هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ ۲۵۰۰ سال پیش یک شاهزاده بابلی بدون اینکه تعریفی از مفهوم «موزه» داشته باشد، ظروف قدیمی زمانه خودش را در اتاقی گرد میآورد. هزاران سال پس از او در ۱۹۲۵ میلادی یک باستانشناس در حفاریهای خود این اتاق را که -بیشوکم- سالم باقیمانده بود، کشف و از نخستین موزه جهان رونمایی میکند؛ مفهومی مدرن و امروزی که با چیدن آثار قدیم، شکل و معنا مییابد؛ اما در حیات فرهنگی بشر نقش مهم و ویژهای دارند، زیرا همواره مشاهده آنها یکی از اصلیترین منابع و رویکردهای مطالعاتی در عرصه دانشهایی همچون تاریخ، باستانشناسی، مردمشناسی و... بوده است.
علاوه بر این و در ساحتی دیگر، موزهها بخشی از مهمترین اماکن محبوب گردشگران در سراسر جهان هستند و در این میان میتوان ادعا کرد که میزان مراجعه به موزهها معیاری برای تشخیص سطح فرهنگی مردم میتواند باشد. بیستوهشتمین روز از دومین ماه سال نیز در تقویم فرهنگی ایرانیان بهنام «روز ملی موزه و میراثفرهنگی» ثبت شده است. بههمین مناسبت در این گزارش به تاریخ ساخت نخستین موزه در ایران و نیز نخستین موزه در مشهد پرداختهایم.
نخستین باستان شناسی که پایش به ایران باز شده «مارسل دیولا فوآ» است که به همراه همسرش «ژانت» باروبنه از فرانسه بر میچینند و راهی دیار شرق میشوند. این دو با حمایت «ظل السلطان» پسر ناصرالدین شاه که در دوره زمامداری پدر، حکمران اصفهان بوده، ۳ سال تمام در شوش مشغول حفاری میشوند. براساس آنچه ژانت در سفرنامه اش نوشته، آنها پس از این ۳ سال، تصمیم به رفتن میگیرند، در حالی که ۵۰۰ تن اشیای عتیقه را از دل خاکهای ایران بیرون آورده و قرار است آن را از طریق بندر بوشهر به فرانسه ببرند.
او در بندر بوشهر تلگرافی با این مضمون برای کشورش میفرستد: «ما شناسنامه شرق را که خاک ایران با حسادت در دل خود پنهان کرده بود، شکافتیم و آن را میآوریم تا تقدیم اروپاییها کنیم و به این شکل، شکست خشایارشاه در جنگ سالامین را تکمیل کرده باشیم.» او در ادامه در دفتر خاطراتش، ماجرای روز خداحافظی اش با ظل السلطان را هم این گونه روایت میکند: «جناب حکمران یک گردان سرباز فرستاد تا با کمک آنها ۳۷۴ صندوقی را که از اشیای عتیقه پر کرده بودیم، به بندر بوشهر ببریم. در آنجا من ۶ کاشی که نقش سرباز پارسی بر آن حک شده بود و خودم آنها را از دل دیوارهای کاخ آپادانا بیرون کشیده بودم، برای تشکر به او تقدیم کردم، اما چند روز بعد از بار زدن محموله ها، وقتی برای خداحافظی به دیدارش رفتیم، دیدم که آن کاشیها را دم در اصطبل چیده تا اسب هایش از روی آنها گذر کرده و وارد طویله شوند.» (۱)
چندی بعد، این دو باستان شناس از اشیای عتیقه کاوش شده، موزهای در فرانسه برپا کرده و از ناصرالدین شاه قاجار نیز به عنوان میهمان ویژه دعوت میکنند. سلطان صاحبقرآن قاجار به فرانسه میرود و دیولا فوآ در آن موزه، از شاه قاجار که گویا دیدن اشیای عتیقه ایرانی، جنابشان را چندان شگفت زده نکرده و سر ذوق نیاورده است، امتیاز حفاری همه خاک ایران را میگیرد. این امتیاز بعدها از سوی مظفرالدین شاه و دیگر شاهان قاجاری تمدید میشود آنچنان که بسیاری از گنجینهها از جمله لوح معروف حمورابی پس از آن، کشف میشود و به یغما میرود.
