طنین همتی|شهرآرانیوز، روز کاری پاکبان مشهدی در اولین ساعت صبح امروز دوشنبه، ۱۱ مرداد ناتمام ماند و حادثه غم‌انگیزی را رقم زد. پاکبان جوان مشهدی که پنجشنبه مراسم عروسی‌اش بود، در حین انجام وظیفه قربانی یک شهروند بی‌مسئولیت شد و غم‌انگیزتر اینکه این راننده بعد از تصادف فرار کرده است. تأمل‌برانگیز است که چگونه می‌توان به این قشر مظلوم و زحمتکش ظلم کرد؛ پس حس مسئولیت و نوع‌دوستی چه می‌شود.
ساعت ۲ نیمه‌شب در آیلند میانی بولوار ملک‌آباد، مسیر شرق به غرب مقابل ملک‌آباد ۷ (فرهاد)، در خط بی‌آرتی خودرو سواری پراید با پاکبان منطقه‌یک به‌نام محمد اسدی برخورد کرد و پس از آن متواری شد. رسیدن سریع اورژانس و فوت مصدوم در محل حادثه تمام اتفاقات تلخی است که شب گذشته رقم خورد.
مهدی یعقوبی، معاون خدمات شهری شهرداری مشهد، درباره جزئیات این اتفاق غم‌انگیز اظهار کرد: محمد اسدی، پاکبان وظیفه‌شناس متولد۱۳۶۷، ساکن شهرک شیرین مشهد بود. وی حدود ۷سال سابقه خدمت‌رسانی در شهرداری مشهد داشت. وی تنها فرزند پسر خانواده‌ای روستایی با وضعیت اقتصادی ضعیف بود.
به‌گفته وی زمان و مکان دقیق حادثه بامداد دوشنبه حدود ساعت ۲ در بولوار ملک‌آباد حدفاصل ملک‌آباد ۷ و ۹ در خط ویژه بی‌آرتی بود.
متأسفانه پس از حادثه خودرو ضارب از محل متواری شده است و با فاصله کوتاهی خودرو امداد فوریت‌های پزشکی به صحنه حادثه می‌رسد که متأسفانه به‌علت شدت حادثه مرحوم محمد اسدی فوت می‌کند.
وی یادآور شد: با پیگیری همکاران حراست و سازمان ترافیک شهرداری سرنخ‌هایی از خودرو متواری به‌دست آمده است که در اختیار مراجع قضایی و انتظامی قرار خواهد گرفت.
پیش از این شهردار مشهد در پست اینستاگرام خود درباره این اتفاق گفته بود: محمد اسدی کاور شبرنگ پوشیده بود، چراغ پیشانی و دور سر روی سر او نصب شده بود، کلاه ایمنی بر سر داشت و نکات ایمنی را رعایت کرده بود. واقعا متوجه نمی‌شوم آن راننده که بویی از انسانیت نبرده بود با چه سرعتی آن هم در لاین بی آر تی حرکت می‌کرد که چنین فاجعه‌ای رخ داده است. از دوربین‌های کنترل ترافیک با همکاری نیروی انتظامی راننده خاطی را شناسایی کردیم، اما فایده آن چیست؟
درخواست داریم کمی به فکر باشیم و به یکدیگر تذکر دهیم تا چنین اتفاقاتی رخ ندهد. همکاران ما که شهر را اینگونه پاکیزه و تمیز می‌کنند، حقشان نیست که دو سه روز مانده به عروسی خود بمیرند.
به خانواده داغ دیده همکار خود تسلیت عرض می‌کنم و دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی‌ماند. عزت مستدام»