یک داستان، جذاب و گیرا و پرکشش باشد. در واقع، زندگی نامه نویسی یک حرفه مستقل در نویسندگی است و آدم‌های مشهوری در این رشته قلم می‌زنند، کسانی، چون ایروینگ استون می‌توانند طعم یک زندگی نامه درست و حسابی را به شما بچشانند.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.