مهدی عسکری - سیمای سردار عملیات بدر، این روزها آخرین مراحل ترسیم را می گذراند و قرار است مهم ترین شریان ارتباطی غرب مشهد، میزبان دیوارنگاره فرمانده گردان کوثر باشد تا از این پس در تقاطع بولوار جلال آل احمد به بولوار وکیل آباد شاهد تصویرنقشه بسته سردار محمدحسین بصیر بر روی دیواری بزرگ باشیم.
31 سال پس از پایان جنگ
عنوانش بزرگ ترین و مهم ترین بولوار مشهد است، بولواری که دروازه اتصال به مناطق ییلاقی طرقبه و شاندیز و یکی از مهم ترین شاهراه های گردشگری شهر محسوب می شود. بخش مهمی از مسیر خط یک قطار شهری (مسیر روگذر) از همین راه می گذرد. ادارات و نهادهای زیادی در این قرار دارد. مسیر ورودی بسیاری از محلات مهم مشهد از همین بولوار است. رستوران ها، کافه ها و مراکز تفریحی و ورزشی فراوانی در این بولوار 7کیلومتری قرار دارد. در ابتدای این بولوار بزرگ ترین پارک مشهد (پارک ملت) و در انتهایش یکی از زیباترین و قدیمی ترین پارک های شهر (پارک وکیل آباد) چشم انداز تفریح و سرگرمی بسیاری از زائران و مجاوران است. دو مرکز نظامی پادگان امام رضا(ع) و پادگان شهیدبرونسی نیز در مسیر این شاهراه ارتباطی شهر مشهد قرار دارد. با این همه امتیاز و جاذبه، جای سؤال بزرگی است که چرا همانند خیابان دانشگاه(شهید کاوه)، خیابان چمران(شهید چمران)، بولوار شهید آوینی(شهید آوینی)، بولوار شهید صیاد شیرازی (شهید صیاد شیرازی)، بولوار وحدت (شهید شوشتری)، بولوار فرامرز عباسی (شهید جواد جامی خراسانی)، خیابان عامل (شهیدان عامل) و بسیاری خیابان ها و بولوارهای دیگر مشهد، هیچ تصویر شهیدی در این بولوار وجود ندارد. حالا و 31سال پس از پایان دوران دفاع مقدس، اولین دیوارنگاره شهید در این بولوار درحال ترسیم است. اگر از گذشته و غفلتی که برای استفاده از نام و تصویر شهیدان صورت گرفت، بگذریم، باید بپرسیم چه شد که بالاخره مدیریت شهری پا به این وادی نهاد؟
چشم انداز روشن شهدا در بولوار وکیل آباد
مدیر خانه هنرمندان مشهد با اشاره به اقدامات صورت گرفته در این راستا می گوید: نقاشی دیواری شهیدبصیر، اتفاق فرخنده ای بود که با پیگیری و تلاش یک ساله به ثمر نشست. البته این گونه نبود که قبل از این هیچ رد و نشانی از شهدا در بولوار وکیل آباد نباشد، چنان که نام تعدادی از کوچه ها و خیابان ها در این بولوار به نام شهدا ثبت شده و علاوه بر آن، یادمان شهید برونسی در انتهای بولوار وکیل آباد (روبه روی پادگان شهیدبرونسی) نصب شده بود. در ورودی بولوار شهید صیاد شیرازی نیز سردیس این شهید گران قدر زیر پل صیاد جانمایی و نصب شده است.
از صدرا یوسفی درباره تداوم ترسیم نقاشی دیواری سرداران شهید در بولوار وکیل آباد سؤال می کنیم و او بیان می کند: درحال بررسی و جمع بندی ظرفیت های بصری بولوار وکیل آباد به عنوان مهم ترین بولوار مشهد هستیم و چنانچه زمینه برای تداوم دیوارنگاری شهدا در مهم ترین بولوار مشهد فراهم باشد، قطعا این اقدام انجام خواهد شد.
وی همچنین گریزی می زند به بخشی از اقدامات انجام شده در دوره اخیر مدیریت شهری برای احیا و ماندگاری هرچه بیشتر نام شهدا و می گوید: دیوارنگاری شهدا طی یکی دو سال اخیر به صورت جدی در دستورکار قرار گرفته است و در محورهای اصلی و پرتردد شهر، ترسیم نقاشی دیواری درحال انجام است. با این حال تلاش ما بر این است که رابطه ای میان شهید و محلی که قرار است نقاشی دیواری در آن ترسیم شود، برقرار شود. در این زمینه نظر مسئولان بنیاد شهید استان نیز با برنامه ریزی ما تطبیق کامل دارد. وی با اشاره به فعالیت های اخیر در این زمینه می گوید: ترسیم نقاشی دیواری شهید آقامصطفی خمینی در محله شهید آقامصطفی خمینی، ترسیم نقاشی دیواری شهید شکری در بولوار شهید شکری و آغاز احیای نقاشی دیواری شهیدچمران در خیابان شهید چمران، بخش هایی از اقدامات انجام شده در این راستاست.
