صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

الگوی زندگی با مادر، کوک آن با دختر

  • کد خبر: ۷۵۵۱۱
  • ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۱:۵۶
گفتگو با اعظم پارسا، برگزیده نهمین دوره کارآفرین برتر معاونت زنان ریاست جمهوری که به همراه دخترش سال‌هاست به کسب و کار بانوان کمک می‌کند.
سعیده آل ابراهیم | شهرآرانیوز؛  روح و جسمش بیش از ۳۰ سال است با این هنر عجین شده است. دیگر چشم‌بسته هم می‌تواند خیاطی کند. از همان کودکی که می‌بیند مادربزرگش طوری پارچه‌ها را به تن‌پوشی شیک تبدیل می‌کند که چشم از دیدن آن‌ها سیر نمی‌شود، تصمیم بزرگ زندگی‌اش را می‌گیرد. می‌فهمد هنر همان چیزی است که دنبال آن می‌گردد. به همین دلیل، از یازده‌سالگی شروع به خیاطی می‌کند. البته او بعد از آن هیچ‌وقت به آموزش سنتی‌ای که به صورت تجربی یاد گرفته بود اکتفا نکرد و برای به دست آوردن آموزش‌های جدید، کشوربه‌کشور گشت.
 
اعظم پارسا از کسانی است که پوشش ایرانی‌اسلامی را ترویج می‌کند و اکنون علاوه بر اینکه آموزشگاهی به راه انداخته است تا تجربه‌های هنری خود را به زنان دیگر منتقل کند، در سال جاری، کارآفرین برتر کشوری نیز شناخته شده است، چون همه زنانی که هنرجوی او بوده‌اند، یا به صورت رسمی جواز دریافت کرده‌اند و مشغول کار هستند یا در حوزه مشاغل خانگی فعالیت می‌کنند.
 

کارآفرینی در حوزه مد و لباس ریسک است

هنر خیاطی یکی از قدیم‌ترین هنر‌هایی است که بشر با آن آشنا شده است. در آغاز، لباس تنها برای پوشش و حفاظتی از سرما و گرما بود، اما به مرور، اهمیت لباس در وضع ظاهری‌مان نقش خود را هویدا کرد و اینجا بود که هنر خیاط و مهارت کار دست برایمان بیشتر ثابت شد. همین موضوع موجب شد افراد بسیاری به سراغ این هنر بروند، اما تنها کسانی در آن موفق می‌شدند که خلاقیت را چاشنی کارشان می‌کردند. پارسا کارآفرینی در حوزه مد و لباس را کاری سخت و به نوعی ریسک می‌داند، زیرا سلیقه‌ها متفاوت است. با توسعه جامعه، خواسته‌ها از این صنعت نیز فراتر می‌رود و کارآفرین‌ها در این حوزه باید طوری لباس‌ها را طراحی کنند که همه را از خودشان راضی نگه دارند.
 
مادربزرگ پارسا در گذشته به صورت تجربی، بدون الگو و با امکانات کم لباس طراحی می‌کرد و می‌دوخت. او به جای بازی و شیطنت، ترجیح می‌داد کنار دست مادربزرگ بنشیند و کار یاد بگیرد. آن سال‌ها، گذراندن رشته هنری درمراکز فنی و حرفه‌ای و کار و دانش چهره خوبی نداشت و خانواده‌ها فکر می‌کردند بچه‌ها برای موفقیت در کار و زندگی باید رشته‌های تجربی و ریاضی بخوانند.
 
«من هم به تبع آن سال‌ها رشته ریاضی را انتخاب کردم. البته به مجهولات علاقه‌مند بودم، اما چندان نگذشت که تصمیم گرفتم رشته هنر و طراحی دوخت را ادامه بدهم و واحدهایم را تطبیق زدم. آن موقع دید مردم بسته بود و فکر می‌کردند زن باید خانه‌داری کند و حتی درس نخواند، اما با اینکه در سن دوازده‌سالگی ازدواج کردم، خوشبختانه همسرم از من حمایت می‌کرد و با وجود بارداری و بچه‌داری، درس را ترک نکردم.»

