صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

سودای زعفران در اندونزی

  • کد خبر: ۸۵۴۳
  • ۱۸ آبان ۱۳۹۸ - ۰۷:۴۴
گپ وگفت با گردشگر اندونزیایی درباره اولین تجربه مشهدگردی اش
عظیم زاده| اولین مرتبه‌ای است که قدم در این آب و خاک می‌گذارد و تنها انتخابش برای ۳-۲ روز ایرانگردی، مشهد است. «نور» صدایش می‌کنند و وقتی از او می‌خواهیم خودش را کامل معرفی کند می‌گوید نور رحمانتیکا و برایمان می‌نویسد: "Nurrohmantika". خودش ساکن امارات است، در یک شرکت هواپیمایی کار می‌کند و خانواده اش در اندونزی زندگی می‌کنند. می‌گوید زعفران ایرانی حسابی در اندونزی خواهان و طرف دار دارد و خواهرش آنجا طلای سرخ ایران را می‌فروشد. حالا، او یک تیر برداشته و می‌خواهد با آن چند نشان بزند؛ با دست پر از این سوغاتی اصیل خراسانی به شهر و دیارش بازگردد و زعفران مورد نیاز خواهرش را تهیه کند، در این اثنا زیارت و سیاحتی هم می‌کند؛ گشت و گذاری که تا به حال تجربه آن را نداشته است. با او دقیقا در روز آخر سفرش در لابی هتل محل اقامتش نشستیم و گپ وگفت مختصری انجام دادیم؛ آن هم لابه لای سوز سرمایی که با هر بار باز و بسته شدن در هتل، همه وجودمان را نشانه می‌گرفت.

مشهدگردی بهینه در حداقل زمان
کاملا مشخص است که سعی کرده در همین مدت کوتاهی که در ایران به سر می‌برد، از وقتش نهایت استفاده را بکند. صبح روز قرار ملاقاتمان مشغول زیارت در حرم امام رضا (ع) بوده، بعد از آن رفته به سراغ آرامگاه فردوسی و همین چند دقیقه قبل از اینکه بیاید هتل مشغول گشت و گذار در بازار و خرید سوغاتی بوده است. البته فقط به این اکتفا نکرده است که زعفران را از پشت ویترین و زیر نور جلوه پرداز مغازه‌ها ببیند. تور زعفران در تربت حیدریه هم یکی دیگر از برنامه‌های جذابی بوده که اینجا حسابی از آن استقبال کرده و آن طور که خودش می‌گوید تماشای یک تکه زمین مملو از گل‌های خوش رنگ و زیبای زعفران و طریقه چیدن و برداشت آن تجربه منحصر به فردی بوده است که اینجا برایش رقم خورده است. او از زیارت امام رضا (ع) به عنوان یکی از خاطره‌های خوبش یاد می‌کند و می‌گوید: «خیلی خوشحالم که چنین فرصتی برایم فراهم شد. در حرم حال و هوای معنوی و عجیبی به آدم دست می‌دهد که بسیار دوست داشتنی است.»

دوباره می‌آیم، اما تنها نه
او نیز شبیه به گردشگران زیادی که برای بار اول به ایران پا می‌گذارند اعتراف می‌کند که تصویر ذهنی همیشگی اش چندان شباهتی با واقعیتی که حالا مقابل چشم هایش است، ندارد. می‌گوید: «اطرافیانم وقتی شنیدند که ایران را برای مسافرت انتخاب کرده ام، متعجب شدند، چون گمان می‌کردند که این انتخاب، انتخاب معقولی نیست. خیلی‌ها فکر می‌کنند ایران برای مسافر‌ها و گردشگرانی که پا به این کشور می‌گذارند امن نیست و ممکن است حضورشان در این کشور برایشان مشکل آفرین باشد. با این حال، من همیشه تصاویر کشور ایران را در اینترنت می‌دیدم و مناظر و تصاویر و دیدنی‌های زیبا و دوست داشتنی اش مرا مجذوب می‌کرد.» او، حالا دوباره نقبی می‌زند به آرامگاه فردوسی و می‌گوید: «ایران کشوری است که به لحاظ تاریخ و تمدن غنی است و قدمت زیادی دارد. من پیش از این هم نام فردوسی را شنیده بودم، اما امروز که همراه با "لیلا مهذب" راهنمایم پا به این مکان گذاشتم، از جزئیات بیشتری درباره این شاعر بزرگ و کتاب شاهنامه اش مطلع شدم. مردم اندونزی کم و بیش ایران را می‌شناسند، اما به صورت خیلی کلی. قطعا دوباره به ایران سفر خواهم کرد، اما نه تنها، بلکه به همراه خانواده و دوستان.»

در جست وجوی یک تابلو به زبان انگلیسی
همان طور که انتظار داشتیم، از مهمان نوازی ایرانی جماعت نیز سخن به میان آمد؛ صفتی که پر بیراه نیست اگر بگوییم دیگر تمام گردشگرانی که برای اولین مرتبه یا چندمین بار پایشان به این آب و خاک باز می‌شود حتما از آن یاد می‌کنند. او نیز همانند بیشتر گردشگران مردم ایران را مهربان، مهمان نواز و خوش برخورد می‌داند که تلاش می‌کنند اوقات خوشی را برای مهمانشان تدارک ببینند. وقتی از او می‌پرسیم اگر بخواهی ایرانی‌ها و مخصوصا مشهدی‌ها را با یک کلمه توصیف کنی، چند ثانیه مکث می‌کند و می‌پرسد: «فقط با یک کلمه؟» و بعد دوباره چند ثانیه تفکر و تعمق می‌کند و خیلی ناگهانی مثل اینکه جرقه‌ای در ذهنش زده اند با صدای بلندتر از حد معمول می‌گوید: “Sweet”. او، اما گله‌ای هم دارد؛ گله‌ای که شاید در نگاه اول به چشم هر گردشگر غیر فارسی زبان، می‌آید: «شما هیچ چیز انگلیسی در شهرتان ندارید! یعنی اگر کسی بدون راهنما و تورلیدر به اینجا سفر کند، نمی‌تواند آدرس یابی کند و مکان مورد نظرش را پیدا کند. حتی تابلو‌هایی برای راهنمایی نیز وجود ندارد. این کار را برای گردشگران سخت خواهد کرد.» نکته‌ای که با توجه به زائرپذیر بودن شهر مشهد حتما باید به آن توجه شود. دقیقا همانگونه‌ای که حالا در گوشه و کنار شهر در مطب دکتر‌ها و مراکز زیبایی و پای تابلوی داروخانه ها، همان گونه که مورد نیاز بخش گردشگری سلامت بوده عناوین عربی آن‌ها برای گردشگران و مراجعان عرب زبان به چشم می‌خورد.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.