یک پویش مردمی
اما گویا به جز مدیریت شهری، برای اولین بار پای یک پویش مردمی برای ترسیم این دیوارنگاره درمیان است. در این خصوص، نماینده کانون فرهنگی شهید بصیر و مدیرپروژه دیوارنگاره این شهید به ما می گوید: تلاش ها برای ترسیم دیوارنگاره ای به نام این سردار شهید از فروردین سال گذشته آغاز شد و در این راستا دیوارهای مختلفی در سطح شهر برای این مهم انتخاب شد اما یا نتوانستیم با مالکان ساختمان ها به توافق برسیم یا دیوارها در مکان های پرترددی قرار نداشت.
محمود جنگی اضافه می کند: در ادامه بررسی ها به گزینه بولوار وکیل آباد رسیدیم و اینکه این بولوار بعد از پایان دوران دفاع مقدس شاهد ترسیم چهره هیچ یک از شهدا نبوده است. این شد که دیواری در این بولوار برای ترسیم چهره شهید بصیر انتخاب شد. اما برای تأمین بودجه نیز از طریق معاونت فرهنگی سپاه امام رضا(ع) با شهردار مشهد مکاتباتی صورت گرفت و آقای دکتر کلائی نیز بودجه مناسبی برای ترسیم این نقاشی دیواری اختصاص داد.
وی بیان می کند: طرح این دیوارنگاره نیز توسط استاد احمد منصوب ترسیم و توسط تیمی در خانه هنرمندان مشهد بررسی و تصویب شد. ترسیم دیوار نیز از تیرماه توسط استاد منصوب آغاز شد و احتمالا تا اوایل آبان سال جاری به پایان می رسد. برای ترسیم این دیوارنگاره، برای اولین بار در کشور از تلفیق هنر اسلامی و ایرانی با هدف الهام بخشی دفاع مقدس به عنوان نبردی مذهبی و ملی استفاده شد و شعری از فردوسی با این مضمون مورد استفاده قرار گرفت: چو ایران نباشد تن من نباد/ بر این بوم و بر زنده یک تن مباد// همه روی یک سر به جنگ آوریم/ جهان بر بداندیش تنگ آوریم// ز بهر بر و بوم و پیوند خویش/ زن و کودک و خرد و فرزند خویش// همه سر به سر تن به کشتن دهیم/ از آن به که کشور به دشمن دهیم.
وی با بیان درخواستی می گوید: بهتر است پویش های مردمی برای زنده نگهداشتن نام و یاد شهدا در این وادی نیز فعال شوند و اقداماتی انجام دهند؛ ضمن اینکه تلاش مسئولان ذی ربط نیز تنها برای تصاویر و دیوارنگاره های سرداران معروف دوران دفاع مقدس نباشد و ذیل نام این افراد، از تصاویر فرمانده گردان ها، فرمانده دسته ها و ... نیز استفاده شود، ضمن اینکه به جز فرماندهان سپاه، از فرماندهان ارتش و نیروی انتظامی نیز استفاده شود. جنگی می افزاید: شاید بتوان بخشی از کمبود دیوارهای بزرگ برای نمایش چهره شهدا را از طریق تلویزیون های شهری و با نمایش سیمای شهدا در این تلویزیون ها جبران کرد.
ما و شهید بصیر
در کمتر از یک سالی که از آغاز انتشار صفحه پلاک سرخ می گذرد، تاکنون دو بار میزبان شهید بصیر بوده ایم. اولین بار 13اسفند سال گذشته و در فاصله 6روز مانده به سالگرد عملیات بدر، خاطره عکس یادگاری قبل از این عملیات را با حضور همسران 5سردار این عملیات زنده کردیم؛ آن روز خانم صدیقه موسوی، همسر سردار محمدحسین بصیر هم به روزنامه آمد تا خاطره ای ماندگار برای روزنامه شهرآرا رقم بزند. برای آن گزارش تیتر «عاشقانه های بعد از بدر» را انتخاب کردیم.
