شاید این روزها افراد کمی در میان مردم به ویژه نسل جوان باشند که موسیقی رمضان را بشناسند. در گزارش پیش رو با سه تن از اهالی موسیقی خراسان درباره این آیینها و چرایی معرفی نشدن درست آنها صحبت کرده ایم.
شکیبا افخمیراد | شهرآرانیوز - شاید این روزها افراد کمی در میان مردم به ویژه نسل جوان باشند که موسیقی رمضان را بشناسند. بیشتر افراد به دلیل معرفینشدن درست آیینهای این ماه گمان میکنند موسیقی رمضان به
تیتراژهای تلویزیونی مناسبتی خلاصه میشود. گمانی اشتباه که تلویزیون هم در سالهای اخیر بیش از پیش به آن دامن زده و روی ترانههای پاپ اسم موسیقی رمضان گذاشته است.
در این بین گروهی هم هستند که به دلیل معرفی نشدن درست این آیین ها، موسیقی و رمضان را متضاد هم میدانند. در حالی که موسیقی چه در حوزه آوازی چه در حوزه سازی حضور پررنگی در آیینهای رمضان داشته است، نواختن نقاره، سورنانوازی، چلک زنی از جمله کارکردهای موسیقایی هستند که برای بیدار کردن مردم در سحر و مشخص شدن اوقات شرعی اجرا میشدند. یکی دیگر از روشهای بیدار شدن در گذشته خواندن مناجات و سحرخوانی بود که افراد خوش صدا روی پشت بامها میرفتند و شروع به آواز خواندن میکردند، در خراسان به آن «شوخوانی» میگویند. اجرای این آیینها در ماه رمضان بسیار کم رنگ شده اند و متولیان فرهنگی هم تلاشی برای حفظ آن نمیکنند به طوری که این روزها موسیقی رمضان در خطر فراموشی قرار گرفته است. در گزارش پیش رو با سه تن از اهالی موسیقی خراسان درباره این آیینها و چرایی معرفی نشدن درست آنها صحبت کرده ایم.
کم توجهی به آیینهای رمضان
جواد حیاتی، پژوهشگر موسیقی که در سالهای ۸۹ تا ۹۱ جشنوارهای برای موسیقی رمضان را در مشهد اجرا کرده از اهمیت معرفی این آیینها میگوید: من در آن سالها به شناسایی افرادی که در این زمینه فعالیت میکردند پرداختم و حتی افرادی با سن بالا را به مشهد آوردم تا به اجرای برنامه بپردازند و این موسیقی آیینی را به نسل جدید معرفی کنند. پیرغلامانی که در حوزههای دینی اعتقاداتی قوی داشتند و براساس این اعتقادات موسیقی رمضان را اجرا میکردند. اما این جشنواره حمایت نشد و لغو شد. بعدا میدیدیم که دوستان دیگری در ماه رمضان جشنواره را با هزینههای سنگین و حضور خوانندگان پاپ برگزار میکردند.
او درباره اجرای این آیینها در شهرستانهای خراسان نیز توضیح میدهد: همین الان در برخی شهرستانهای استان افرادی موسیقی آیینی شبهای رمضان را اجرا میکنند. تا سحر دهل و طبل میزنند و به چلک زنی میپردازند. همچنین برخی شهرها به برگزاری آیینهای سحرخوانی و مناجات خوانی پایبند هستند. اما اجرای این آیینها در سالهای اخیر بسیار کم رنگ شده است.
این پژوهشگر اصلیترین دلیل کم رنگ شدن آیینهای رمضان را کم توجهی میداند. به نظر او ما به آیینهایی که هویت و تاریخ ما را تشکیل میدهند توجه نکرده ایم و بی تفاوت از کنار آدمهایی که در این حوزهها فعالیت میکردند گذشتیم.
حیاتی تأکید میکند: زنده نگه داشتن تاریخ و آیین ها، یکی از رسالتهای کسانی است که در حوزههای فرهنگی فعالیت میکنند و این انتظار از آنها میرود به این بخش از آیینها که جنبه ملی و مذهبی دارند توجه ویژهای شود.
این پژوهشگر برای حفظ این آیینها پیشنهاد میدهد: باید پیشکسوتان این حوزه که هنوز زنده هستند شناسایی شوند و از آنها دلجویی شود تا آنها افرادی را برای ادامه دادن این راه تربیت کنند.
او همچنین با اشاره به رغبت نداشتن نسل جدید به یادگیری این آیینها میگوید: آدمها وقتی درباره موضوعی اطلاعات ندارند، علاقهای هم به یادگیری آن ندارند. اما زمانی که به آنها اطلاعات داده شود و بفهمند پشت اجرای این آیینها چه تفکری بوده است به فراگیری آن ترغیب میشوند.
