گزارشی از وضعیت امروز و دیروز کارخانه سهراه دانش که مردم در دهه ۵۰ برای خرید یخ، در مقابلش صفهای طولانی میبستند.
حسین برادران فر | شهرآرانیوز؛ این روزها با یخچالهای خانگی دیگر کسی نگران گرمی هوای تیرماه نیست. کافی است به سراغ یخچال بروی و با برداشتن یک شیشه آب سرد و انداختن چند قطعه یخ در ظرف آب تشنگی خود را فروبنشانی. اما سالها قبل که یخچالی در خانهها نبود، در زمان اوج گرمای تابستان خوردن یک جرعه آب خنک که تمام وجودت را سرد میکرد، آرزو بود. تهیه یخ در هوای گرم تابستان برای برخی مردم به اندازه تهیه نان شب مهم بود.
آن سالها هر روز صبح زود خودروها و آدمهای زیادی جلوی درکارخانه جمع میشدند. حتی تعدادی از مردم خروسخوان میآمدند تا قالب یخی تهیه کنند. «یادش به خیر چه سالهای پررونقی داشتیم. شب و روز کار میکردیم تا یخ بیشتری تولید کنیم. اما حالا دیگر خبری از آن همه صف ایستادنها و هیاهوی مردم برای خرید یک قالب یخ بیشتر وجود ندارد و کارخانه یخسازی تگرگ که درزمان خودش با تولید روزانه ۲۴ هزار قالب یخ بزرگ، ۲۴ کیلوگرمی یکی از بزرگترین کارخانه یخسازی صنعتی کشور بود، حالا به صورت نیمه تعطیل درآمده است. یخسازی و یخفروشی نیز مثل بسیاری از شغلهای قدیمیدر حال فراموشی و پیوستن به حافظه تاریخ است.» جملات بالا بخشی از مصاحبه ما با خانواده عصارنیاست. خانوادهای که به قول حمید عصارنیا، هفت نسلشان یخساز و یخ فروش بودهاند. در ادامه گفتوگوی ما را با دو نفر از اعضای خانواده عصارنیا (کاظم عصارنیا موسس و پسر خانواده و حمید عصارنیا مدیر عامل، نوه خانواده) درباره کارخانه یخسازی خواهید خواند.
از یخدان طبیعی تا یخسازی صنعتی
علی عصارنیا، پدر آقا کاظم، در گذشته صاحب شش یخدان طبیعی در دهه ۴۰ در مشهد بود و با داشتن آنها بخش درخور توجهی از یخ مصرفی شهروندان را تأمین میکرد. به دلیل سابقه و تجربه طولانی مدت در داشتن یخدان و تولید یخ، در سال ۱۳۵۴ مجوز کارخانه یخسازی صنعتی مشهد را گرفت. آقاکاظم که همراه با پدر در یخدانهای طبیعی کارکرده است آن روزها را بهخوبی به خاطر دارد. «ما در کوچه حاج ابراهیم (از کوچههای قدیمی مشهد) ساکن بودیم. آنطوری که مرحوم پدرم میگفت خانواده ما نسل اندر نسل یخدان داشتند و شغلشان یخسازی بوده است. مرحوم پدرم نیز در ساختن یخدان، سیستم آبگیری و یخسازی مهارت خاصی داشت. ما شش یخدان طبیعی در گوشه و کنار شهر مشهد داشتیم و پدرم بر تولید، تهیه و توزیع یخ در یخدانها نظارت کامل داشت.»
او توضیح میدهد: «یخدانها، مخروطهای کاهگلی بزرگی بودند که حکم یخچالهای امروزی را داشتند. در زیر این مخروط عظیم، گودال بزرگی قرار داشت. در زمستان و چله بزرگ که هوا به ۲۰ درجه زیر صفر میرسید، آب قنات از طریق کانال (جوی) به داخل گودال یخدان هدایت میشد. هر روز حدود ۱۰ تا حداکثر ۳۰ سانتیمتر از این گودال آبگیری میشد. شب هنگام، این آب یخ میزد و روز بعد ما روی این آب یخزده را با کاه میپوشاندیم و در روزهای بعد این کار تکرار میشد تا زمانی که گودال یخدان پر میشد. دوباره روی یخها را با کاه میپوشاندیم و ورودی یخدان را میبستیم. فصل گرما که شروع میشد، یخدان را باز میکردیم. با استفاده از تبر یخ را به قطعات کوچکتر تقسیم کرده و میفروختیم.»