دومین بار روز 23اردیبهشت سال جاری به سراغ خود حسین آقا رفتیم و از روزگار آن روزهایش نوشتیم، از اینکه هیبتی داشت و رأفتی دوست داشتنی میان اهالی محل و آشنا و غریبه. برای این گزارش هم تیتر زدیم «حسین فولکسی، از کما تا شهادت». قصه این فولکس هم شنیدنی است؛ حسین آقا کمک هایش به مناطق محروم را با همین فولکس حمل می کرد.
محمدحسین بصیر کیست؟
سردار شهید محمد حسین بصیر، اولین پسر و دومین فرزند خانواده بصیر بود. او در آذر سال 1337 در شهر ری متولد شد. در شش سالگی به دبستان امام حسن عسکری این شهر رفت و تا کلاس چهارم آنجا تحصیل کرد، سپس به همراه خانواده به مشهد آمد. کلاس پنجم را در چهار راه میدان بار به پایان رساند. از هشت سالگی نماز می خواند و در حد توان روزه می گرفت. به اجرای فرایض دینی اش اهمیت می داد و در جلسات مذهبی و دوره های قرآن شرکت می کرد. دوره راهنمایی را به صورت شبانه سپری کرد. از صبح تا غروب در پارچه فروشی به پدر کمک می کرد و بعد از برگشتن از کار، در کلاس درس حاضر می شد. جوانی معاشرتی و در برخورد با دیگران بسیار مؤدب بود. با روحانیون و افراد مذهبی هم نشین و اخلاقش متأثر از اخلاق آن ها بود.سال سوم راهنمایی بود که از طریق جلسات مذهبی با انقلاب آشنا شد و امام را شناخت و سپس در جلسات سیاسی و مذهبی آیت ا... خامنه ای و شهید هاشمی نژاد شرکت می کرد.
در پخش اعلامیه ها و نوارهای حضرت امام نقشی فعال داشت. در اعتصابات، تحصن ها و درگیری ها حضور داشت و قبل از اینکه انقلاب اوج بگیرد، سعی داشت افراد خانواده و دوستان مشتاق به ایجاد تحول را با انقلاب آشنا کند و از امام و انقلاب برای ایشان صحبت می کرد.
تا سوم دبیرستان، درس را در کلاس های شبانه ادامه داد. در بیست سالگی در سال1357 در مبارزات مردمی علیه رژیم، مجروح شد. یک بار در محدوده چهارراه خسروی، سربازی را مشاهده کرد که یک روحانی را مورد ضرب و شتم قرار داده است، بنابراین جلو رفت و به سرباز اعتراض کرد. سرباز تیری شلیک کرد که گلوله به ناحیه گیجگاه وی برخورد کرد. او را به بیمارستان امام رضا(ع) منتقل کردند. 9روز بیهوش بود و سرانجام به هوش آمد. در روز فرار شاه، ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دو دختر است. با تشکیل بسیج، عضو پایگاه مسجد الجواد، واقع در خیابان جهانبانی شد و نیز به عضویت پایگاه مسجد ولیعصر (عج)، در شهرک شهید مطهری درآمد. همچنین پایگاه شهیدمحمدی را تأسیس کرد. در سال 1358 به سپاه پیوست. اوقات فراغت خود را در مسجد به آموزش بسیجی ها می گذراند و قرآن تلاوت می کرد. به کتاب های مذهبی و سیاسی علاقه مند بود و نهج البلاغه می خواند. شهیدبصیر پس از طی یک دوره آموزش نظامی در سپاه مشهد، عازم کردستان شد و 45 روز به مبارزه با ضد انقلابیون پرداخت.با شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه شد و به همراه تیپ21 امام رضا(ع) در جبهه های غرب و جنوب کشور حضور داشت. بارها مجروح شده بود که در اکثر موارد سرپایی درمان می شد و دوباره براثر جراحات به بیمارستان منتقل می شد. یک بار در منطقه غرب براثر انفجار مهمات از ناحیه پشت به سوختگی سختی دچار شد که مدتی در بیمارستان صحرایی بستری و سپس به مشهد منتقل شد و در بیمارستان 17شهریور تحت عمل جراحی قرار گرفت و مدتی تحت درمان بود. بار دیگر از ناحیه سینه هدف گلوله قرار گرفت و در بیمارستان امام رضا(ع) مشهد بستری شد. شهید بصیر، فرماندهی گردان کوثر را برعهده داشت و از گردان فلق پشتیبانی می کرد. هنگام عملیات بدر درحالی که به بهترین وجه نیروهای خود را هدایت می کرد، در جزیره مجنون از ناحیه صورت مورد اصابت ترکش قرار گرفت و روز 22اسفند 1363 به آرزوی دیرینه اش که شهادت بود، رسید. او را بنا به وصیتش در بهشت رضا و درکنار سایر شهیدان دفن کردند.