ریحانه صادقی | شهرآرانیوز؛ در ۱۶ جولای سال ۲۰۱۴، نادین گوردیمر، نویسنده اهل آفریقای جنوبی و برنده نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۱، خفته در خوابی آرام، چشم از جهان فروبست. گوردیمر در سال ۱۹۲۳، در شهر اسپرینگز از ایالت ترنسوال (خائوتنگ کنونی)، شهرکی معدنی در نزدیکی ژوهانسبورگ، متولد شد.
پدرش، ایزیدور گوردیمر، زرگری اصالتا لاتویایی «کشوری در شمال اروپا» بود و مادرش، نن مایرز، اصالتی بریتانیایی داشت. گوردیمر از همان دوران کودکی، شاهد بود که چطور اقلیت سفیدپوست، حقوق سیاه پوستانی را که در اکثریت قرار داشتند، هر روز بیش از پیش تضعیف میکردند. او بعدها درباره دوران کودکی اش در اسپرینگز گفت آنچه به یاد میآورد، حضور شبح مانند کارگران سیاه پوست در حاشیه جهانش و آگاهی فزاینده اش از مفهوم «تفاوت» است. تولد و مرگ گوردیمر هم زمان بود با آغاز و نابودی آپارتاید، ظالمانهترین و غیرانسانیترین دوره در تاریخ آفریقای جنوبی. گوردیمر زنی با شخصیت بسیار والا و تعهد سیاسی قوی بود.
او در دهه ۱۹۶۰ به جنبش ضدآپارتاید پیوست. گوردیمر در ۱۵ رمان، چندین مجموعه داستان کوتاه و آثار غیرداستانی (که به ۴۰ زبان مختلف در سرتاسر کره زمین به چاپ رسیده اند)، حکومت اقلیت سفیدپوست زیر لوای سیستم آپارتاید و تأثیرات ناشی از آن پس از دستیابی به دموکراسی در سال ۱۹۹۴ را نکوهش کرد. نلسون ماندلا و نادین گوردیمر دوستی و همکاری طولانی مدتی با یکدیگر داشتند که از سالهای فعالیت ماندلا در جوانی آغاز شد و تا پس از آزادی اش از زندان در سال ۱۹۹۰ ادامه یافت. ماندلا در زندگی نامه خود درباره زمانی که در زندان بود، چنین مینویسد: «سعی میکردم کتابهایی درباره آفریقای جنوبی یا کتابهایی را که نویسندگان اهل آفریقای جنوبی نوشته بودند، بخوانم. من همه رمانهای توقیف نشده نادین گوردیمر را خواندم و چیزهای بسیاری درباره احساس و درک سفیدپوستان آزادی خواه آموختم.»
نادین گوردیمر سی ونه ساله بود که در دادگاهی در شهر پرتوریا حضور یافت و شاهد صدور حکم ابد به نلسون ماندلا به خاطر فعالیت هایش برای براندازی حکومت وقت آفریقای جنوبی بود. گوردیمر آن روزها یک فعال سیاسی بود و در آستانه مسیر نویسندگی اش قرار داشت. او در سالهای بعد در آثارش، پرترههایی دقیق و موشکافانه از آدمهای سرسخت، آرمان گرا و البته ناکامل، با نژادها و عقاید متفاوت (هندی و سیاه پوست و رنگین پوست و سفیدپوست و ...) را به تصویر کشید؛ کسانی که یک وجه مشترک داشتند: مقاومت در برابر آپارتاید. ماندلا کمی پس از آزادی اش خواست ملاقاتی با گوردیمر داشته باشد و گفته میشود گوردیمر، ویرایش سخنرانی معروف او، «من آماده مرگ هستم»، را نیز به عهده داشت. دوستی آنها تا پایان عمرشان ادامه پیدا کرد. پس از مرگ ماندلا، گوردیمر درباره او چنین نوشت: «زندگی در زمانه و زادبومی که نلسون ماندلا در آن میزیست، هدایتگر ما و افتخاری برای ما مردم آفریقای جنوبی بود». او پیشتر نیز ماندلا را این گونه توصیف کرده بود: «[او]در کانون اتفاقات زمانه ما قرار داشت؛ هم برای ما در آفریقای جنوبی و هم برای شما، هرجا که هستید».
منبع: گاردین