رضا سلیمان نوری
رئیس هیئتمدیره انجمن توسعه گردشگری چهارباغ خراسان
تفاوت بین آدمیت و انسانیت مرز باریک ولی عمیق معنویت است، همان عنصری که پهلوانان ایرانزمین را جاودانه کرده است. بیدلیل نیست که گود زورخانه در نزد ورزشکاران قدیمی مقدس بوده است و بدون وضو در آن گام نمیگذاشتهاند.
این بزرگمردان ورزش را تنها صحنهای برای نشان دادن قدرت پروردگار میدانستند و بر همین اساس با داشتن بازوانی ستبر، قامتی بلند و باصلابت همچون کوه، از مهر، عطوفت، گذشت و مردانگی برخوردار بودند.
یکی از نمونههای معاصر این بزرگمردان پهلوان یعقوبعلی شورورزی است، مردی از خطه عطار و خیام که در چهارم شهریورماه 1302 خورشیدی در خانوادهای کشاورز اما صاحباعتبار در روستای زادگاه خود، چشم به این جهان باز کرد و در نیمه مهر 1378 خورشیدی پس از عمری سراسر نیکی با دنیای فانی وداع کرد. پهلوان شورورزی در این دوره هفتادوششساله عمر چنان زیست که جز نام نیک از خود بر جای نگذاشت، تاحدیکه اهل فن او را «پوریای ولی معاصر» لقب دادهاند.
شورورزی از چنان اعتقادات مذهبی قویای برخوردار بود که پس از کسب نخستین مقام قهرمانی کشور خود در رشته کشتی آزاد به سال 1326 خورشیدی از سالن امجدیه آن روزگار و شهید افراسیابی کنونی تهران با پای پیاده به زیارت حضرت شاه عبدالعظیم(ع) در شهرری مشرف شد. پهلوان شورورزی در سالهای فعالیت خود در عرصه کشتی، به حدی قوی بود که 16 سال در هردو عرصه آزاد و فرنگی بیرقیب ماند و به طور مرتب مقام اول کشتی آزاد و فرنگی کشور را از آن خود میساخت و در این دوران که با خداحافظی وی از عرصه مسابقات رسمی به پایان رسید، هیچ حریفی پشت پهلوان را با خاک و تشک آشنا نکرد.
ابهت پهلوان شورورزی تا حدی بود که پس از اینکه در سال 1340 خورشیدی بازوبند پهلوانی کشور را با شکست تمام حریفان از آن خود کرد، در سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ کسی حاضر به انجام مسابقه کشتی پهلوانی با وی نشد و برهمین اساس و طبق رسوم کشتی پهلوانی، بازوبند برای همیشه نزد ایشان باقی ماند تا از جمله معدود ورزشکارانی محسوب شود که بدون شکست از دنیای کشتی خداحافظی کرده است.
البته این تنها بخش قهرمانی زندگی یل دلاور نیشابور بود، زیرا او که سالهای سال یار تمرینی جهانپهلوان تختی در اردوهای ملی محسوب میشد، بیشتر از آنکه قهرمان باشد، پهلوان بود. نماد این منش پهلوانی را میتوان در رفتار وی در رقابتهای کشتی سال1340 خورشیدی مشاهده کرد. در این مسابقات آنگاه که پوریای ولی معاصر خراسان پس از پانسمان دهان پرخون شده از ضربه سر حریف شکست خورده به روی تشک بازگشت، سعی کرد صورت حریف را ببوسد و به رسم پهلوانی نشان دهد که به خاطر این رفتار ناشایست، کینهای از رقیب در دل ندارد اما حریف بار دیگر به پهلوان یورش برد و این بار بسیار ناگهانی بر گوش پهلوان کشور سیلی زد؛ اقدامی که باعث شد لحظاتی گرد حیرت بر سالن محل برگزاری مسابقات پاشیده شود و همگان از ترس خشم پهلوان کشور، سکوت پیشه کنند؛ خشمی که هیچگاه بروز پیدا نکرد و یل خراسانی از این امتحان نیز سربلند بیرون آمد و حتی هنگامی که مشاهده کرد تماشاگرانِ تحریک شده از این حرکت قصد کشتن رقیب را دارند، خود وارد عمل شد و به ماموران حاضر در سالن برای فراری دادن رقیب از پنجره کمک کرد. همین حرکت نیز باعث شد بنا به خواست مردم و رأی داوران کمیته المپیک، کاپ اخلاق ویژه مسابقات، در مراسمی به او اهدا شود تا هم نخستین دریافت کننده کاپ اخلاق مسابقات پهلوانی کشور باشد و هم لقب «پهلوان مهربان» به القاب یل نیشابور اضافه شود.
بلندنظری و مردانگی پهلوان شورورزی به همین امر خلاصه نمیشود و بسیاری از جنبههای علیوار زندگی او پس از درگذشتش نمایان شد. او با وجود حقوق بسیار کمی که میگرفت(دریافتی او در آخر عمر تنها 37هزار تومان بود) همیشه به اطرافیان و مستمندان کمک میکرد. همچنین او در طول زندگی خود به رسم تمام جوانمردان، تهیه جهیزیه و خرج عروسی چندین زوج جوان را برعهده گرفته بود که راز این اقدام خیر او، تنها پس از درگذشت پهلوان و با حضور این افراد در مراسم ختم وی، آنهم براساس خواست خود زوجها، برملا شد.
ناگفته نماند که یل نیشابوری ما که بسیاری از فنون کشتی را در روزگار جوانی از دیگر پهلوان شهیر خراسانی و افسر سابق ارتش، مرحوم ابوالقاسم سخدری، آموخته بود، از تعصب زیادی دربرابر خراسان برخوردار بود، آنگونه که این تعصب بومی باعث شد در چهلوسهسالگی برای امتیازآوری خراسان، وارد میدان شود و در یک کشتی هیجانانگیز امتیاز کسب کند. او براساس همین عشق و تعصب در سال1376 بازوبند پهلوانی، کاپ اخلاق و تمام احکام ورزشی و مدالهایش را طبق آیین خاصی به مردم نیشابور اهدا کرد که همه آنها اکنون در موزه تاریخی شهر نیشابور در کاروانسرای شاهعباسی نگهداری میشود.