سعادتمند، سیدی - پایینِ پایِ حضرت، درست زیرِ سقفِ گنبدیِ مسجدِ گوهرشاد، چشم، حُکم پرندهای را دارد که در باغهای بهشت از شاخهای به شاخه دیگر میدود. نقشهای اسلیمیِ تافته در هم، شکستِ نور در آینه ایوان و دستی که سبز و فیروزهای را در کنارِ هم نشانده تا اُخراییِ گلهایی که هرگز به خزان نمینشینند، بیشتر به صورتت لبخند بزند، تنها گوشهای از زیباییِ مکانی است که کلمات در توصیفش الکن هستند. بی جهت نیست که نامِ مسجد گوهرشاد در ابتدای فهرستِ مساجدِ زیبای ایران نوشته شده است. مسجدی که تاریخش حکایتِ کوتاهی از فعالیت هایِ فرهنگی بانویی است که مشهدِ قرنِ نهم را به شهری آباد تبدیل کرد و از آن پایتختی برای گسترشِ فرهنگ و توسعه علم ساخت. گزارش پیش رو مروری است بر اقداماتِ فرهنگیِ گوهرشاد بانو و روایتِ تاریخ مسجدِ جامع شهر به بهانه پانصدوهشتادویک ساله شدنِ آن
سالها پس از چنگیز
سالها پس ازخاموش شدنِ آتشِ ویرانگریِ چنگیز در دشتِ خراسان، شاهرخ میرزا بر اریکه سلطنت تکیه زد و با تاییدِ پدرش گوهرشاد خاتون را که دختر یکی از اُمرای نامیِ تیمورِ گورکان بود، به همسری برگزید. او که زنی ادیب و دانش دوست بود، توانست در طول حیات خود با توسعه مراکز فرهنگی، خاندانِ تیموری را که تا پیش از آن به سبب خون ریزیهای تیمور لنگ در نظر مردم مشتی جانی و غارتگر شناخته میشدند، به قومی دانش دوست و فرهنگ پرور تبدیل کند. این تغییرِ وجه حاصل نمیشدمگر با ساخت مسجد و مدرسه، آن هم در زمانهای که هنوز بوی سوخته شدن کتابها و کتاب خانههای نیشابور در دِماغ مردم مانده بود.
شاهرخ شاه و آبادیِ ویرانهها
به شهادت مورخانِ عهد تیموری، شاهرخ بر خلاف پدرش مردی صلح جو، دین دار، دادگر و دوستدار علم بود و دانشمندان و ادیبان را مورد لطف و حمایت خود قرار میداد. او هرات را که مقر حکومتش بود به صورتِ مرکزی فعال برای آموزش و گسترشِ ادبیات، علوم و هنر درآورد و این شهر را به محلِ اجتماع عالمان، ادیبان و هنرمندان تبدیل کرد. شاهرخ میرزا همچنین به تشویق همسرش، تلاش کرد تا ویرانگری هایِ پدرش را در شهرهایی که مورد هجوم او قرار گرفته بودند، ترمیم کند و رنگ آبادانی را بر دیوارهای فرو ریخته آنان بپاشد. از همین رو مدارسِ بسیار ساخت و خانقاهها را رونق داد.
بایسنقر و پیِ انداختن مسجد شهر
بایسنقر میرزا در سال ۸۱۷ خورشیدی از طرف پدرش شاهرخ به حکومت خراسان غربی که مرکز آن مشهد بود، رسید و پس از مدت کوتاهی راهی این دیار شد. بایسنقر قریبِ ۲۰ سال بر خراسان حکومت کرد و به توصیه مادرش، سنگِ بنای مسجد گوهرشاد را بنا نهاد. روایت است وقتی گوهرشاد خاتون برای زیارت و نظارت بر ساخت مسجدِ جامع به مشهد آمد، قندیلی طلا به وزن ۳۰۰۰ مثقال را پیشکش حرم رضوی کرد و فرمان داد در مکان فعلیِ محله چهارباغ، باغ و کاخی بزرگ احداث کنند تا هر وقت به زیارت حرم مفتخر میشود، در آنجا استراحت کند. مشهد تا پیش از این، به سبب رونقِ نیشابور و طابرانِ طوس (طوس فعلی)، چون در شمارِ شهرهای درجه دو و سه قرار داشت، هیچ گاه مسجد جامع نداشت. همین امر هم سبب شد وقتی به مرکزیت خراسان غربی درآمد، گوهرشاد خاتون، معمار مخصوص خود «قوام الدین شیرازی» را مأمور کند تا برای مشهد، مسجدی متناسب با شأنِ نویافته اش بسازد. گوهرشاد خاتون برای این مهم، زمینی یک هکتاری در کنار حرم حضرت رضا (ع) را نشان کرد و قوام الدین شیرازی در آن بنایی با وسعت ۲۰۰ تا ۳۰۰ متر مربع ساخت که شامل یک صحن بزرگ، یک ایوان رفیع در قبله صحن با گنبدی با شکوه بر روی آن، به اضافه دو مناره یا گلدسته در دو طرف گنبد، هفت شبستان (فضای سر پوشیده) و چند درِ ورودی میشد. ساختِ این مسجدِ عظیم و رواقهای ضمیمه آن (دارالسیّاده، دارالحفاظ و دارالسلام) حدود ۴ سال طول کشید.
