تصویری که این روزها در آینههای مختلف از اقتصاد ایران دیده میشود، هالهای از بیم و امید را نشان میدهد؛ دولت میگوید اقتصاد در حال خروج از رکود است و رشد اقتصاد اندکی مثبت شده است، مرکز آمار ایران از کاهش بیکاری و نرخ بیکاری ماهانه خبر میدهد، بانک مرکزی خوشحال از ثبات در بازار ارز و امیدوار به ایجاد تعادل در اقتصاد است و اینها تصویری روشن از اقتصاد ماست.
تصویر دیگر، اما در آینههای جهانی نمایان شده که متفاوت است؛ صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی از رشد منفی کمسابقه اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۹ خبر میدهند و اینکه نرخ تورم در سال آینده بالای ۳۰ درصد باقی خواهد ماند و نرخ بیکاری هم روندی افزایشی را تجربه میکند. در چنین تصویر دوگانهای که مردم نگاهشان به کوتاهمدت است و از یکسو کاهش شدید شاخص بورس را نظارهگر هستند و از سوی دیگر نظر به سیاستهای دولت در سال آینده دوختهاند، مهم این است که راه برونرفت از این هاله بیم و امید چیست؟
تصمیمسازی و تصمیمگیری درباره اقتصاد ایران به عنوان مسئله اصلی کشور، بدون درنگ در سیاستهای داخلی و خارجی و سطح تعامل کشور با جهان چندان صحیح به نظر نمیرسد. موضوعی که هفته گذشته از زبان حسن روحانی، رئیسجمهور، عنوان شد که نشان میدهد نوع نگاهها و افق تصمیمگیریها در یک بستر نامتوازن و بدون در نظر گرفتن چشمانداز آینده اقتصاد ایران در نوسان است.
روی سخن با ارکان تصمیمگیری درباره چشمانداز اقتصاد ایران است و یک مطالبه ملی میتواند بر بستر کاستن از هزینهتراشی برای اقتصاد باشد و فرصتسازی برای خروج اقتصاد از دستاندازها، و این انتقاد مطرح است که تصمیمگیران درباره چالشها و فرصتهای پیش روی اقتصاد ایران گرفتار روزمرگی بهجای آیندهنگری شدهاند.
اقتصاد ایران آینه تمامنمای گنج رنجدیده ناشی از بلاتکلیفی درباره مهمترین اولویتهای ملی در افق آینده است.
ظرفیتهای اقتصادی کشور بسیار است، اما نبود نگاه بلندمدت و تلاش برای مواجه نشدن با هزینههای تصمیمگیریهای سخت باعث شده تا نزد افکار عمومی یک نوع تشتت فکری و رفتاری ایجاد شود.
لازم است که یک بار برای همیشه، مصالح و منافع ملی اقتصادی کشور بازتعریف شود و به جای تکیه بر نگاههای کوتاهمدت، به ضرورتهای ملی توجه شود. این مهم تنها بر عهده دولت نیست و مصلحت و منفعت ملی ما ایجاد میکند تا بار دیگر سیاستها و الزامات اقتصاد مقاومتی بهدرستی و روشنی کالبدشکافی شود و هدف مصونسازی اقتصاد ملی در برابر تکانههای بیرونی و صیانت از منافع ملی ماست.
اقتصاد علم مدیریت منابع محدود در برابر تقاضاهای نامحدود است و تابآوری اقتصاد در برابر سیاستهای متضاد و متناقض در حال ضعیف شدن است. اقتصاد ایران گنجهای پنهانی دارد که از تصمیمگیریهای نادرست رنجهای بسیار و زخمهای عمیق دیده است و برای درمان این رنجها و زخمها لازم است که ارکان تصمیمگیری آیندهنگری بر مبنای منافع و مصالح ملی را جایگزین کوتاهنگری و روزمرگی سازند و تصویری از ثبات در بازارها، تعادل در تصمیمگیریها و استمرار روند رو به بهبود شاخصهای کلان را به نمایش بگذارند.