به گزارش شهرآرانیوز؛ تا همین چند سال پیش «مغازهزدن» و «جنسآوردن» از کشورهایی مانند ترکیه، در ایران کسبوکاری بهحساب میآمد که میتوانست دستکم روی کاغذ، شما را پولدار کند. «بسازبفروشی» هم تا همین چند سال پیش، نمادی بود از ثروتسازی یکشبه و شغلی که افراد با سرمایهای بالاتر از حد متوسط میتوانستند به آن ورود کنند و سود کلان ببرند. حالا اما کمتر میشنویم که کسی در این صنف باشد و حسرت روزهای خوب گذشته را نخورد. از همین ۱۰سال گذشته به این طرف خیلی چیزها تغییر کرده است.
مغازهداری دیگر کار پررونقی نیست؛ آمار تعداد واحدهای تجاری-صنفی به نسبت هر هزار نفر جمعیت در ایران، یکی از بالاترین نسبتها در جهان است و به همین دلیل، رقابت در این حوزه بیاندازه دشوار شده است. از طرفی، وضعیت جیب خانوار ایرانی آنقدر خراب شده و نرخ ارز آنقدر بالا رفته، که حالا دیگر واردات بسیاری از کالاها از کشورهایی همچون ترکیه هم به صرفه نیست و واردکننده، نمیتواند کالا را در بازار ایران بفروشد. همهگیری کرونا را هم که به ماجرا اضافه کنیم، وضعیت بغرنجتر میشود.
بسیاری از کسبوکارهایی که ممکن بود در پاییز ۱۳۹۸ سر پا باشند، حالا دیگر مدتهاست از آستانه ورشکستگی عبور کردهاند و مشخص نیست حتی پس از واکسیناسیون، این مشاغل باز هم به بازار برگردند. از همین حالا مشخص است که بعضی کافهها، کلاسهای حضوری کنکور یا زبان و حتی برخی فروشگاههای لباس، واقعا از بازار خارج شدهاند. تجارتنیوز در گزارشی پنج کسبوکار که احتمالا در دهه پیشرو پولساز خواهند بود را معرفی کرده است.
آیا باید عطای کسبوکار و پول در آوردن را به لقایش بخشید؟ قطعا نه. این تنها ایران نیست که چنین تغییراتی را تجربه میکند و کشورهای دیگر اگر تحریم نداشتهاند، همهگیری کرونا به تنهایی اقتصادشان را عمیقا زیرورو کرده است. ترکیه تا همین چند سال پیش یکی از پنج کشور نخست در جهان با بیشترین میزان جذب گردشگر خارجی بود و حوزه گردشگری (در کنار نساجی و تولید خودرو)، یکی از سه حوزه پولساز در این کشور بهشمار میرفت.
این روند اما حالا تغییر کرده و این را حتی در رسانههای این کشور هم میتوان دید. بسیاری از هتلها و رستورانها ورشکسته شدهاند، خطوط هواپیمایی آسیب مالی دیدهاند و هزاران فرصت شغلی هم در بخش گردشگری از بین رفته است.
راهحل، در نوآوری و ایجاد اشکال جدید کسبوکار نهفته است که نمونههای آنها را همین حالا هم در اقتصاد ایران میتوان دید. اما اگر بخواهیم به پنج حوزه کسبوکار اشاره کنیم که احتمالا تا یک دهه آینده یعنی تا سال ۱۴۱۰ در ایران به رونق خواهند رسید و سرمایهگذاری در آنها میتواند هوشمندانه باشد، به کدام مثالها خواهیم رسید؟
یک: خدمات نگهداری از سالمندان: ایران یکی از سریعترین نرخهای سالمندشدن جمعیت را در جهان دارد و برای کشوری که تا سه دهه پیش، نرخ رشد جمعیت در آن بسیار بالا بود، این شگفتآور است. برخی پیشبینیهای جمعیتشناختی نشان میدهند که نسبت افراد با سن بالای ۶۵سال از مجموع جمعیت کشور، هر سال افزایش پیدا میکند و تا سال ۱۴۳۰، ایران ممکن است پیرترین کشور در منطقه «غرب آسیا» باشد.
از طرفی، تجربه کشورهایی که پیش از ما این روند را طی کردهاند، نشان میدهد که هم باید برای این وضعیت آماده بود و هم آنکه میتوان با هدایت منابع اقتصادی به سمت برخی خدمات خاص، بهرهوری عمومی اقتصاد ایران را تا سال ۱۴۱۰ خورشیدی دستکم اندکی بالا برد. بر این اساس، با توجه به روند پیر شدن جمعیت ایران، سرمایهگذاری در زمینه مراقبت از سالمندان توجیهپذیر خواهد بود: ایجاد خانههای تخصصی سالمندان، ارائه خدمات مراقبت از بیمار و سالمند در منزل، ساخت تجهیزات حفاظتی (همچون شلوارکهای محافظ لگن) و مواردی از این دست، نمونههای خوبی برای سرمایهگذاری هستند.