روزهای پررونق کارخانه
آن سالها یعنی همان دهه ۵۰، تقاضا برای خرید یخ بسیار زیاد بوده است. علاوهبر مصارف خانگی، بستنیفروشها و مغازههای قصابی و ماهیفروشیها بیشترین مصرف را داشتهاند، چون با یخ، محصولاتشان عمر بیشتری میکرد. آقا کاظم میگوید: «با پیشرفت صنعتی، اداره بهداشت اعلام کرد که استفاده از یخِ یخدانها به دلیل داشتن میکروب و بهداشتی نبودن، ممنوع وغیرقانونی است. به دنبال آن یخدانها تعطیل و فعالیتشان متوقف شد تا تأمین یخ فقط از طریق کارخانههای یخسازی صنعتی انجام شود. اولین کارخانه به نام یخ سازی شرق در محله نخریسی افتتاح شد دومین آن در بولوار سازمان آب، به نام قاسمیه بود بعد از آن پدرم با گرفتن مجوز، کارخانه یخ جواهری، سومین کارخانه یخسازی مشهد را در چهار راه عامل تأسیس کرد. او مدیریت و مسئولیت کارخانه را تا زمان فوتش برعهده داشت و ما که شش برادر بودیم، در کنار پدر مشغول به کار و تولید یخ شدیم و از تجربیات و مدیریت او استفاده میکردیم.»
انتقال کارخانه از متن به حاشیه
با کهولت و به دنبال آن فوت مرحوم علی عصارنیا، فرزندان او کار پدر را ادامه میدهند و صفر عصارنیا، پسر بزرگ خانواده با خرید زمینی یکهکتاری در جاده قدیم قوچان، با حمایت دیگر برادرانش بزرگترین کارخانه یخسازی کشور را در جاده قدیم قوچان تأسیس میکند.
حمید عصارنیا نوه علی عصارنیا که بعد از پدر مدیرعاملی کارخانه یخسازی را برعهده دارد، خاطرات ساخت کارخانه و راهاندازی آن در سال ۱۳۵۵ را از زبان مرحوم پدرش بارها شنیده است: «با گسترش شهر و قرارگرفتن کارخانه یخ در محدوده مسکونی (چهار راه عامل) و مشکلاتی که به دلیل مسکونی شدن محل به وجود آمده بود، فعالیت کارخانه دچار اختلال شد. از طرف دیگر، چون پدر بزرگم (علی عصارنیا) در سن پیری قرار داشت، توان و فرصت تغییر محل کار را پیدا نکرد. او از پدرم خواست که این شغل را ادامه بدهد و نام او را زنده نگهدارد.
مرحوم پدرم میگفت به خاطر قولی که به پدربزرگت دادهام با کمک دیگر برادرهایم، به فکر گسترش کار و انتقال کارخانه به بیرون از منطقه مسکونی شهر افتادیم. یک روز که برای پیدا کردن زمین مناسب برای ساخت کارخانه جدید به جاده قدیم قوچان (بولوار توس) رفته بودم، همین زمین را که کارخانه درآن ساخته شد پسندیدم، همانجا به دنبال مالک وصاحب زمین گشتم. پیرمردی که روی زمینش مشغول کار بود، وقتی متوجه شد که زمین را برای ساخت کارخانه میخواهم، تعجب کرده وبا خنده گفت: مرد حسابی، در این بیابان دورافتاده که جای گرگها و شغالهاست، تو میخواهی کارخانه راه بیندازی؟ خدا عقلت بدهد، دزدها خودت وکارخانهات را یکجا با هم میبرند. پدرم با شنیدن حرفهای پیرمرد، دودل میشود. اما تصمیمش را میگیرد و با خرید یک هکتار زمین و گرفتن مجوز حفر چاه آب، ساخت کارخانه را شروع میکند. با خرید تجهیزات مدرن کارخانه از کشور هلند، سال ۱۳۵۵ کارخانه یخسازی «تگرگ» کار خود را با تولید ۲۴ هزار قالب یخ ۲۴ کیلویی در هر ۲۴ ساعت شروع میکند.»