تیتراژهای مناسبتی موسیقی آیینی نیستند
از مجبتی قیطاقی، نوازنده و پژوهشگر موسیقی درباره برخورد تلویزیون با موسیقی رمضان و قرار دادن تیتراژهای سریالها در این حوزه میپرسیم که میگوید: تلویزیون تنها تبلیغ سریالها و تیتراژهای خودش را میکند و حقیقتا از فرهنگ ایرانی و فلسفه موسیقی چیزی نمیداند. در این مملکت حکیمان زیادی هستند که موسیقی و معرفت و فلسفه و عرفان بلدند. از آنها باید سؤال شود، این موسیقیهای پخش شده موسیقی رمضان است؟
این نوازنده خاطرنشان میکند: مناجات خوانی، سحرخوانی و تمام مقامها و آهنگهای هشداردهنده که در سحر و اوقات شرعی اجرا میشود حساب و کتاب دارند و طبق آدابی کنار هم قرار میگیرند. این آیینها را آدمهای خاص اجرا میکنند و هرکسی نباید به خودش اجازه دهد به این حوزه ورود پیدا کند. بی توجهی صداوسیما به این مسائل باعث شده مردم هم این ظرایف خاص در مباحث آیینی و عبادی را ندانند.
به گفته او برای بسیاری از افراد در صداوسیما این موسیقی تعریف نشده و هنرمندان و پژوهشگران هم هرچه دراین باره بگویند بی فایده است.
قیطاقی تأکید میکند: هرچه در ماه مبارک خوانده میشود، موسیقی رمضانی نیست. بلکه فقط قطعاتی است که به مناسبت رمضان اجرا شدهاند، اما هیچ کدام در توسعه فرهنگ رمضان نقشی ندارند. حتی سریالهای این ماه در توسعه فرهنگ رمضان نقشی ندارند. آنها سریالهای با موضوعات مختلف هستند که نهایتا یک وعده خوردن سحر و افطاری را نشان میدهند.
این پژوهشگر درباره عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمانهای متولی فرهنگی در حفظ این آیینها یادآور میشود که در این سالها فعالیت خاصی ندیده است: با اینکه من و دوستانم مدت هاست در جاهای مختلف این مملکت درباره این آیینها و ضرورت حفظ آنها صحبت میکنیم. اما حتی در دهه ۷۰ نکاتی را به کارشناسان صداوسیمای خراسان میگفتیم درنهایت اثری نداشت.
او نیز که از برگزارکنندگان جشنواره موسیقی رمضان در مشهد بوده درباره تأثیر برگزاری رویدادهایی این چنینی میگوید: این رویداد در معرفی آیینهای رمضان بسیار مؤثر بود. واکاوی و صحبت کردن درباره موسیقی این ماه، مناجات خوانیها و سحرخوانی برای مردم بسیار لذت بخش بود. اما متأسفانه وقتی این مراسم تکرار نشود آنچه در آن بیان شده از یادها میرود.
بازیابی موسیقی آیینی دشوار خواهد بود
محمد حقگو، دیگر پژوهشگر موسیقی دلایل کم رنگ شدن اجرای موسیقی آیینی در این سالها را مشکلات اقتصادی جامعه میداند. به باور او هر موقع جامعه دچار بحران میشود اولین چیزی که آسیب میبیند فرهنگ و هنر است. این روزها هم دل مشغولیهایی که به ویژه نسل جوان در برطرف کردن مشکلات معیشت زندگی شان دارند باعث شده که در این فضا تولیدات هنری کم شود.
این پژوهشگر تأکید میکند: اگر این روال ادامه داشته باشد و مسئولان فکری برای آن نکنند، کم کم موسیقی آیینی محو و کم رنگ میشود. به طوری که بازیابی آن دشوار خواهد بود.
او درباره موسیقیهایی که این روزها نیز ارائه میشوند میگوید: تولیدات موسیقی این روزهای ما مصرفی هستند. یعنی معمولا تولیدکننده فقط سعی میکند بسته بندی را ارائه دهد که از نظر اقتصادی برایش بازگشت داشته باشد.
به نظر حقگو تا زمانی که هنرمند فرصت تفکر نداشته باشد نمیتواند یک اثر ارزشمند منتشر کند. فرصت تفکر هم براساس شرایط هنرمند یا استقبال مخاطب ایجاد میشود.
او یادآور میشود: جامعه ما این روزها آن قدر درگیر مسائل معیشت است که آثار موسیقایی که در آن تولید میشود، عمر هنری ندارند و خیلی زود به فراموشی سپرده میشوند. علتش هم این است که پشت آنها تفکری وجود ندارد.