آموزشگاه مشترک مادر و دختر

او از زمانی که کرونا شایع شده است، کلاس‌ها را با تعداد نفرات کمتری برگزار می‌کند. اکنون حوالی ظهر است و هنوز هنرجویان سر کلاس‌های خود حاضرند. در همان ابتدای ورود به آموزشگاه، لباس عروسی و نامزدی به تن مانکن‌ها شده، مانتو‌های دوخته‌شده روی رگال قرار گرفته است و یک میز مستطیل‌شکل پر از کار‌های سوزن‌دوزی، منجوق‌بافت، نقاشی روی پارچه و ... است. یک طرف آموزشگاه، چرخ‌های خیاطی سفید آماده دوخت پارچه‌های رنگی است و در طرف دیگر، منجوق و مادام‌های ریز در دست‌های زنان روی پارچه‌ها دوخته می‌شود.
 
سال‌هاست که اعظم پارسا و دخترش با هم در آموزشگاه خودشان مربی هستند. تدریس خیاطی با مادر است و سوزن‌دوزی و همه هنر‌های زیرمجموعه آن را دخترش به هنرجویان آموزش می‌دهد. نکته جالب آموزشگاه آن‌ها هم همین است، زیرا هرچه بیشتر پیش می‌رویم، خانواده‌های معدودی در یک شغل با هم مشغول به کار می‌شوند. دلیل آن هم اختلاف نظری است که بسیاری از اوقات، نسبت فامیلی و خونی را هم کم‌رنگ می‌کند، اما آن‌ها از همان ابتدا که کار را در خانه‌شان شروع می‌کنند تا امروز که در آموزشگاهی مستقل هستند، باز هم کنار هم مشغول به کارند و دلگرمی‌شان به حضور یکدیگر ملموس است.
 
چرخ خیاطی‌ای که برای جهیزیه پارسا بود، حالا گوشه‌ای از این آموزشگاه قرار گرفته است و خاطرات سال‌ها دوخت و دوز را برایش زنده می‌کند. برای تولیدات نمایشگاهی حدود ۲۰ خانم سرپرست خانوار به صورت ثابت با این مجموعه کار می‌کنند. جدا از این، به گفته پارسا، حدود ۹۵ درصد از بانوان هنرجو، بعد از یادگیری به صورت مستقل کار می‌کنند و حتی کارآفرین می‌شوند.
 
او و دخترش تاکنون کارگاه‌های آموزشی رایگانی در مکان‌های مختلف و حتی خیریه برگزار کرده‌اند که این موارد جزو کار‌های خیرخواهانه آن‌هاست. «به مناسبت‌های مختلف در آموزشگاه، تدریس رایگان انجام می‌دهیم. حتی مواردی بوده است که در جشنواره، دخترم روبان‌دوزی مدرن و من دوخت چادر اسلامی را آموزش داده‌ام. خوشبختانه برخی خانم‌ها از طریق همین آموزش‌های رایگان توانسته‌اند برای خود منبع درآمدی داشته باشند.»

در نوجوانی لباس طراحی می‌کردم

مادر پارسا خانه‌دار بود و برعکس هیچ علاقه‌ای به هنر نداشت و همسرش هم مشغول به کار آزاد بود. از میان ۸ خواهر و برادر، تنها او بود که جذب هنر مادربزرگ می‌شود. بعد از یادگیری، به مرور با بازار کار می‌کند و برای خود درآمد مستقل به دست می‌آورد. «زمانی که نوعروس بودم، با اینکه درس می‌خواندم، باز هم وقت اضافه داشتم. به همین دلیل، لباس بچگانه طراحی می‌کردم و با بازار برای فروش آن‌ها در ارتباط بودم.»
 
او از استادان مختلف آموزش می‌گرفت، اما باز هم برای آموزش، علاوه بر داخل، به خارج از کشور هم می‌رفت، از سوریه و لبنان گرفته تا دبی، ترکیه و عمان. «من مدرک فنی و حرفه‌ای و دیپلم طراحی دوخت را داشتم، اما برای من همه‌چیز مدرک نبود و انتظاراتم بیش از این بود. به همین دلیل، پیش ۳۸ استاد ایرانی و خارجی آموزش دیدم تا بتوانم دوخت را تا حد امکان بدون نقص از کار دربیاورم.»