موقوفاتی برای مسجد گوهرشاد
قطعا مسجدی با این شکوه و عظمت را نمیتوان بدون پشتوانه مالی رها کرد. از همین رو گوهرشاد بانو، ۸ سال پس از اتمامِ بنای مسجد، املاک فراوانی را که در مشهد، تربت جام و دیگر شهرها داشت، وقف مسجد کرد و شرایط اداره و خرج درآمد آنها را در وقف نامهای شرح داد؛ این وقفنامه در نیمه ماه رجب سال «۸۲۹ خورشیدی» تحریر شده و به امضای واقفه (بانوگوهرشاد)، همسرش (شاهرخ) و تنی چند از بزرگان سیاسی و علمی هرات رسیده است.
احداث مصلا و مدرسه هرات
بانو گوهرشاد آغا گرچه به عنوان همسر سلطان در امور سیاسی کشور دخالت و مشارکت جدی داشت، اما عمده همتش را صرف ساختن بناهای عام المنفعه در شهرهای مشهد و هرات میکرد. یک سال پیش از آنکه مسجد جامع شهر مشهد به پایان برسد، او شروع به احداث مصلا و مدرسهای عظیم در شهر هرات با معماری قوام الدین شیرازی کرد.
قتل گوهرشاد.
اما روزگار بر این مدار ادامه پیدا نکرد و کمیتِ این خدمات عامالمنفعه با مرگ همسر گوهرشاد در سال «۸۵۰ ه. ق» لنگ شد. شاهرخ میرزا در سن هفتادودو سالگی درگذشت و همسر شصت ساله خود را تنها گذاشت تا روی سیاه تاج و تخت را هم ببیند. خاتون که سالها پیش از مرگ همسر، هر دو پسر خود را نیز از دست داده بود، حالا تنها چند نوه و یک پسر ناتنی داشت که به خاطر حسادت خیلی دل خوشی از او وفعالیتهایش نداشتند؛ آز و طمع این مردان دورهای از آشوب و کشمکش در ایران به وجود آورد آنچنان که شهبانوی سابق به زندان و اسارت افتاد و ۲۰ سال پر از عذاب و اضطراب را سپری کرد و در آخر هم در حالی که در یکی از مدرسههای هرات حبس بود در نهم ماه رمضان ۸۶۱ به قتل رسید. مردم شهر با احترام زیاد جسد وی را تشییع و در کنار جسد فرزندش بایسنقر در همان مدرسه خود گوهرشاد دفن کردند. این مقبره هنوز هم برخلاف تخریب دیگر قسمتهای مدرسه گوهرشاد و مصلای وی در هرات، گنبد مقبره وی و بایسنقر در آن شهر بر پا و مورد احترام همگان است.
جای خالی خیابانی به نام «گوهرشاد» در مشهد
مهدی سیدی؛ مشهد شناس و سرپرست نویسندگان کتاب «مسجد و موقوفات گوهرشاد» دامنه موقوفات گوهرشادخاتون را در سازههای برجا مانده از او نمیداند و با «فرهنگساز» خواندن او، چنین توضیح میدهد: «در زمان این بانو، وسعت ابنیه حرم مطهر از ۲۰۰ متر مربع تجاوز نمیکرد. این گوهرشاد بود که رواقهای دار الحفاظ، دارالسیاده و دارالسلام را نیز ضمیمه این مسجد ساخت. چند سال بعد هم وقفنامهای برای این مسجد تنظیم کرد که بر اساس آن املاک زیادی در شمال و غرب مشهدِ آن زمان و حتی شهر تربت جام وقف مسجدجامع شهرشد؛ به عنوان مثال یک نمونه اراضی وقفی گوهرشاد در مشهد، اراضی ۳۰۰ هکتاری سرده و سعدآباد است که اکنون محدوده مسکونی کال قرهخان تا فلکه فردوسی را شامل میشود.»
