نجفی | شهرآرانیوز - چرا همه دارند به شبکه نمایش خانگی سرازیر میشوند؟ بعد از کوچ عظیم سینماگران و برنامه سازان تلویزیون صاحب نام ایرانی به شبکه نمایش خانگی، حالا نوبت به خوانندهها و بازیگران رسیده است. کنسرت گذاشتن تعطیل شده است و کنسرت آنلاین هم خیلی جواب نمیدهد، پس یک گزینه بیشتر نمیماند؛ اینکه خواننده را به هر عنوانی بیاوریم وسط گود. البته با اینکه شرایط برای بازیگران کمی مساعدتر است، آنها هم با بحران تعطیلی سینما و توقف پروژههای فیلم برداری روبه رو شده اند، بنابراین کجا بهتر از شبکه نمایش خانگی؟ آنها روی آنتن این شبکه همه کار میکنند و فرقی نمیکند بلد گود باشند یا نه. مثلا همین چندوقت پیش، خبر آمد فرزاد فرزین که سابق بر این در چند سریال آبکی بازی کرده بود، حالا میخواهد یک برنامه تاک شوی اینترنتی را در پنج قسمت اجرا کند.
وقتی برنامه بیرون آمد، متوجه شدیم که متأسفانه این تجربه اش هم مثل بازیگری، فوق العاده آبکی از کار درآمده است و بهتر است همان کنسرت آنلاین را برگزار کند. حالا هم نوبت به پژمان جمشیدی رسیده است که میخواهد این کار را بکند. شهاب حسینی و بنیامین بهادری هم قبل از اینها داشتند دقیقا همین کار را میکردند و اصلا همه دارند در شبکه خانگی با همدیگر حرف میزنند و همدیگر را در برنامههای مختلف دعوت میکنند و موسیقی اجرا میکنند و میترکانند. البته جمشیدی طناز است و بیان خوبی هم دارد و مهمتر از همه اینکه مخاطبان دوستش دارند.
مجموع فروش ۶ فیلمی که او در مدت سه فصل اکران در سالهای ۹۶، ۹۷ و ۹۸ در آنها بازی کرده است، مبلغی نزدیک به ۷۲ میلیارد تومان است. جمشیدی البته در این پول سازی تنها نبود و زوج دیگرش یعنی سام درخشانی نقش اساسی ایفا کرده است. ازقضا درخشانی هم از قافله اجرا جانماند و تا همین چندوقت پیش، مسابقه «ایران» را در تلویزیون اجرا میکرد که ظاهرا خودش فهمید این کاره نیست و خیلی زود کنار کشید. اما آیا پژمان جمشیدیِ مجری هم میتواند مثل بازی هایش جذاب باشد و مخاطب جذب کند؟ پاسخ این پرسش باتوجه به عملکرد و سوابق دیگر بازیگران روشن است؛ به احتمال ۹۹ درصد نه. تجربه نشان داده است حضور شخصیتهای مشهور به عنوان مجری، منجر به همه چیز میشود جز دیدن یک مصاحبه خوب و جان دار. انگار هدف هم از ابتدا این نبوده است.
این به اصطلاح گفتگو با همان مهمانهایی که قبلا هزاربار مصاحبه داده اند، درنهایت به جز چند شوخی بی محتوا و دست به دست شدن همان شوخیها در فضای مجازی، فایده دیگری نداشته است. «هم رفیق» که این روزها شهاب حسینی اجرایش میکند، نشان میدهد که یک بازیگر خوش قریحه چقدر میتواند مجری بدی باشد؛ تازه بازیگری که سالها سابقه اجرا در تلویزیون داشته و حالا به میدان اجرا بازگشته است.
البته نمیتوان از آنها انتظار کیفیت اجرای جیمی فالن را داشت، ولی حداقل انتظار مخاطب این است که به جای نقل خاطرات شخصی از روزهای فیلم برداری در فلان جا، کمی هم به حرفهای گفته نشده از زندگی و شیوه کار مهمانها در هنگام کار حرف بزنند و نظر آنها را درباره وقایعی که در جامعه رخ میدهد، جویا شوند. ولی به نظر میرسد دستورکار این برنامه ها، دور شدن از همه اظهارنظرهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و رفتن به سمت یک فضای کاملا خنثی و ایمن برای ادامه کار جذب حمایتهای مالی است. جمشیدی که این روزها تلویزیون قرار است فصل دوم «زیر خاکی» را با بازی او پخش کند، بهتر بود قبل از هرچیز به سوابق حضور همکارانش در این حرفه نگاهی میانداخت و بعد تصمیم میگرفت.
تهیه کنندگان برنامه اینترنتی «پیش گو» که خبر رسیده است جمشیدی میخواهد آن را اجرا کند، مثل باقی برنامههای این چنینی مدعی شده اند: «جمشیدی میزبان چهرههای شاخصی خواهد بود که پیش از این، کمتر در برنامههای دیگر حضور داشته اند.» که به نظر میرسد در حد یک ادعای تبلیغاتی است؛ چون فرد دیگری نمانده است که به این برنامهها دعوت نشده باشد. از آن طرف، چهرههایی مثل محسن چاووشی و هدیه تهرانی هیچ وقت تن به این گفت وگوها نمیدهند و خودشان را وارد این بازیهای تبلیغاتی نمیکنند. درنتیجه، چهره شاخص دیگری نمیماند که بخواهند برایش سروصدا راه بیندازند و بازارگرمی کنند. با یک حساب سرانگشتی حالا دیگر کسی نمانده است تا از او برای اجرای برنامه دعوت کنند، جز جواد هاشمی که او هم مدتی در تلویزیون برنامههای مناسبتی اجرا میکرد.