صفهای طولانی برای گرفتن یخ
کارخانه یخسازی تگرگ از سال ۱۳۵۵ بهطور رسمی افتتاح شده و تا به امروز ۴۵ سال است که هویتش را حفظ کرده است. کارخانهای که در سالهای اول تأسیس به دلیل مصرف و تقاضای زیاد یخ، صفهای طولانی مقابلش تشکیل میشده است. در سالهای اخیر بهطور نیمه فعال و نیمه تعطیل درآمده است.
کاظم عصارنیا میگوید: «بیشترین فروش ما دربین سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۵ بود. در این سالها با وجودی که یخچالهای صنعتی و خانگی کم کم جای خود را بازکرده بودند، اما هنوز عمومیت پیدا نکرده بودند. هنوز بیشتر شهرنشینان و روستاییان یخچال خانگی نداشتند. روستاییان بهویژه در فصل برداشت محصول جو و گندم که در اوایل تابستان اتفاق میافتاد بیشترین مشتریهای ما را تشکیل میدادند و هر روز صبح کشاورزانی از روستاهای اطراف به درِ کارخانه میآمدند و قالب یخی میخریدند. بعد این قالب یخ را به قطعات کوچکتری درآورده و در داخل جعبههای کائوچویی یا کلمنهای دستی میریختند و تا غروب آفتاب از آب سرد استفاده میکردند.
مغازههای لبنیاتی، بستنیفروشیها، قصابیها و راسته بازار ماهیفروشان هم از مشتریهای همیشگی ما بودند. با شروع فصل گرما ظرفیت تولید کارخانه به حداکثر خودش میرسید و ۱۲۰ کارگر در دوشیفت روزانه و شبانه کار میکردند. دربین ماههای تیر تا اواخر مردادماه که مشهد به حداکثر گرمای خود میرسید، مشتریها به قدری زیاد میشدند که از درکارخانه تا داخل جاده قدیم قوچان صف میکشیدند. حتی برخی سحرها پشت درکارخانه منتظر بودند. گاهی اوقات داخل صف، بین مشتریها بر سرتعداد قالب یخ بحث و جدل پیش میآمد و ما مجبور بودیم برای جلوگیری از درگیری از مأموران کلانتری کاظمآباد کمک بگیریم. این مأمورها چندساعتی بودند تا اوضاع آرام شود. ما همیشه مشتریها را راضی نگه میداشتیم و با دادن حداقل یک قالب یخ راضیشان میکردیم.»
دکهها شعبههای دیگر کارخانه بودند
در آن سالها مردم درکنار تهیه یخ بهطور مستقیم که از درِ کارخانه میخریدند میتوانستند یخ مورد نیاز خود را از دکههای یخفروشی که در میدانهای اصلی شهر و مسیرهای ورودی و خروجی شهر قرار داشت بخرند. این دکههای یخفروشی زیر نظر مستقیم کارخانههای یخسازی بود و به تعداد زیاد در گوشه وکنار شهر بهویژه مناطق تفریحی و گردشگری قرار داشتند، درواقع صاحبان کارخانههای یخسازی با توجه به موقعیت محلی، گردشگری و جمعیتی مکانهایی را برای ایجاد دکه یخفروشی جانمایی میکردند و بعد از آن با هزینه شخصی خود دکه را میساختند و افرادی را نیز برای اداره آنها انتخاب میکردند. میتوان گفت این دکهها نقش شعبههای فرعی کارخانه یخسازی را داشتند، درگذشته که سختگیری قوانین امروزی و گیردادن اداره بهداشت و شهرداری کمتر بود، تعداد این دکههای یخفروشی بیشتر از امروز بود. اما اکنون با توجه به کم شدن تقاضا برای خرید یخ شهرداری نیز مجوز برخی دکههای یخفروشی را باطل کرده و تعدادشان کمتر شده است.