سیدی ادامه میدهد: «علاوه بر اینها، بایسنقر، پسرگوهرشاد که خود خطاط زبردستی بود، هنرمندان شاخص زمان را نیز به دور خود جمع کرده بود که آثاری، چون مجموعههای نفیس «قرآن بایسنقری» و «شاهنامه مصور بایسنقری» را خلق کردند. تحویل اجتماع دادن چنین فرزندی را هم میتوان یکی دیگر از خدمات گوهرشاد نامید.». این مشهدپژوه در ادامه با گلایه از اینکه گوهرشاد با توجه به خدمات فرهنگی بسیارش در مشهد گمنام مانده، از حذف نام او از یکی از خیابانهای شهر میگوید: «در همین محدوده اراضی سرده و سعدآباد قبلا یک خیابان به نام او تابلو خورده بود که حدفاصل فلکه سعدآباد (میدان تختی کنونی) تا فلکه صاحب الزمان (عج) قرار داشت. همچنین خیابان مطهری شمالی هم که این معبر را قطع میکرد به نام شوهر گوهرشاد یعنی شاهرخ نامگذاری شده بود. این مشهدپژوه در پایان پیشنهاد میکند که خیابانی در مشهد را به نام این بانو مزین کنیم: «تاکنون وزرا، وکلا و شاهان بسیاری به مشهد آمدهاند و هدایا و املاک وقفی بیشماری را هم در این شهر از خود به یادگار گذاشتند، اما هیچکدام به پای گوهرشاد خانم نمیرسند. این در حالی است که نه تنها در شهر که حتی در اراضی وقفی خودش هم خیابانی به نام او نیست. در تمام خراسان کهن اگر بگردید مسجدی به نفیسی گوهرشاد پیدا نمیکنید و این حاصل درایت این زن است، اما ما مردم و مسئولان شهر برای گرامیداشت این اقدام بزرگ و تحسین برانگیز چه کردهایم؟ البته بعد از اینکه از فلکه «صاحب الزمان» به «میدان شهدا» یک خیابان جدید باز شد، کلی تلاش کردیم که نامش را «گوهرشاد» بگذارند که مسئولان وقت نپذیرفتند.
مساحت۹۴۱۰ متر مربع
قدمتدوره تیموری
معمارقوامالدین شیرازی
اهمیتسوای معماری منحصربهفرد و بینظیر مسجد گوهرشاد، باید این مسجد را کانون بسیاری از رخدادها و رویدادهای مهم مشهد در طول تاریخ به ویژه در دوران مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی دانست.
۸۱۷سال ساخت مسجد گوهرشاد در «کتاب موقوفات گوهرشاد» سال ۸۱۷ ه. ق، یعنی هم زمان با شروع حکمرانی «بایسنقر میرزا» پسر گوهرشاد خاتون در مشهد، ذکر شده، اما قدیمیترین کتیبه باقیمانده از آن مربوط به سال «۸۲۱ ه. ق» است.
۱۰۸۴بخشی از بنای مسجدگوهرشاد در این سال به دلیل زلزله تخریب شد. این زلزله که کانون آن در نیشابور بوده، سبب تخریب گنبد و ایوانهای مسجد گوهرشاد، رواقها، دارالحفاظ و دارالسیاده میشود که تا سال ۱۰۸۸ ه. ق مرمت و بازسازی شد.
۱۳۱۴تجمع مردم مشهد در اعتراض به اجباری شدن طرح بر سر گذاشتن کلاه پهلوی در دوره رضاشاه، مسجد گوهرشاد را به میدانِ درگیری و کشتار تعداد زیادی از اهالی مشهد، تبدیل کرد. در این حادثه بخشهایی از مسجد دچار خسارت شد.
۱۳۳۰پس از گلوله باران روسها در این سال، گنبد و ایوانهای مسجد صدمه دید. همین امر سبب شد گنبد، ایوان مقصوره و ایوانهای شرقی و غربی مسجد در سال ۱۳۳۹ هق مورد بازسازی اساسی قرار بگیرد.
جاذبههای دیدنی مسجد گوهرشادمعماری مسجدبنای عظیم مسجد، به شیوه حجیمسازی و سازه چهار ایوانی با آجرها و مصالح ساختمانی قرن نهم ساخته شده است و یکی از شاهکارهای معماری دنیاست. طاقهای گنبدیشکل مسجد و منارههای آن با تزئینات خاص و استفاده از سبک مقرنس، همچنین نقوش و خطوط دیوار بر روی زمینه گچی و معرقکاری ممتاز عصر تیموری، جلوههای بینظیری از هنر ایرانی را در قلب حرم مطهر به نمایش گذاشته است.
منبر صاحبالزمان (عج) این منبر که در کنار محراب ایوان مقصوره قرار دارد، از چوب گردو و گلابی با شیوه منبتکاری و قلمزنی به دست پرتوان استاد محمد نجار خراسانی، منبتکار معروف عصر فتحعلیشاه قاجار ساخته شده و دارای ۵/۷ مترارتفاع و ۱۴ پله است. یکی از عجایب هنریِ منبر صاحبالزمان (عج) این است که در بنای آن حتی یک عدد میخ چوبی یا فلزی کوبیده نشده است. این منبر در سال ۱۳۲۵ شمسی به دست مرحوم استاد «حیدر نیکنام گلپایگانی» مرمت شد.
ایوان مقصورهاین ایوان، با حدود ۵۰۰ مترمربع مساحت، ۳۷ متر طول و ۵/۲۵ متر ارتفاع، از باشکوهترین ایوانهای مسجد و نمونه کامل و برجسته هنر ایرانی به شمار میرود. معماری ایوان مقصوره، همه با کاشیهای معرق نفیس آراسته و در تمام دیوارها و غرفههای آن اسماءالهی و آیات قرآن نقش خورده است.