مصرف روزانه بنزین کشور در سال ۱۳۹۸ حدود ۹۰ تا ۹۵ میلیون لیتر و مصرف روزانه نفتگاز یا گازوئیل حدود ۹۰ تا ۱۰۰ میلیون لیتر است. این در حالی است که در کشور همسایه یعنی ترکیه که به لحاظ جمعیت و تعداد خودرو و شرایط تقریبا مشابه ایران است، روزانه ۴۷ میلیون لیتر گازوئیل و حدود ۹ میلیون لیتر بنزین مصرف میشود. ازاینرو مصرف روزانه بنزین ایران حدود ۱۰ برابر و مصرف روزانه گازوئیل حدود ۲ برابر کشور ترکیه است. در ترکیه هر لیتر بنزین حدود ۶ لیره و به پول ایران حدود ۱۲ تا ۱۵ هزار تومان به فروش میرسد که این قیمت در ایران به ازای هر لیتر سالهاست همان هزار تومان است. دلیل گران بودن بنزین در ترکیه نیز آن است که دولت ترکیه نهتنها هیچ یارانهای برای بنزین در نظر نگرفته است، بلکه از محل عوارض و مالیاتهای گمرکی و نظایر آن، درآمدهای خوبی برای کشور به دست میآورد و هر فردی خواهان استفاده از خودرو شخصی باشد، باید هزینه بالای سوخت را پرداخت کند؛ اما برعکس سیاست بنزین ارزان در ایران که یک لیتر آن از یک لیتر آبمعدنی ارزانتر است، باعث اسراف و اتلاف منابع ملی، آلودگی گسترده هوا بهخصوص در شهرهای بزرگ، تشویق به استفاده از وسایل نقلیه شخصی بهجای وسایل حملونقل عمومی، ترافیک و سایر معضلات مرتبط ازجمله قاچاق گسترده سوخت شده است. ایرانیها در هر ساعت حدود ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار لیتر بنزین مصرف میکنند که این رقم ۶ برابر متوسط جهانی است و دلیل اصلی آن پایین بودن قیمت بنزین است. تجربه ایران و جهان نشان داده است که ابزار قیمت، بهترین ابزار برای کنترل مصرف بنزین، جلوگیری از قاچاق گسترده، تشویق به استفاده از حملونقل عمومی و کاهش ترافیک است و در غیر این صورت ابزارهای غیر قیمتی مثل تبلیغات و نظایر آن، توان کاهش مصرف بنزین و تشویق به استفاده از حملونقل عمومی و جلوگیری از قاچاق را نخواهند داشت. طبق آمار رسمی کشور، سهم خانوارهای استفادهکننده از خودرو شخصی از حدود ۱۶ درصد در سال ۱۳۷۶ به حدود ۴۹ درصد در سال ۱۳۹۵ و بیش از ۶۰ درصد در سال ۱۳۹۸ رسیده است. بهعبارتدیگر بیش از ۶۰ درصد از خانوارهای ایرانی خودرو شخصی دارند و البته برخی خانوارها نیز بیش از یک خودرو در اختیار دارند. در کشور ما حدود ۲۰ میلیون خودرو سواری و وانت، حدود ۱۲ میلیون موتورسیکلت و بیش از یکمیلیون کامیون در جادهها و شهرها تردد میکنند و این حجم از وسایل نقلیه، رو به افزایش خواهد بود و چنانچه راه درمانی برای گسترش مصرف بنزین و ترافیک و آلودگی اندیشه نشود، مشکلات بزرگتری را پیش رو خواهیم داشت و شهرها به پارکینگهای بزرگ وسایل نقلیه تبدیل میشوند و ترافیک و آلودگی حتی در شهرهای کوچک نیز مشکل شماره یک خواهد بود. با اجرای طرح سهمیهبندی سوخت در سال ۱۳۸۶، هر لیتر بنزین سهمیهای با نرخ ۱۰۰ تومان و بنزین آزاد ۴۰۰ تومان عرضه شد. در سال ۱۳۸۹ نیز با اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها، هر لیتر بنزین سهمیهای ۴۰۰ تومان و آزاد به ۷۰۰ تومان افزایش یافت. در سال ۱۳۹۳ نیز با اجرای مرحله دوم هدفمندسازی یارانهها که طرحی کاملا شکستخورده شد، هر لیتر بنزین سهمیهای ۷۰۰ تومان و بنزین آزاد به ۱۰۰۰ تومان رسید که در سال ۱۳۹۴ با تکنرخی شدن قیمت بنزین، با استدلال جلوگیری از فساد اقتصادی، پرونده بنزین سهمیهای نیز بسته شد. اکنون در سال ۱۳۹۸ دولت دوباره از تصمیم خود برای دونرخی کردن و سهمیهبندی بنزین خبر داده است و زیرساختها برای انجام این کار را نیز با ثبتنام از خودروهای بدون کارت سوخت و نظایر آن به انجام رسانده است. سؤال مهمی که مدیران صنعت نفت و کشور باید پاسخ دهند، آن است که چنانچه سهمیهبندی خوب است، چرا لغو شد و سالها اجرای قانون در کشور، معطل ندانمکاری و لجاجت برخی مدیران شد و چنانچه سهمیهبندی بد است، پس چرا قصد احیا و بازگرداندن آن را دارند؟ سهمیهبندی بنزین و دونرخی شدن آن نمیتواند رشد مصرف و آثار زیانبار آن را کنترل کند و بهترین راه، اصلاح قیمتی و رساندن قیمت بنزین به حدود قیمتهای جهانی است که در قوانین متعدد نیز مشخصا عنوان شده است، اما بههرحال سهمیهبندی میتواند تا حدی جلو مصرف بیرویه را بگیرد و به مدیریت مردم برای استفاده از سوخت کمک کند؛ مشروط بر آنکه نرخ دوم قیمت سوخت به قیمت واقعی آن بسیار نزدیک باشد.