مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ برای ما که دوران کودکی و نوجوانی را در کوچهپسکوچههای «بُقرآباد» و پشت سیلوی گندم مشهد گذرانده بودیم، نام شهید «رضالیاقت» کاملا شناخته شده بود. یکی از کوچههای فرعی خیابان طالقانی را بهنام او کرده بودند و البته کتابخانه مهمترین مسجد محل، یعنی مسجد اماممحمدباقر (ع) را هم با نام کتابخانه شهیدرضالیاقت میشناختیم؛ بااینحال، کمتر کسی میدانست که شهیدلیاقت کیست و چه ارتباطی با مبارزات دانشآموزی در تاریخ معاصر مشهد دارد.
آن سالها سالهای دفاعمقدس بود و شهر هرروز میزبان پیکرهای گلگونکفنانی که در راه دفاع از دین و میهن از جان مایه گذاشته بودند. حافظه تاریخی مردم پر از عطر خوش یاد شهیدان بود؛ شاید بههمیندلیل مجالی برای بازشناسی شخصیت و جایگاه آنها پیش نمیآمد؛ اینکه آنها بهراستی که بودند، چه میخواستند و چرا جنگیدند؟ حالا بعد از حدود چهار دهه، در میان فضای غبارآلود و دستهای ناپیدایی که به انکار خورشید برخاستهاند، باید دوباره از آنها نوشت و یادشان را در ذهنهای نسلی که در آن ایام وجود نداشته است، زنده کرد.
شهیدرضالیاقت نخستین شهید دانشآموز دفاعمقدس در مشهد بود که در چهارم دیماه سال۱۳۵۹خورشیدی، سه ماه بعد از آغاز جنگ تحمیلی، پیکرش بر دستان مردم مشهد تشییع شد و در محوطه خواجهربیع آرام گرفت. روز ۱۳آبان، یادآور حماسه دانشآموزان در محوطه مقابل دانشگاه تهران در سال۱۳۵۷ خورشیدی، مجالی برای دوباره گفتن از شهیدرضالیاقت، پس از چهار دهه عبور از پیچهای صعب و دشوار تاریخی است.
اطلاعات ما درباره شهیدلیاقت چندان گسترده نیست. میدانیم که در خانوادهای از طبقات پایین و مستضعف جامعه به دنیا آمد و در دامن پدری زحمتکش و مادری مهربان پرورش یافت. سال۱۳۹۶خورشیدی بود که خبر درگذشت مادرش، «طاهره درویشی»، در فضای مجازی منتشر شد. او بهدلیل عارضه قلبی در بیمارستان «شهیدلبافینژاد» تهران درگذشت و روز ۳۱خرداد همان سال در بهشترضا (ع) مشهد به خاک سپرده شد.
شهیدلیاقت بچه محله طالقانی بود. خانه پدریاش در ابتدای خیابان طالقانی قرار داشت، جایی که امروزه نامش را شهیدابراهیمی۱۹ گذاشتهاند و البته در نقشهها اثری از نام شهید لیاقت بر روی این کوچه نیست. خوب یادم هست آن کوچه را و دیوارهای قدیمی خانههایی را که زیر باران پاییز و برف زمستان، حسابی نم میزدند و عطر خوش کاهگل را به فضای اطراف میپاشیدند.
شهیدلیاقت پیش از کوچ خانوادهاش از اینجا، در این کوچه بهدنیا آمد؛ اواخر دیماه سال۱۳۴۰ خورشیدی و در پانزده سالگی هم افتاد وسط ماجراهای انقلاب و در اوج مبارزات مردم مشهد در پاییز و زمستان۱۳۵۷، یکی از دانشآموزان دبیرستان کاشانی -در بولوار نبوت منطقه طلاب- بود که همراه با همکلاسیهایش نقشی مؤثر در جریان انقلاب داشت. اصلا دبیرستان کاشانی یکی از مدرسههای خاص در تاریخ انقلاب مشهد است و در دوران دفاعمقدس هم بیش از صد شهید در راه دفاع از دین و میهن، تقدیم کرد که یکی از آنها شهیدرضالیاقت است.