ناصرالدین شاه پس از بازگشت از این سفر به سال ۱۲۹۰ هجری قمری است که دستور ساخت یک موزه در ایران را میدهد، البته تاجدار قاجاری درکی از اهمیت این مهم نداشته و تنها به دلیل اینکه از بلاد فرنگ و مظاهر فرنگی مآبی آن دور نماند و به قولی کم نیاورد، دستور میدهد تا موزهای شبیه به موزههای اروپایی در ارگ سلطنتی تأسیس کنند. برای این کار، عمارت قدیمیِ قسمت شمالی باغ گلستان تخریب و به جای آن، اتاق موزه، سرسرا و حوض خانه پا میگیرد.
کار تزیین این موزه که ناصرالدین شاه نام آن را «موزه همایونی» گذاشته بوده، یک سال بعد آغاز شده و تا ۴ سال به درازا میکشد، اما گویا به دلیل وسواس شاه در انتخاب و چیدن اشیا و وسایل آن که بیشتر جواهرات سلطنتی، تابلوهای قیمتی، ظروف جواهرنشان و ... بوده، رونمایی از این موزه، ۵ سال به تعویق میافتد تا اینکه سرانجام در سال ۱۲۹۹ هجری قمری به بهره برداری میرسد.
برابر مکتوبات برجای مانده تخت طاووس، سرویس چینی باقی مانده از جنگهای ناپلئون بناپارت، سرویس اهدایی نیکلای اول، سرویس جواهر نشان اهدایی ملکه ویکتوریا، سرویس ساخته شده از سنگهای گران بهای اهدایی الکساندر سوم، نخستین اشیایی هستند که از کاخ به این موزه منتقل شده اند.
پس از ساخت موزه، ناصرِ تاجدار حکم دیگری صادر میکند؛ او به ملازمانش دستور میدهد کتابخانهای نیز جنب موزه مبارکه همایونی بسازند. با اجرای این امر ملوکانه، چند هزار جلد کتاب خطی و چاپی قدیمه و جدیده به عنوان هدیه از کاخ به کتابخانه برده میشود. بعدها «مرتضی قلی خان ممتازالملک» پیشنهاد ساخت موزه دیگری را در یکی از اتاقهای مدرسه دارالفنون برای نگهداری عتیقهها و اشیای گران قیمت میدهد و به این شکل دومین موزه ایران با ۲۸۰ شیء قیمتی و عتیقه، ساخته میشود.
۱۱ شهریور ۱۲۸۹ خورشیدی، وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه حکمی صادر میکند که موضوع آن نگاهداری آثار قدیمه و نظارت در حفریات و تشکیل موزهها است. با ابلاغ این حکم قانون تأسیس موزههای تاریخی، علمی و صنعتی، تحصیل عتیقات و نظارت در حفریات، نگاهداری آثار قدیمه و حفظ آنها به تصویب میرسد. با قانونی شدن این ابلاغیه، کم کم اداره کل باستان شناسی برای حفظ آثار عتیقه، حفریات و نگاهداری ابینه ملی تشکیل میشود. با این همه نخستین موزه رسمی ایران همان موزه «ایران باستان» تهران است که در سال ۱۳۰۸ خورشیدی از سوی «آندره گدار» طراحی و بهسقف و ستون میخورد.
مشهدِ عصر قاجاری موزه ندارد، اما از قرنها پیش، در آستان قدس رضوی مکانی به نام «خزانه» وجود داشته که محل نگهداری اشیای اهدایی و نذورات گران بهای پیشکش شده از سوی شاهان، امرا، توانگران یا کالاهای بی بها و بدون مصرفِ هدیه آمده از سمت زائران فرو دست و عوام بوده است. ماجرا از این قرار است که علاقه به آستان حضرت رضا (ع) سبب میشد هر فردی از هر طبقه اجتماعی و با هر مکنت اقتصادی در هر دوره زمانی، وقتی قصد زیارت میکرد، هدیه یا پیشکشی با خود بیاورد تا در حرم و رتق و فتق امور آن استفاده شود. این اشیا از شمعدان و پیه سوز تا طلا و جواهر به مصرف آستانه میرسید، اما با گذشت روزگار و تحولات اجتماعی حتی اگر بلااستفاده میشده اند، چون در حرم بوده و برابر اعتقاد مردم، قداست داشته، دور انداخته نمیشده و به ناچار در جایی بایگانی و روی هم انباشته میشده اند.
بعدها از آنجا که برخی از این اشیا آفریده دست هنرمندان، صنعتگران، سازندگان یا بافندگان چیره دست بودند، کم کم توجه مسئولانِ وقت را به خود جلب کرده و به این فکر میاندازد که میشود هنگام ورود میهمانان منصب دارِ داخلی و خارجی آستان قدس، آنان را برای بازدیدِ این اشیا به خزانه برد و این گونه است که پایههای ساخت نخستین موزه مشهد، محکم میشود.