حمایت خانواده نتیجه‌بخش بود

زمانی که از حمایت همسر و خانواده‌اش صحبت می‌کند، منظورش این نیست که در یک ماه شاید یکی دو روز نمی‌توانسته است که به امور خانه رسیدگی کند، بلکه ممکن بود در هر ماه به دوره‌های پانزده یا بیست‌روزه برای یادگیری برود. به یاد دارد که پسرش هشت‌ماهه بود که او برای گذراندن دوره‌هایش می‌رفت.
 
«در این مدت، دخترم از پسرم نگهداری و مراقبت می‌کرد، آن‌قدر که همیشه به پسرم می‌گویم خواهرت حق مادری به گردن تو دارد! من تا اندازه‌ای که در توانم بود، سعی می‌کردم به کار‌های خانه و بچه‌ها رسیدگی کنم و چیزی کم نگذارم، اما حمایت آن‌ها چندان نتیجه‌بخش بود.»
 
اعظم پارسا از همان ابتدا حوزه پردردسر آموزش را انتخاب می‌کند و هیچ‌وقت دوست نداشته دانشی را که دارد راکد و نزد خود نگه دارد. به همین دلیل، از همان سال ۸۱ که دوره‌های مختلف خیاطی را در خارج از کشور می‌دید، یک طبقه از منزلش را نیز به آموزش اختصاص داده بود. «آن زمان، هدفم آموزش رسمی نبود. به همین دلیل، آموزشگاه نداشتم، اما بابت این موضوع خیلی سنگ جلو پای من انداختند که آموزش غیررسمی می‌دهم. از سال ۹۶ از طریق وزارت ارشاد برای آموزش مجوز گرفتم.»

فوت کوزه‌گری را به هنرجویانم یاد می‌دهم

او مدرک کارشناسی ارشد مد و لباس از یکی از دانشگاه‌های ترکیه و دکتری مدیریت کسب‌و‌کار دارد. اگر در کلاسی احساس کند که هنرجو عقب مانده است، تعداد جلسات را زیاد می‌کند و در گیر و دار هزینه آن هم نیست. «همیشه به این موضوع باور داشته‌ام که اگر می‌خواهم موفق باشم، باید درست و با راست‌گویی کار کنم، و به‌اصطلاح فوت کوزه‌گری کار را هم به آن‌ها یاد می‌دهم، زیرا همین هنرجویان هستند که قرار است این راه را ادامه بدهند.»
 
او در سال جاری کارآفرین برتر کشوری شناخته شده است. هم‌چنین در سال ۹۶ در زمینه طراحی دوخت، نفر دوم می‌شود. در حوزه مجموعه خانواده در جشنواره فجر که به صورت بین‌المللی برگزار می‌شود، نفر اول می‌شود. ضمن اینکه ۳ دوره است که مسئولیت برگزاری نمایشگاه عفاف و حجاب را برعهده دارد. «هدفم از کارآفرینی بیشتر این بوده است که زنان سرپرست خانوار بتوانند کار کنند، مستقل باشند و در نتیجه از آسیب‌های اجتماعی دور شوند. خوشبختانه مواردی بوده است که اوضاع مالی‌شان بعد از یادگیری و شروع به کار از این رو به آن رو شده است که بابت آن حس خیلی خوبی دارم. حتی گاهی می‌شود که بدون دریافت هزینه به آن‌ها آموزش می‌دهم.»

افراد پیرو مد شده‌اند حتی بی، چون و چرا

او معتقد است: در دنیای امروز بیشتر زنان بی، چون و چرا از مد پیروی می‌کنند و منتظر می‌مانند ببینند که سلبریتی‌ها چه می‌پوشند و خیلی سریع همان مدل را به خیاط سفارش می‌دهند. دیگر به این کار ندارند که این طرح لباس برای اندام آن‌ها مناسب است یا خیر. «بعضی از شهر‌ها مانند مشهد که شهر‌هایی زیارتی محسوب می‌شوند و بار معنوی بیشتری دارند، باید از نظر پوشش هم وضعیت مناسبت‌تری داشته باشند. ما به کارگروه‌های ویژه‌ای در این زمینه احتیاج داریم.»