نام هممدرسهایهای رضا، روی برخی خیابانها و مدرسههای کوی طلاب هنوز باقی است. شهیدمسعوداختری یکی از این دانشآموزان بود که دبستانی را در محله طالقانی -که بعدها ابوذر نامیده شد- به نامش کردهاند. شهیدلیاقت شاید بهدلیل قرار گرفتن در چنین فضایی، با انقلاب اسلامی آشنا شد و حضوری فعال در عرصه مبارزات انقلابی پیدا کرد.
پدرش، محمدلیاقت، درباره حضور وی در ماجرای یکشنبه خونین مشهد (۱۰ دی۱۳۵۷) نقل کرده است: «صبح روز قبل [از دهم دی]برای شرکت در راهپیمایی از خانه بیرون رفته بود. دلهره داشتم و از پسرم بیاطلاع بودم. فکر کردم برای او مشکلی پیش آمده است. با خودم گفتم: شاید زخمی شده، شاید ساواک رضا را گرفته است.... شب را با هزار فکر و خیال به صبح رساندم. بالاخره برگشت. علت تأخیرش را پرسیدم. گفت: بابا، کل شب مشغول نگهبانی بودم. متعجب گفتم: نگهبانی از چه؟ جواب داد: از اجناس فروشگاه ارتش که به آتش کشیده شده بود. مراقبت میکردم تا انبار بیتالمال را غارت نکنند. خوشحال شدم که رضا آنقدر به بیتالمال اهمیت میدهد.»
حضور فعال در جریان مبارزات انقلابی کافی بود که پای رضا لیاقت را با آغاز جنگتحمیلی به بسیج مستضعفان باز کند. آن روزها تازه درس خواندن در سال آخر دبیرستان را آغاز کرده بود؛ بلافاصله با آغاز یورش ارتش بعثی عراق راهی جبهه شد، در مهرماه سال۱۳۵۹خورشیدی. دشمن تا نزدیکی اهواز پیش آمده بود و شرایط دفاعی خوزستان اصلا خوب نبود. شهیدلیاقت هنگام سقوط خرمشهر در اهواز بود و شاهد اشک و گریه همرزمانش؛ بااینحال، مانند خیلی از جوانهای شجاع، از نبرد با دشمن پا پس نکشید.
درست در هنگام گلولهباران اهواز، شهیدلیاقت همراه با دیگرنیروهای گردانی که از مشهد اعزام شده بودند، وارد صحنه نبرد شد. روز ۲۸آذرماه سال۱۳۵۹ او در نبرد سنگین و رودررو با تانکهای دشمن حضور داشت و همانجا از ناحیه سینه هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکر او را به مشهد انتقال دادند تا بهعنوان اولین شهید دانشآموز مشهد در دفاعمقدس تشییع شود. روز چهارم دیماه، مردم مشهد پیکر مطهر شهیدرضالیاقت را از مسجد شهدای فعلی در خیابان خسروی تا حرمرضوی تشییع کردند.
روزنامه خراسان، مورخ پنجم دی۱۳۵۹، تصویری از این تشییعجنازه در صفحه نخست خود منتشر کرد و گزارش داد: «پیکر دو تن از جانبازان راه وطن به اسامی سرباز شهید محمدرضافراهی منقضی خدمت و دانشآموز شهیدرضالیاقت، عضو بسیج مستضعفان خراسان، پیش از ظهر دیروز طی مراسمی در میان اندوه هزاران تن از مردم مسلمان و متعهد شهر مشهد، پرسنل لشکر۷۷، اعضای سپاه پاسداران و بسیج مستضعفان خراسان، روحانیون و دیگر اقشار مردم در مسجد بناها تا صحن امام تشییع شد.» سخنران مراسم تشییع پیکر شهیدرضالیاقت، حجتالاسلاموالمسلمینفرزانه بود.
پیکر شهید را بعد از تشییع به خواجهربیع انتقال دادند و در کنار دیگر شهدای مدفون در این مکان به خاک سپردند؛ بهاینترتیب، شهید رضالیاقت به تاریخ پیوست و بخشی از افتخارات جاودانه سرزمین ایران شد. اکنون با گذشت ۴۲سال از شهادت پرافتخار او، شاید برای نسل امروز باور اینکه روزگاری چنین جوانان و نوجوانانی در سرزمین مقدس ایران اسلامی میزیستهاند، دشوار به نظر برسد؛ اما این حقیقت انکارناپذیر و ابدی است.