نیمهتعطیل شدن کارخانه یخسازی
کارخانه یخسازی تگرگ که زمانی با حداکثر ظرفیت و ۱۲۰ کارگر در دوشیفت به تولید یخ میپرداخت، این روزها حال و وضع خوبی ندارد و به قول حمید عصارنیا، مدیر عامل کارخانه، درآمد حاصل از فروش یخ حتی به اندازهای نیست که بتوان با آن دستمزد اندک کارگران باقی مانده و برق و آب کارخانه را تأمین کرد: حمیدآقا میگوید: «با گسترش و عمومی شدن وسایل و تجهیزات سرمایشی، خانگی و صنعتی، حالا در هر خانه یا مغازه ماهیفروشی و بستنیفروشی، یخچال فریزر مجهزی قرار دارد و دیگر احتیاجی به خرید یخ نیست، بیشتر فروش ما در این چندسال محدود به فروش تک وتوک قالبهای یخ برای مجالس عروسی و باغ تالارها بوده است که آن هم تأمینکننده هزینههای کارخانه و حقوق کارگران نیست. باوجوداین در حال حاضر، در مجموع ۲۰ کارمند کادر اداری و کارگر در کارخانه مشغول به کار هستند و ۲۰ خانوار چشم امیدشان به همین کارخانه نیمه تعطیل و در شرف بسته شدن است. یخسازی، یک شغل از مدافتاده است و مانند بسیاری از شغلهای قدیمیدیگر محکوم به فراموشی و تعطیل شدن است، اما میتوان از این همه تجهیزات وسالنها در شغل دیگری استفاده کرد.
ما به دنبال این هستیم که در صورت موافقت همسایهها و دادن مجوز شهرداری، سالنهای این کارخانه را به انبار و سردخانه میوههایی مثل موز و آناناس تبدیل کنیم. اما متأسفانه شهرداری به دلیل قرار گرفتن کارخانه در منطقه مسکونی، تاکنون با این امر موافقت نکرده است و دیگر سازمانها نیز با وضع مالیات چند صد میلیونی، وضعیت کارخانه را به سمت تعطیلی کامل کشاندهاند، ما میتوانیم این ده هزار متر زمین را به خانه و آپارتمان تبدیل کنیم و یا زمینش را به قیمت گران و میلیاردی بفروشیم، اما، چون به دنبال کارآفرینی هستیم و نمیخواهیم نانبری کنیم و کارگرانمان بیکار شوند، میخواهیم این کارخانه بماند و به عنوان یک میراث معنوی و هویتی شهر پا برجا باشد. در صورت حمایت مسئولان مربوطه میتوانیم این میراث چندین ساله را حفظ و برای تعدادی از افراد جویای کار، شغل جدید ایجاد کنیم.»
وقتی عصارنیای بزرگ کارخانه یخ را راه میاندازد در بولوار توس، نه سه راهی بوده و نه خیابانی. آن وقتها توس تا چشم کار میکرده بیابان بوده و زمین. افتتاح کارخانه و آمد و شد مردم و کارگران کارخانه باعث شده است سه راه دانش رونق بگیرد و کارخانههای مختلفی در آن افتتاح شود. از آن زمان تا کنون با گذشت ۴۵ سال هنوز سه راه دانش را با نام کارخانه یخ میشناسند. کارخانهای که نفسهای آخرش را میکشد.
فروش یخ به حرم یا واسطه کار خیر
کاظم آقا میگوید: «حرم امام رضا (ع) یکی از محلهایی بود که تأمین یخ آن را برعهده داشتیم. هر روز تعدادی قالب یخ برای حرم میفرستادیم و خادمان حرم نیز این قالبهای یخ را در منبعهای آبی که در پشت آبخوریها قرار داشت میریختند. یخها به تدریج باز میشد و آب داخل مخزن را سرد میکرد.» او از مرحوم پدرش جعفرعصارنیا، بنیانگذار کارخانه یخسازی تگرگ نقل میکند که او به واسطه همین فروش یخ با مسئولان حرم دوستی و ارتباط پیدا کرده بود: «یکی از این افراد، اسدی نامیبوده که مسئولیت حراست و انتظامات اطراف حرم مطهر را برعهده داشته. همکاران او هر هفته چند سارق و جیببر را دستگیر و پیش رئیسشان اسدی میبردهاند.