تلفیق سنت و مدرنیته در طراحی لباس

زمینه فعالیت اعظم پارسا، مانتو‌های ایرانی- اسلامی است تزیینات و دست‌دوزی‌ها ضمن حفظ پوشش اهمیت دارند. یکی از ابتکارات او در کار این است که درباره دوخت‌های سنتی قدیم تحقیق می‌کند و از طریق تلفیق این هنر‌های سنتی با سبک مدرن، سبک جدیدی از لباس را وارد بازار می‌کند.
 
«در دنیای امروز باید سنت با مدرنیته ترکیب شود تا سبکی جدید به وجود بیاید تا علاوه بر اینکه برای بانوان جذابیت لازم را داشته باشد، به پوشش سنتی خود افتخار کنند. برای نمونه، یک مدل دوخت که مربوط به کلات است و فقط در همان منطقه چند نفر هنوز از آن خبردار هستند، در حال منسوخ شدن است. ما این سبک‌ها را بازیابی می‌کنیم و به صورتی به بازار عرضه می‌کنیم که از سلیقه یک نوجوان چهارده‌ساله تا خانمی هفتادساله را در بر بگیرد.»

لزوم برگزاری نمایشگاه‌های مد و لباس اسلامی

او بر این باور است که باید بیش از این‌ها به صنعت مد و لباس اهمیت داده شود و نمایشگاه‌ها پیوسته در طول سال برگزار شوند. «لباس‌های ایرانی و اسلامی آن‌طور که باید و شاید دیده نمی‌شوند. زمانی هم که تبلیغی برای لباس در کار نباشد، زنان چه‌طور می‌توانند آن را انتخاب کنند و بپوشند. در صورتی که اگر اجازه برگزاری نمایشگاه‌های اسلامی با پوشش کامل مختص بانوان داده شود، به طور قطع در حوزه مد و لباس، خیلی طراح جوان، فعال و خوش‌ذوق داریم که می‌توانند طرح‌هایشان را به نمایش بگذارند. حتی ما از واژه مد استفاده می‌کنیم، در حالی که واژه‌ای فرانسوی است، اما جایگرینی برای آن نداریم و ناچار به استفاده هستیم.»

اولویت کاری‌ام آموزش است نه فروش

او برند خود را از سال ۹۵ به ثبت می‌رساند و تاکنون در حدود ۱۷ نمایشگاه خارجی و تقریبا همه نمایشگاه‌های داخلی را شرکت کرده است. هدف او صادرات هم هست، اما به اندازه‌ای بر حوزه آموزش تمرکز می‌کند که فعلا به آن سطح نرسیده‌اند.
 
«حوزه آموزش پردرسر است و شاید اگر به جای این حوزه، بیشتر به فکر فروش محصولات بودم، درآمد بیشتری داشتم، اما علاقه شخصی‌ام به آموزش است. به همین دلیل، تا به حال در حوزه‌های دیگر به این اندازه فعال نبوده‌ام. آموزش دوخت لباس زنانه، بچگانه و پوشش اسلامی مانند چادر را داشته‌ایم. به‌تازگی آموزش دوخت پوشاک مردانه را هم شروع کرده‌ایم و به‌زودی تولید این پوشاک را هم انجام می‌دهیم. هم‌اکنون، فروش از طریق نمایشگاه‌ها، سایت و صفحه‌مان در فضای مجازی است، اما برای توسعه کار در نظر دارم که فروشگاهی راه بیندازیم.»
 
او معتقد است: هنر نیازمند عشق است و بر خلاف تصور قدیمی‌ها، کسانی که به سمت هنر می‌روند، باهوش هستند، زیرا برای پیشبرد هنر باید خلاقیت به خرج بدهند. «دانشگاه‌ها و مراکزی از من دعوت به همکاری کرده‌اند، اما تدریس در آموزشگاه خودم را ترجیح می‌دهم، زیرا می‌توانم با همین شیوه خودم به آموزش بپردازم. برای گسترش کار می‌خواهیم فروشگاه بزنیم، ضمن اینکه از استانداری به ما پیشنهاد شده است که شرکت تعاونی ثبت کنیم. اگر این اتفاق بیفتد، ما هنرجویان زیادی داشته‌ایم که کارآفرین شده‌اند و می‌توانیم اجناس آن‌ها را در کنار کار‌های خودمان بفروشیم.»

