چهارراه آزادشهر سالهاست که یکی از اصلیترین مراکز خرید مردم منطقه ۱۱ و حتی دیگر مناطق است. در این بین چند سالی است که حضور پارچه فروشهای متعدد در این محدوده آن را به مرکزی برای خرید پارچه هم تبدیل کرده است.
فهیمه شهری | شهرآرانیوز؛ چهارراه آزادشهر سالهاست که یکی از اصلیترین مراکز خرید مردم منطقه ۱۱ و حتی دیگر مناطق است. در این بین چند سالی است که حضور پارچه فروشهای متعدد در این محدوده آن را به مرکزی برای خرید پارچه هم تبدیل کرده است. همین را بهانهای میکنیم تا گپوگفتی با این گروه از کسبه داشته باشیم و به معرفی شغل بزازی و شرایط کاری آن بپردازیم.
دلالی پارچه
سید جواد ریحانیان که ۲۲ سال است در این حرفه فعالیت دارد و با شاگردی پیش برادرش آن را یاد گرفته است میگوید: شغل تمیزی است و ساعت کاری خوبی دارد مانند سوپر نیست که بخواهی از سر صبح تا پاسی از شب مغازه را باز نگه داری، اما باید حوصله زیادی داشته باشی، چون بیشتر مشتریان خانمها هستند و بعضیهایشان خیلی سختپسندند. گاهی ممکن است چندین طاقه پارچه را باز کنی، اما خرید نکنند.
به گفته او پارچهفروشها میتوانند اجناس مغازه خود را از بنکدارهای خیابان خسروی یا از بازار قماش خیابان تهران بخرند، اما تأکید میکند هر کاسبی باید حواسش باشد که جنس را دست اول خرید کند.
به عبارتی دیگر بعضی پارچهها بین دلالان چند دست میچرخند و قیمتشان افزایش پیدا میکند. پارچهفروش باید حواسش باشد که فروشنده اصلی و اولیه را پیدا کند تا با قیمت مناسبتری آن را بخرد و همانطور بتواند با قیمت مناسبی بفروشد در غیر این صورت وقتی پارچهای را با قیمت بیشتری بخرند، حتی اگر درصد کمی سود روی آن بکشد، باز هم قیمت فروشش زیاد میشود و موجب نارضایتی مشتری میشود.
بُرش تجربه
پارچهفروشی از مشاغلی است که بهویژه در پارچههای مجلسی، با مد سروکار دارد بنابراین بعضی پارچهها نباید زیاد در مغازه بمانند، چون به قول معروف اگر از مد بیفتد دیگر مشتری ندارد. محمد بهادری در این باره میگوید: بزازها برای اینکه از این بابت ضرر نکنند هر چندوقت یکبار، پارچههایی را که طرحشان رو به قدیمیشدن است حراج میکنند تا سریعتر بفروشد.
به گفته او پارچهها هم مانند خیلی اجناس دیگر، درجه یک و دو و سه دارند یا به عبارتی، بعضی پارچهها جنس اصلی هستند و بعضی دیگر قلابی. این را فقط یک بزاز باتجربه میتواند بفهمد.
گاهی پارچههای اصلی و درجه ۲ تا کنار هم قرار نگیرند تفاوتشان مشخص نمیشود و فروشنده باید از تجربه لازم داشته باشد تا بتواند آنها را از یکدیگر تشخیص دهد در غیر این صورت ممکن است جنس درجه ۲ را به عنوان اصلی به او بدهند.
به عقیده این پارچهفروش، کیفیت جنس تأثیر بسیار زیادی بر جذب مشتری دارد.
جوری جنس و آراستگی طاقهها
همکارش که آنجا ایستاده ادامه میدهد: بزاز باید جنسش جور باشد و همه مدل پارچه داشته باشد تا مشتریاش حفظ شود. همچنین نوع چیدمان پارچهها و نظم و ترتیب آنها تأثیر بسیار زیادی در فروش دارد. یکی دیگر از کسبه، این کار را بیشتر مناسب مردان میداند و توضیح میدهد: گاهی که همسرم به جای من به مغازه میآید، بالا و پایین کردن طاقهها برایش سخت است شاید به همین دلیل است که با وجود سر و کار داشتن با خانمها، کمتر خانمی رو به این شغل آورده است.
ریحانیان ۲۰ سال پیش مغازه خودش را با ۸۰۰ هزار تومان سرمایه دایر کرده است، اما میگوید کسی که اکنون میخواهد وارد این حرفه شود حداقل باید ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان سرمایه بگذارد. او ادامه میدهد: مغازههای محلی همیشه درآمد ثابتی معادل حقوق یک کارمند دارند و با شیوع کرونا یا تغییر فصول، خیلی درآمدشان تغییر نمیکند، اما به عنوان مثال کسانی که فقط پارچه مجلسی میفروشند، سود زیادی از فروش دارند، ولی درآمدشان به شدت تحت تأثیر فصول و میزان برگزاری مجالس است.
تیزتر از تیز
قیچی و متر مهمترین ابزار پارچهفروشان هستند. حتما مترهای فلزی ۵۰ سانتی را در دست این فروشندگان دیدهاید. این مترهای کوچک و محکم به آنها کمک میکند تا پارچه را با سرعت و دقت بیشتری اندازه بگیرند و هنگام متر کردن، پارچه سر نخورد و جابهجا نشود. بعضی کسبه هم روی میزشان علامتهایی میگذارند تا از طریق آن پارچهها را متر کنند. قیچی پارچهفروش باید همیشه تیز و برنده باشد برای این منظور به طور مرتب آنها را به قیچی تیزکنهای حرفهای میدهند. این کار از عهده هرکسی برنمیآید چراکه اگر روی تیغه قیچی ذرهای دندانه داشته باشد، هنگام برش زدن، پارچه را نخکش میکند. میز پاچال آنها هم باید صاف و بدون دندانه باشد تا موقع زیرو کردن پارچهها موجب نخکش شدن نشود. به طور کلی پارچهفروشها باید حواسشان به هر عاملی که سبب آسیب زدن به پارچه میشود باشد.
بزرگ بزازها
ریحانیان میگوید: پارچهفروشی را بهتر است فرد از دوران کودکی فرابگیرد. قدیم که نظام اوستاشاگردی حاکم بود و پدر و مادرها بچههایشان را در ایام تابستان و حتی طول سال برای کار کردن پیش کسبه میفرستادند، بچههایی که وارد این شغل میشدند از ابتدا چم و خم کار را یاد میگرفتند و به بازار مسلط میشدند، ولی اگر کسی از بزرگسالی وارد این عرصه شود، هر قدر سن داشته باشد باز هم باید مدتی را شاگردی کند تا بتواند با انواع پارچهها و جنسهایشان آشنا شود. همچنین فرد باید بداند به عنوان مثال برای دوخت مانتو، شلوار، پیراهن مردانه، ملافه، چادر و ... چند متر پارچه لازم است که کسب این مهارتها حداقل به شش ماه تا یکسال زمان نیاز دارد. بین بزازان به کسانی که در سن بزرگسالی وارد این عرصه شدهاند «بزرگ بزاز» میگویند. در واقع این بزرگ بزاری به این معناست که فرد از کودکی وارد پارچهفروشی نشده است.