پدرم میگفت هر زمان که برای حساب وکتاب به حرم میرفته اسدی نیز یکی، دو نفر از این جیببرهای دستگیر شده را به اتاقش میآورده و این چنین وانمود میکرده که پدرم آمده تا واسطه شود که آنها را آزاد کنند. پدرم تعریف میکرد که به اسدی میگفته «به خاطر من آنها را آزاد کن و به پلیس تحویل نده». بعد از آن به اسدی قول میداده که برای آنها شغلی دست و پا کند تا مجبور به دزدی نشوند. پدرم میگفت مسئولیت تعدادی از دکههای یخفروشی را به این افراد نادم وپشیمان میسپردهاند. آنها نیز با انگیزه بالایی که داشتند به یخفروشی میپرداختند. درکنار این با فروش نوشابه و آبمیوههای تگری درآمد جانبی و بیشتری کسب میکردند. خیلیها از این جیببرها به همین روش توبه کرده و صاحب خانه و زندگی شده بودند.»
نخستین کارخانه یخ سازی مشهد
غلامرضا آذری خاکستر، مشهد پژوهش درباره نخستین کارخانه یخسازی مشهد در کتاب اولینها اینطور نوشته است:
در سال ۱۳۳۲، روزنامه خراسان خبر تأسیس کارخانه یخ مصنوعی در مشهد را چنین منعکس کرده است: «نظر به اینکه در زمستان ۱۳۳۱ هوا چندان سرد نشد که یخ به اندازه کافی برای مصرف شهر مشهد تهیه شود و با پیش آمدن فصل گرما ممکن است از لحاظ کمبود یخ مضیقهای برای مردم ایجاد کند؛ بنابراین برای تأمین یخ مصرفی شهر مشهد و جلوگیری از گرانی آن، قرار شد چند دستگاه یخسازی وارد و یخ مصنوعی تهیه و دردسترس مردم گذارده شود.» همین روزنامه بعد از چند روز در تکمیل این خبر نوشته است: «به قرار اطلاع دستگاه یخ سازی به ظرفیت ۲ تن که قبلا خبر آن را داده بودیم، به تازگی وارد و در خیابان فردوسی اتوشویی ژنرال نصب و از روز پنجم خرداد بهرهبرداری آن شروع و برای فروش به بازار داده خواهد شد.»
بااینحال، به ظاهر استفاده از یخچالهای طبیعی بعد از این زمان نیز ادامه داشته است، چنان که در خبری دراین باره آمده است: «از شهرداری مشهد اطلاع میدهند به منظور رفع نیازمندی امسال شهر مشهد از لحاظ مصرف یخ، از طرف شهرداری به دارندگان یخچال دستور ذخیره یخ از چندی قبل داده شده و تابه حال در ۲۶ یخچال، حدود ۲ میلیون و ۱۱۵ هزار کیلو یخ و همچنین ۲ یخچال پر از برف برای مصرف تهیه بستنی ذخیره شده و این پس انداز بیش از مصرف یخ شهرستان مشهد است و ممکن است بعدا هم مقدار دیگری یخ تهیه شود.
با این وصف، گذشته از آنکه احتیاجی به مصرف یخ مصنوعی پیدا نخواهد شد، از لحاظ قیمت نیز برخلاف سالهای قبل ارزان خواهد شد تا عموم بتوانند از آن استفاده کنند.» دومین کارخانه یخسازی که خبر افتتاح آن منتشر شد، کارخانه یخ قاسمی بود. روزنامه خراسان دراینباره نوشت: «به تازگی شرکت قاسمیه یک قسمت از نیازمندی عمومی اهالی شهرستان مشهد را بهوسیله واردکردن کارخانه بزرگ یخسازی برطرف کرده است. به همین دلیل کارخانه اشارهشده در ساعت ۶ بعدازظهر روز شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۵ به وسیله استاندار، آقای رام، افتتاح خواهد شد.» در دهه ۵۰ نیز کارخانه یخسازی جواهریه و یخسازی شرق در مشهد فعال بودهاند.