از نوجوانی در کنار مادرم آموزش می‌دادم

الهام پارسا در مقطع ارشد مدیریت کسب‌وکار تحصیل می‌کند. او از کودکی مادرش را پای چرخ خیاطی و دوخت و دوز می‌دید و به این هنر علاقه‌مند شد. در عالم کودکی برای عروسک‌هایش لباس می‌دوخت و روی آن را تزیین می‌کرد یا دستبند برایشان درست می‌کرد. جالب اینجاست که با اینکه مادرش مربی قابلی در حوزه خیاطی بوده است و هست، او علاقه‌ای به خیاطی ندارد و ترجیح می‌دهد بعد از اینکه لباس آماده شد، هنر کار دست را روی آن به نمایش بگذارد. به واسطه همین علاقه، در همان سال‌ها به آموزشگاه‌های مختلفی می‌رفت تا کار را بهتر یاد بگیرد.

برگزیده سومین جشنواره ردای گوهرشاد

او در حوزه صنایع دستی مشغول به کار است. علاوه بر تزیینات لباس، در حوزه نقاشی و کچه‌دوزی نیز دستی دارد و حتی در سومین جشنواره ردای گوهرشاد مقام دوم را کسب کرده است. «با اینکه نوجوان بودم، طراحی تخصصی لباس را کامل یاد گرفته بودم، اما به دلیل اینکه سن کمی داشتم، به من مدرک مربیگری نمی‌دادند. وقتی هنرجو‌های مادرم می‌آمدند یا برای کسی لباس می‌دوختیم و می‌دیدند که تزیینات لباس را انجام می‌دهم، کم‌کم دخترانشان را برای آموزش پیش من می‌آوردند.»
 
او حالا روز‌های سی‌سالگی‌اش را سپری می‌کند و هنر ظریفی را هم انتخاب کرده است. ۱۲ سالی می‌شود که سابقه تدریس از دل خانه تا آموزشگاه را دارد. از بیست‌ودوسالگی نیز کارت مربیگری فنی و حرفه‌ای را می‌گیرد و ۲ دوره نیز در این سازمان برای هنرجویان تدریس می‌کند، اما هم‌اکنون تنها در همین آموزشگاه تدریس دارد. «به یاد دارم که ۱۵ سال پیش خودم کار دست روی لباس عروسم را انجام دادم. وقتی که در خانه آموزش می‌دادم، متوجه شدم به این کار علاقه دارم. به همین دلیل، مانند مادرم در تهران و ترکیه آموزش دیدم. حالا سوزن‌دوزی، رومیزی، سجاده، نقاشی روی پارچه، منجق‌بافت، گل‌دوزی برزیلی و ... را آموزش می‌دهم.»

کارهایم را با آزمون و خطا همراه کردم

الهام هم مانند مادرش به نکاتی که در آموزش‌ها فرامی‌گرفت قانع نمی‌شد و به گفته خودش، ۷۰ درصد کارهایش به این صورت خلق شده است که با کنجکاوی روی آن‌ها آزمون و خطا کرده است تا کار خاصی از آب دربیاید. «با همه سختی‌هایی که این کار دارد، از انتخابم راضی هستم. گاهی ممکن است برای یک کار بیدارخوابی هم بکشم. ضمن اینکه مشغله زندگی و تربیت فرزندانم را هم دارم، اما کارم را انجام می‌دهم، زیرا علاقه‌مندم.»
 
او معتقد است: هرچه بیشتر می‌گذرد زنان به تزیین و آراستگی لباس و پوشش خود بیشتر اهمیت می‌دهند و حتی اگر چادری باشند، سعی می‌کنند چادر آن‌ها طراحی خوبی داشته باشند. «برخی زنان کار‌های سنتی را می‌پسندند و می‌خواهند از نگین و سنگ‌های برق‌دار در لباسشان استفاده شود، اما بیشتر جوانان تزیین‌های مات مانند نقاشی روی پارچه را انتخاب می‌کنند.»
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.