دو: آموزش آنلاین: همهگیری کرونا نشان داد که کسبوکارهای آنلاین، برندگان بلامنازع اقتصاد در سالهای آینده هستند. در طول نزدیک به دو سالی که از آغاز همهگیری میگذرد و بسیاری از کسبوکارها ورشکسته شدهاند، برخی شرکتهای آنلاین نه فقط کاهش درآمدی نداشتهاند که رشدهای چشمگیری را هم تجربه کردهاند. دادههای مجلاتی مانند «فوربس» هم نشان میدهد که ابرثروتمندان همچون جف بزوس و ایلان ماسک در دوران کرونا بهمراتب ثروتمندتر شدهاند.
به این ترتیب، آنلاین شدن کسبوکارها یا غیرفیزیکی شدن آنها، بدون تردید یکی از اَبَرروندهای جهان تجارت تا سال ۱۴۱۰ خواهد بود. اما چه چیزی باید آنلاین بشود؟ انتخاب در اینجا هم هوشمندی میخواهد و باید تغییرات در جهان را رصد کرد. مثلا، تقاضا برای آموختن زبان چینی به دلیل تداوم برتری اقتصادی چین در یک دهه آینده، افزایش خواهد داشت. از طرف دیگر، آموزش موسیقی هم به سمت سازهای جدید مانند «هنگدرام» میرود و ممکن است ورزشهای جدید مانند «باروسل» شاهد اوجگیری تقاضا در فضای آموزش آنلاین باشند.
سه: خدمات و صنایع حوزه سرگرمی: تا سال ۱۴۱۰، اقتصاد ایران بهصورت «بالقوه» میتواند دستکم حدود ۵۰درصد بزرگتر بشود. البته در صورتیکه در تمام سالهای پیشرو، جوی آرام و توسعهگرایانه بر اقتصاد کشور حکمفرما باشد و خبری از تشدید تحریمها و مواردی از این دست هم نباشد. از طرف دیگر، رشد شهرنشینی و «یکدستشدن» جامعه ایرانی چه با فربهشدن طبقه متوسط و چه با فربهشدن طبقه فرودست، نیاز به تفریح و سرگرمی را هم افزایش خواهد داد.
این بهمعنای رشد «اقتصاد سرگرمی» در یک دهه آینده خواهد بود. ازجمله زمینههای مناسب برای سرمایهگذاری در این بخش هم میتوان به ساخت و مدیریت سالنهای سینما، کافهها، باشگاههای ورزشی، ساخت و تولید لوازم شهربازی، «اتاقهای فرار» و طیفی گسترده از مهارتها در حاشیه «اقتصاد هنر» همچون بازیگری، کارگردانی تئاتر، تدوین فیلم و… اشاره کرد.
چهار: صنعت خردهفروشی: خردهفروشی Retail، همین حالا هم بزرگترین صنعت دنیاست و این روند میتواند در سالهای آینده حتی دنبالهدارتر هم بشود. تقریبا همه ما بهصورت روزمره از سوپرمارکتها، میوهفروشیها و فروشگاههای کوچک محلی خرید میکنیم و این روند با فرض بهبود وضعیت اقتصادی و گسترش ابعاد طبقه متوسط، صعودی هم خواهد بود. تشدید روند مصرفگرایی هم به نفع این صنعت خواهد بود. بنابراین، شاید راهاندازی مغازههای کوچک محلی در شهرهایی که تعداد مغازههای کمتری دارند، منطقی بهنظر برسد.
این در حالی است که در سال ۱۴۱۰، در شهرهای بزرگ، فروشگاههای زنجیرهای جای فروشگاههای کوچک و محلی را خواهند گرفت و این روند هم از همین حالا مشهود است. از طرفی، با تداوم کاهش قدرت خرید خانوار ایرانی (که در برخی از پیشبینیهای اقتصادی بهچشم میخورد) خرید از فروشگاههای زنجیرهای که کالا را با تخفیف به فروش میرسانند نیز همهگیری بیشتری پیدا خواهد کرد. فعالان حوزه خردهفروشی باید شیوههای نوین ازجمله ابداع ساز و کارهای جدید تخفیف و «خرید گروهی» و نیز بهبود شیوههای تحویل رایگان را به کار بگیرند تا بتوانند در کوران رقابت شدید در این حوزه، دوام بیاورند.
پنج: خدمات شخصیسازی: مورد آخر میتواند جالبتر از موارد دیگر باشد؛ شخصیسازی یکی از استراتژیهای به نسبت جدید در حوزه بازاریابی است که بهطور ساده، عبارت است از طراحی و تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت، دقیقا به شکلی که مشتری میخواهد. مثلا، فرض کنید شما یک سرویس غذاخوری خاص میخواهید که همه بشقابها و کاسههایش با یکدیگر تفاوت داشته باشند و شما آنها را تکتک و از میان یک مجموعه انتخاب کنید.
یا مثلا، ترجیح میدهید یخچالی بخرید که در آن قرمز رنگ باشد اما بدنهاش به رنگ نقرهای. در شکل تولید کارخانهای کنونی، معمولا چنین کاری انجام نمیشود، اما «شخصیسازی» یا «تولید سفارشی»، به دلیل آنکه در آینده تمام محصولات تنوع بیشتری در قیاس با امروز خواهند داشت، دست شما را برای فروش بازتر میگذارد و بنابراین، بد نیست که از حالا در فهرست کسبوکارهای پولساز در آینده قرارش بدهید.
منبع: هفت صبح