صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

خیام غربی، خیام ایرانی

  • کد خبر: ۶۷۵۰۴
  • ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۶
کیارنگ علایی - نویسنده و عکاس

امروز با چند خیام روبه رو هستیم؛ خیام فلسفی، خیام علمی، خیام ریاضی دان، خیام ریاضت کش و از همه مهم‌تر خیام غربی که به دست کسی جز ما شناخته و معرفی شده و سپس از پس آن واکاوی، به خاک و خطه خود برگشته است و اساس قضاوت ما نیز همین رهیافت است و بس. امروز با چند خیام روبه روییم؛ خیام اصیل و خیام جعلی که اصالت بسیاری از ابیات او را در هاله‌ای از ابهام قرار می‌دهد؛ ابیاتی که ما به آن‌ها عشق می‌ورزیم و پیوسته تکرارشان می‌کنیم، اما برخی از آن‌ها ساختگی و نسبت داده شده به او هستند و درباره اصالت آن‌ها به طور جدی تردید وجود دارد.


برای من شگفتی مطالعه خیام، نگاه بسیط او به سه حوزه علم، فلسفه و ادب است که آمیخته این سه رویکرد در شعر او سرریز می‌شود و از آن شعر اسطرلابی می‌سازد برای کاوش در حال انسان تنها که شیدا شده و سپس در جست وجوی منبع شیدایی وامانده است. انسان خیامی بیش از هرچیز پرسش گر است و سوال کردن خصیصه اصلی اوست؛ سوال کننده‌ای که در ظاهر، از پاسخ خود ناامید است. این نگاه، بی تردید از شیوه زیست خیام در دوره‌ای الهام گرفته شده است که ترک‌های سلجوقی، فضایی دهشتناک و ظالمانه را در ایران ایجاد کرده بودند و این نگاه در رویکردی تاریخی به شعر او وارد می‌شود. انسان نهفته در شعر خیام، فاعلی آگاه است که آنچه در وهله نخست از زندگی دریافت می‌کند، بی معنایی زندگی است؛ نبود معنایی که دلبستگی او را به جهان مردود می‌شمارد. در چنین جهان برساخته ای، انسان خیامی به این مهم دست می‌یازد که سرنوشت او به تمامی به دست خودش ساخته می‌شود و اگر بخواهد معنایی به این زندگی ببخشد، آن را باید در باورمندی خود به جهان ایجاد کند.


نکته مهم در این میان، تلاشی است که غربی‌ها برای شناخت خیام ما کردند؛ تلاشی که پیش‌تر از ما و فراتر از ما بود. «ژوکوفسکی»، از پیش گامان مهم نسخه شناسی، یکی از اولین هاست. «فیتز جرالد» بار‌ها ترجمه‌ها و برگردان هایش از خیام را اصلاح کرد، تاجایی که یکی از ویرایش‌های او روی اشعار خیام پس از مرگش (جرالد) منتشر شد. اگرچه تلاش جرالد در شناخت خیام بیش از بقیه است، نمی‌توان منکر تأثیر او بر خیام شناسی ایرانی شد. منظور من تلاش‌هایی است که فولادوند، همایی، فروغی و دیگران اینجا کردند. «ادوارد هنری وینفیلد» پا را فراتر از جرالد گذاشت و نزدیک به پنج برابر تعداد اشعاری که جرالد برگردان کرده بود، از اشعار خیام برگردان و منتشر کرد. ترجمه این دو باهم متفاوت است. جرالد تغییراتی را به فراخور در برگردان خود از برخی کلمات اعمال کرده است که در جا‌هایی این تغییرات هوشمندانه است و در برخی جا‌ها به اصل شعر آسیب وارد کرده است، درحالی که برگردان وینفیلد به اشعار وفادارتر است.


در توصیف اهمیت و منزلت خیام، همین بس که آثار او با الهام گیری گسترده هنرمندان از سراسر جهان روبه رو شده است؛ ازجمله شاعر معاصر عراقی «احمد صافی نجفی» که در مدت هشت ساله سفر خود به ایران به ترجمه رباعیات خیام پرداخت و اشعار خود او نیز الهام گرفته از زبان و نگاه خیامی است. مضامینی مانند پرهیز از وابستگی به دنیا و طمع نکردن -بار‌ها - در کار‌های احمد صافی نجفی تکرار شده است. از دیگر شاعران باید به «سیدقطب»، شاعر عربی، اشاره کرد که مضامین خیامی ازجمله خوش بینی به مرگ را در آثارش آورده است. از شعر عرب گفتم و جا دارد اشاره کنم به دو دفتر شعر «الذی یأتی و لایأتی» و «الموت فی الحیاه»، اثر عبدالوهاب البیاتی، شاعر عراقی که او نیز مانند احمد صافی نجفی و سیدقطب از شعر خیام الهام گرفته است.

 

دایره الهام از خیام گسترده‌تر از این هاست؛ «والتر کرین»، نقاش، با الهام از یکی از رباعیات خیام به ترجمه جرالد، دست به خلق نقاشی «گردش قضاوقدر» می‌زند و در اثری دیگر با نام «پل زندگی» به صورت نمادین به یکی از اشعار خیام می‌پردازد. این تأثیر در اثر دیگر نقاش با نام «چشمه جوانی» نیز مشهود است. در کار‌های «روزتی» ازجمله اثر معروف «پرسش» نیز با پرتره‌ای مواجهیم که گویی از پاسخ به پرسشی عاجز و درمانده است و یادآور مضامین به کاررفته در شعر خیام است. «دانته گابریل روزتی» که خود نیز شاعر است، در شعری به این موضوع می‌پردازد که تاکنون هیچ کس از دنیای مردگان، نیامده و خبری نیاورده است که این امر به طور واضح، الهام گرفته از شعر خیام است. به این‌ها اضافه کنید «هنری لانگ فلو»، «برون جونز» و «ویلیام موریس» را که متأثر از نگاه خیامی، دست به تولید اثر زده اند و درنهایت اینکه نمی‌توان از شاهکار «آندری ژید» نیز نام نبرد که در «مائده‌های زمینی» نام خیام را می‌آورد.


البته خیام مثل هر انسان بزرگ و مشهور دیگری که پا در مسیر معرفت گذاشت، از گزند قضاوت‌های اشتباه و پرتکرار فراوان مصون نماند، اما جا دارد به تلاش «مصطفی بادکوبه ای» اشاره کنم که با بازخوانی زندگی خیام از پس متون تاریخی و با تکیه بر ارجاعات بسیار، کوشید چهره او را پاک و بری نشان دهد.
مرگ اندیشی، مهم‌ترین مضمون به کاررفته در اشعار خیام است و این مضمون، همواره با تامل در راز کائنات و پیچیدگی‌های آن همراه بوده است؛ اسراری که با آگاهی از علم ستارگان و نجوم نیز، گویی راهی به آن نیست و ما با افقی سراسر مبهم مواجهیم.


امروز سه شنبه بیست وهشتم اردیبهشت روز خیام است؛ روز این مرد کم معاشرت پیچیده که مطالعه در آثار اندک به جامانده از او، ما را با افقی مبهم روبه رو می‌سازد و به چنان تشنگی‌ای دچار می‌کند که گذر قرون و ایام هم سیرابمان نخواهد کرد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.