بعدها و در دوره تولیت محمدولی اسدی، این اشیا که تعداد آنها بی شمار بوده، در جعبههای شیشهای چیده و برای نمایش همگان به تالار تشریفات برده میشوند، البته این نخستین بار نیست که اشیای نفیس آستانه برای بازدید عمومی به نمایش در میآید.
روزنامه اختر در شماره هفدهم خود به تاریخ جمادی الاول ۱۳۰۹ قمری، برای نخستین بار خبر از نمایش جواهرات آستانه میدهد. پیروی آنچه در این کاغذِ خبر، سیاهه شده، در تشریف فرمایی جناب «فتحعلی خان صاحب دیوانی» که در آن ایام به تازگی حکم استانداری خراسان و متولی باشی آستان قدس را از مظفرالدین شاه گرفته بود، وی دستور میدهد تا تمام جواهرات گران بهای آستانه که در خزانه در بسته محفوظ بوده، برای ثبت مشخصات از مخزن بیرون آورده شده و پیش چشم خلق به نمایش درآید.»
چندی بعد از انتقال اشیای خزانه به تالار تشریفات، اسدی در نامهای به وزارت دربار مینویسد: «دفتر مخصوصی تهیه و تمام اشیا با اوصاف و علائم آن ثبت و ضبط شده و در نظر است که محلی عالی برای ضبط این اشیا به نام موزه ساخته شود که مشاهده این اشیای نفیسه در تحت تنظیمات مخصوصه عمومیت یابد.» ساختمان این موزه به قراری که روزنامه اطلاعات در صفحه دوم شماره ۱۱۲۱ خود در تاریخ ۶ شهریور ۱۳۰۹ خورشیدی نوشته، عمارت زیبایی است که مراحل ساخت آن در حال آماده شدن است.
یک ماه پس از انتشار این خبر، روزنامه حبل المتین چاپ کلکته در ۸ مهرماه، درباره ساخت نخستین موزه در مشهد، چنین گزارش میدهد: «بنای این تالار عالی که طول آن ۷۰ ذراع است، در بست بالا خیابان، جایی که سابق بازار کفشدوزها (از بناهای میرزا محمدخان سپه سالار) بوده، قرار دارد، البته آن بنای کثیف و کهنه را خراب و در عوض دکاکین تازه بسیار قشنگی تعمیر شده و این تالار موزه هم در طبقه فوقانی همین بازار ساخته میشود و اشیای عتیقه که فعلا در صندوق خانه حضرتی و در گاوصندوقها غائب از انظار تماشاچیان نگهداری میشود به آنجا منتقل میکنند.»
زنجانی نامی از مشهد که این گزارش را برای جریده حبل المتین فرستاده، در ادامه به توصیف برخی از اشیای عتیقه موجود در آستان قدس میپردازد: «کمتر کسی خبر از وجود این اشیا دارد، در صورتی که هر کدام آنان از سنخ اشیایی هستند که مثل و عدیلش شاید در کمتر موزههای معروف اروپا وجود داشته باشد.
از قبیل قالیهای عتیقه دوره صفوی که هر یک نمونه نادری از شاهکارهای صنعتگران قدیم ایرانی است و میلیونها قیمت دارد و پردههای مرواریددوزی و ملیله کاری و ابریشم دوزی قدیم و ظروف و سلاحهای سلاطین سابق و قرآنها و کتابهای بی مثل، خط استادان فن مثل یاقوت میرعماد، میرعلی تبریزی هراتی و غیره، قرار است اینها را منظم در شکافهای شیشه چیده، مورد نظاره و استفاده سیاحان شرق و غرب قرار بدهند. نظر به اینکه ملل متنوعه از ورود به داخل بست ممنوع اند (۲) برای موزه یک در از خارج بست و خیابان تازه فلکه (منظور فلکه حضرتی است)، خواهند داد و مشغول تعمیر موزه مزبور میباشند و انصافاً این یک قدم بسیار برجستهای است که آقای اسدی برداشته است.»
