آتنا طاهری داور بسکتبال که این روزها در بیمارستان هم سخت مشغول کمک به بیماران است از این روزهای آماده باش میگوید.
گروه ورزش/شهرآرانیوز، روزهای سخت کرونا برای آتنا طاهری با پوشش ایزوله و ماسکی که وقتی نگاهش میکنی نفسات تنگ میشود، با ساعاتی که در زمان خارج از بیمارستان در کنار اهورا میگذراند، آسان به نظر میرسد. وقتی استوریهای روزانۀ آتنا را در صفحۀ اینستاگرامش میبینی حس نمیکنی که او همان درمانگری است که چند لحظه پیش از بالای سر بیماری که آخرین لحظات عمرش را سپری میکرد برگشته یا گاهی از برگشتن یک مادر کرونایی به زندگی اشک شوق میریزد. آتنا در خانه یک همبازی برای کودکیهای پسرش است و یک کدبانوی تمام عیار با آشپزی و شیرینیپزی.
آتنا طاهری در همین چند خط؛ درمانگر (ماما)، مادر و همسر معرفی میشود، اما چالشهای ورزشی، مسیر دیگری از زندگی او را پیش روی ما باز میکند. مثل چالش ۳۰ روزۀ آب کردن چربیهای اضافه! ورزش از بچگی با آتنا عجین است. از دوران ابتدایی بسکتبال بازی کرد تا دبیرستان و دانشگاه. از سال ۱۳۹۵ فقط داوری بسکتبال را انتخاب کرد و حالا خدماتش در بیمارستان تأمین اجتماعی اراک مانع از شرکت در کلاسهای ارتقاء شده است. هر چند فدراسیون بسکتبال هم تحت شرایط کرونایی، دورههای ارتقاء را برگزار نکرد. تحت این شرایط از حقالتدریس در دانشگاه آزاد هم فعلاً خبری نیست. صحبتهای او را در زیر میخوانید.
خانم چقدر پرانرژی؟ ماشاالله
خب من عادت کردم. هر وقت کار نداشته باشم ورزش میکنم!
شرایط کرونایی برای یک ماما چطور میگذرد؟
گاهی تصور میشود ما به نسبت سایر بخشها کارمان کمتر است، اما در شرایط کرونایی همیشه در آماده باشیم. تخصص من اورژانس زنان است. در سیستم خودگردانی از تمام پرسنل استفاده میشود.
با شیفت در گردش چطور به ورزش میرسید؟
استوریهای ورزشم در خانه یعنی آماده باش! یعنی ۳۰ دقیقه بعد از تماس بیمارستان باید بالای سر بیمار حاضر باشم! بیرون از خانه یعنی آزادباش! گاهی هم ویدیٔوها را ضبط میکنم.
یعنی شما را بیشتر دو جا پیدا کنیم؛ بیمارستان و ورزش؟
آشپزی میکنم. شیرینی میپزم. ماشین بازی با اهورا! هم جای خود.
وقت میکنید؟
من شاید ۵ – ۴ ساعت بیشتر نخوابم.
از دختری که شب قبل ازعروسیاش از مسابقه برگشت و با گرمکن ورزشی زرد و آبی کنار مهمانان نشست الگوی تمام نقشهای زندگی بودن، بعید نیست! شما کوهنوردی هم میکنید؟
بله من ۱۰ کیلومتر از کوه بالا میروم! یک بار اهورا با من بود بچهام خم به ابرو نیاورد! ورزش به من حس خوبی میدهد. زندگی فرصتی برای لذت بردن است. چه، با کمک به انسانها و چه، با ورزش.