صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

ذکر جمیل علامه

  • کد خبر: ۸۲۳۵۶
  • ۰۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۶
دکتر علی شمسا - استاد دانشگاه علوم پزشکی مشهد

اولین دیدار بنده با علامه برمی‌گردد به سال‌های حدود ۴۴، وقتی که تازه قرار بود دانشجوی پزشکی شوم. در دانشکده پزشکی درس تشریح بدن در همان سال‌های اول برقرار بود. سالن نسبتا بزرگ و هر چند نفر یک جسد برای تشریح داشتند. جسد‌ها بی‌هویت بودند.

از خانواده‌ای مذهبی بودم. پدرم به این شرط اجازه داد به دانشکده پزشکی بروم و پزشک شوم که اگر «خطایی کردم و بی‌دین شدم، مسئول خودم هستم.» این تعهد را در محضر یکی از آیات عظام دادم.

خب، پر واضح است که لمس میت خالی از اشکال نیست؛ بنابراین باید این مسئله را از یک روحانی آگاه پرسید؛ لذا رفتم مدرسه نواب، طبقه دوم مشرف به خیابان نادری (آیت‌ا... شیرازی فعلی) خدمت آقای محمدرضا حکیمی: لمس میت با پوشیدن دستکش بدون اشکال است.

مجالس سخنرانی- علامه حکیمی در ماه مبارک رمضان، حوالی ظهر، در منزلی پشت دادگستری فعلی مشهد، به ایراد سخنرانی مذهبی می‌پرداختند و نکته جالب این سخنرانی، تشویش سخنران بود که در آغاز می‌گفت: «متأسفانه نمی‌دانم برای چه نوع فکر و علم مستمعین محترم حاضر سخن بگویم. دانشجو، دانش‌آمور، تاجر، فرهنگی، بازاری؟» البته آن روز‌ها عمامه داشتند.

پیگیر ترجمه خوب نهج‌البلاغه

تاکنون بیش از ۲۰۰ ترجمه و شرح بر نهج‌البلاغه (راه فصاحت، راه شیوایی) نوشته‌اند. علمای اسلامی نهج‌البلاغه حضرت علی (ع) را «تالی قرآن» یا اخ‌القرآن (برادر قرآن) نامیده‌اند. هم‌اکنون بنده ۵ نهج‌البلاغه در کتابخانه کوچک خودم دارم که قدیمی‌ترین آن ترجمه فیض‌الاسلام است. ۲ نهج‌البلاغه به شعر و ترجمه مرحوم مصطفی زمانی و ترجمه مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی. ترجمه دکتر شهیدی ترجمه‌ای دقیق و بسیار شیوا و به سبک خود نهج‌البلاغه با رعایت آرایه‌های ادبی و برنده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۹ است.

اما در زمانی که صحبت ماست، ترجمه شادروان جواد فاضل با ترجمه آزاد و البته بسیار فخیم و روان، مورد استقبال گسترده «علی‌دوستان» قرار گرفته بود.

این ترجمه زیبا بود، ولی کامل نبود. شایع بود که علامه حکیمی به شادروان جواد فاضل پیشنهاد کرده بود ایشان به جای نوشتن داستان‌های ادبی (دختر یتیم، گل قرنقل، ماجرا، تقدیم به تو و ...) به ترجمه کامل و دقیق نهج‌البلاغه بپردازد، و علامه پاداش مادی وی را از بازاریان «دین‌پرور» ستانده و به او می‌دهد. عمر شادروان جواد فاضل کوتاه بود و نتوانست آن را به سرانجام برساند.

کمک به نویسندگان جوان و انقلابی

پرویز خرسند، جوان مشهدی متولد ۱۳۱۹، ساکن محله شاه‌عباس، نویسنده‌ای تازه‌کار بود با نثری زیبا که به قول دکتر شریعتی: «برادرم، پرویز خرسند، قوی‌ترین نویسنده‌ای است که نثر امروز را در خدمت ایمان دیروز ما قرارداده است.»
علامه حکیمی در چاپ کتاب این نویسنده تازه‌کار، با نام «آنجا که حق پیروز است» کمک کرد و مقدمه‌ای هم بر آن نگاشت، کتابی با نثر فاخر پرویز خرسند.

پرویز خرسند بعد از انقلاب، به حکم حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای سردبیر مجله «سروش» شد.
جوان دیگری هم در چاپ کتابش کمک کرد که یادم نیست.

آثاری که از ایشان خواندم

علامه محمدرضا حکیمی نوشته‌های متعددی دارد. «الحیاة» ستون فقرات آثار ایشان است که همراه با ۲ برادرش (محمد و علی) در ۱۲ جلد به زبان عربی نوشته است. رهبر انقلاب در نماز جمعه هفتم فروردین ۱۳۶۰ به عنوان یک کتاب قیمتی و گنجینه فرهنگ اسلامی از آن یاد کرده است، دائرةالمعارفی بر پایه آیات قرآن و احادیث صحیح.

علامه مقدمه‌ای در ۱۰۷ صفحه بر کتاب «احیاگر حوزه خراسان» نوشته است. این کتاب گذری دارد بر زندگی و آثار میرزا مهدی اصفهانی (۱۳۰۳ ق. اصفهانی - ۱۳۶۵ ق. مشهد)، مردی که بار‌ها خدمت امام زمان (عج) رسیده است و با داشتن شرایط کافی و وافی برای مرجعیت، آن را نپذیرفته است. علامه حکیمی معتقد است که اگر آثار این فقیه عالی‌قدر به مقدار مناسبی تلخیص و به زبان‌های زنده دنیا استادانه ترجمه شود، امید اقبال صاحب‌نظران وجود دارد و برای «سخنان طعن‌آمیز امثال برتراند راسل و ارنست رنان پاسخی دندان‌شکن می‌باشد و حقایق‌طلبان جهان را به حوزه حقایق قرآنی رهنمون می‌شود».

تنها کتابی که از علامه خوانده‌ام «تفسیر آفتاب» است، نثری بسیار فاخر درباره امام خمینی (ره):‌ای حماسه چکاد‌های عصیانگر!‌ای حماسه بازوان وضوگرفته خونین!‌ای حماسه آشوب‌های نستوه هر فلات!‌ای حماسه آبادی‌ها و شهرها، میدان‌ها و برزن‌ها!‌ای حماسه شب‌هایی در برابر هزار و یک شب!‌ای حماسه «جسر بغداد»، نه آن همه دیگر بغداد!‌ای حماسه صلابت شبانان!

اکنون شما را بر بال فرشته‌های فریاد‌های خونین، به اوجگاه خورشید فراخوانده‌اند؛ و امروزه فریاد‌ها و فریاد‌ها به یاری «روح خدا» برخاست و به آسمان رسید و کلمه خون شد، و خون کلمه، و کلمه‌ها فریاد و این همه را خورشید می‌نوشت.

امیدوارم شعله این انقلاب مقدس همه‌جا افروخته گردد و خورشید آن به همه‌سوی بتابد و پرچم «اتحاد جماهیر اسلامی» به‌زودی در جهان به اهتزار درآید ان‌شاءا....

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.