در روزنامه اطلاعات، ۸ بهمن ۱۳۰۹ خورشیدی، خبر متفاوتی درباره موزه چاپ میشود که روایت از نخستین تبادل اشیای عتیقه دارد. سجاده معروف به «سجاده امام رضا (ع)» نخستین شیء با ارزشی است که برای نمایش همگانی به نمایشگاه صنایع دستی ایران در لندن فرستاده میشود. این روزنامه مینویسد: «سجاده مزبور از مخمل و دارای گلهای برجسته و بافت آن به قدری ظرافت صنعتی دارد که حائز نهایت درجه اهمیت واقع شده است. کتیبههای اطراف سجاده نیز صنایع یدی ایرانی را در اعلی درجه نشان میدهد. این سجاده از اشیاء بسیار نفیس و ذی قیمت است.»
گویا بنای موزهای که اسدی قرار بود آن را بسازد، پس از رخداد مسجد گوهرشاد و تیرباران او، به تعویق میافتد، اما در نهایت روزنامه شهامت در ۴ مرداد ۱۳۱۵ خورشیدی، خبر از پیگیری دوباره مسئولان وقت آستانه برای ساخت موزه مشهد میدهد و میگوید که قرار است برای احداث ساختمان موزه، بخشی از مدرسه «دو در» تخریب شود. سرانجام موزه آستان قدس ۷ سال پس از انتشار خبر ساختش در ۱۴ آذر ۱۳۱۶ به طور رسمی بازگشایی و افتتاح میشود.
نکته:
(۱): دامنه هنرنمایی و وطن دوستی ظل السلطان در این خلاصه نمیشود؛ زیرا طبق روایت تاریخ، او شکارچی قهاری بوده و شکار بی رویه حیوانات از سوی جنابشان، سبب انقراض بسیاری از آنان از جمله ببر مازندران شده است.
(۲): از گذشته تا به امروز غیرمسلمانها حق ورود به حریم حرم مطهر را ندارند.
منبع: کتاب «موزه در ایران» نوشته میلاد جهانگیری، آرشیو مطبوعاتی مرکز اسناد آستان قدس رضوی، بخشهایی از گفتگو با دکتر رجبعلی لباف خانیکی، پژوهش سید مهدی سید قطبی و دیگر منابع در اختیار قرار داده شده از سوی موزه مرکز اسناد قدس رضوی.
با تشکراز: مهدی قیصری نیک، معاون موزهها و ترویج میراث فرهنگی
دومین موزهای که در مشهد بنا میشود، موزه باغ نادری است که در آرامگاه نادرشاه قرار دارد. تاریخنگاران نوشتهاند که فاتح هند پیش از مرگ، دستور داده بود برایش آرامگاه کوچکی در بالا خیابان مشهد بسازند که بر پایه همین وصیت در سال ۱۱۴۵ هجری قمری در مجاور چهارباغ شاهی و روبهروی حرم مطهر رضوی (ع) ساختمانی از خشت و گل پا میگیرد. اواخر عهد قاجار، قوامالسلطنه آرامگاه جدیدی برای نادر ساخته و دستور میدهد استخوانهای او رابرای دفن، از تهران به مشهد منتقل کنند.
از این روز تا روزگار معاصر همه چیز به همان شکل که بوده باقی میماند. سال ۱۳۳۵ خورشیدی، مهندس سیحون طرحی به سفارش انجمن آثار ملی ایران برای مقبره نادر که شامل آرامگاه، موزه، تالار و بخشهای دیگر است، میسازد. بنای جدید ۷ سال بعد با نام باغ و موزه نادری افتتاح میشود. در این موزه، ادوات و غنایم جنگی، انواع سلاحها، سکه و نسخ خطی دوره صفوی تا افشاری وجود دارد، اما جالبترین وسیلهای که در آن نگهداری میشود، توپ جنگی غنیمت گرفته شده از جنگ با پرتغالیها در فتح هرمز به سال ۱۰۰۱ خورشیدی است.
پس از این تا سال ۵۶ که طرح موزه بزرگ خراسان نوشته میشود، هیچ موزه دیگری در شهر ساخته نمیشود. موزه بزرگ خراسان، اما در این روزگار تنها نقشی بر کاغذی است و شروع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، جنگ تحمیلی و نابهسامانیهای پس از آن، ساخت این بنا را تا دهه ۸۰ به تعویق میاندازد. موزه «شهلافتی» در توس، موزه مردم شناسی «مهدی قلی بیک»، موزه نان و موزه آب از دیگر موزههای مشهد هستند که عمری یکی دو دههای دارند.
موزه باغ نادری
موزه بزرگ خراسان
موزه مهدی قلی بیک
موزه توس یا شه لافتی