نجمه موسویزاده| شهرآرانیوز، هفتساله بود که همراه با پدر به طبیعت میرفت و از نزدیک حیوانات و گیاهان وحشی را میدید، دیدن مخلوقات خداوند و زیبایی بکر پیرامونش از همان سن و سال کم باعث شد تا نگاهش ریزتر و بادقت بیشتری باشد، زمانی که به خانه بازمیگشت قلم به دست میگرفت و منظرههایی را که دیده بود نقاشی میکرد.
چند سالی گذشت و این طبیعتگردی همچنان ادامهدار بود حالا او در طراحی تبحر پیدا کرده بود و بهدلیل ثبت تماشای آنچه دیده است رو به هنر عکاسی آورد، اما باز هم نمیتوانست عطشی را که در مقابل طبیعت داشت در خود خاموش کند پس با توجه به آشنایی و پیشزمینهای که در زمینه ریختهگری و تراشکاری داشت برای اولینبار دست به قلم شد و حکاکی روی قنداق تفنگ شکاری پدر انجام داد، اکنون بیش از ۳۵ سال از آنزمان میگذرد.
علیاصغر خوانساری متولد ۱۳۴۳ ساکن محله امام خمینی (ره) نشان هنری «دست خلاق» و مدرک درجه یک هنری دارد و آثار قلمزنی و طلاکوبی او روی فلزات و گوهر سنگها نهتنها داخل کشور بلکه در نقاط مختلف جهان خواهان زیادی دارد.
از همان دوران کودکی علاقهمند به کارهای فنی و هنری بود برای همین هم تجارب مختلفی را در برهه زمانی نوجوانی با گذراندن دوره تعمیرات تفنگ شکاری، ریختهگری، تعمیر دوربینهای عکاسی و... کسب کرد، اما تفاوت او نسبت به دیگران در این بود که کار را فقط یاد نمیگرفت بلکه به دنبال ایجاد خلاقیت بود به عنوان مثال زمانی که در عکاسی مشغول به کار شد بزرگنمایی دوربینها را زیاد میکرد و با خرید یک دوربین از مناظر طبیعی عکس میگرفت حتی برخی عکسهای او از آسمان شب در مجله چاپ شده بود.
خوانساری که تجربه کارکردن در ریختهگری و تراشکاری را داشت و از کودکی نیز طراحی میکرد بهخوبی میدانست که قلم را باید با چه زاویه و درجهای بسازد و چگونه باید با حرکت دست روی فلز حرکت دهد تا آنچه میخواهد نقش ببندد، اولین قلمزنی را روی تفنگ شکاری پدر انجام داد، اما بعد از نتیجه کار تصمیم گرفت تا این ذوق هنری خود را ادامه دهد آن هم بدون هیچ آموزش و استادی!
خوانساری اصلیترین قوت یک هنرمند را همان ذوق و علاقه میداند و میگوید: سرمایه اصلی هنر قلمزنی و طلاکوبی همان عشق سوزان هنرمند است در ادامه فرد باید با طراحی آشنا باشد، چون اگر مفهوم طرح را نفهمد نمیداند چطور قلم بزند و با چه زاویه و تا چه میزان روی فلز پیشروی کند از طرفی اگر بخواهد فقط از روی طرح طراح قلمزنی کند اثری که باقی میگذارد بیروح است و به دل مخاطب نخواهد نشست.
او با اشاره به اینکه اثر هنری از گوهر درونی هنرمند نشئت میگیرد، ادامه میدهد: هنرمند علاوهبر علاقه و طراحی باید آشنایی درباره آلیاژ فلزات داشته باشد و تا حدودی متریال و زوایای قلم را بشناسد تا بتواند بهدرستی از آنها استفاده کند، در این صورت است که یک اثر هنری فاخر خواهیم داشت نه یک کار کپی شده و بیکیفیت.
خوانساری میافزاید: زمانی که هنرمند این ۳ عنصر را داشت حال صنعت به کمک او میآید تا با هنر دستان او اثری خلاقانه و ممتاز را راهی بازار کند به عنوان مثال ساعتهای مارکدار و روز دنیا ترکیبی از هنر و صنعت است که خواهان زیادی دارد و افرادی حاضرند بهای زیادی در قبال آن بپردازند.
او که ساعتهای طولانی به دلیل علاقه کار میکرده دچار عارضه چشمی شده است و تقریبا بینایی چشم چپ خود را از دست داده است: برخی اوقات از ساعت ۷ صبح تا ۱۰ شب بدون اینکه کار دیگری انجام دهم مشغول قلمزنی بودم، چون چشم نمیتواند خودش را با عدسی تطبیق دهد در طولانی مدت آسیب میبیند و با توجه به اینکه عدسیها غیراستاندارد هستند این محو کارشدن باعث شد تا ۹۰ درصد بینایی چشم چپ خود را از دست بدهم.
اثر قلمزنی و حکاکی را منحصر به شهر اصفهان نمیداند و میگوید: در سفری که به این شهر داشته است یکی از استادان برجسته و پیشکسوت قلمزنی اصفهان به نام استاد علاقهمندان را دیده است، استاد با دیدن کارهای خوانساری گفته است که سبک و هنر او در این رشته سبکی خاص و منحصر به فرد است.
خوانساری دلیل این موضوع را نداشتن استاد و علاقه خود برای یادگیری، تکرار و تمرین میداند و میافزاید: اثر هنرمند و حس او به کارش قطعا به اثرش نیز منتقل میشود، هرچقدر در تکنیک توانمند باشیم اگر احساس درونی ما پاک نباشد و بنا به علاقه کار نکنیم تأثیر خود را روی اثر خواهد گذاشت. قلمزنی و طلاکوبی یکی از هنرهای دست است که نیاز به دقت و ظرافت بسیاری دارد بنابراین هنرمندان باید از ابزاری همچون عدسی برای دید بهتر استفاده کنند.
آثار هنری خوانساری فقط یکبار خلق میشوند و تکرار ندارد، بسیاری از این آثار توسط علاقهمندان خارج از کشور خریده شده و یکی از آرزوهای او این بوده که مجموعهداری با حمایت صنایع دستی این آثار را بخرد تا در کشور حفظ شوند. او که توانسته برای اولینبار در کشور روی سنگ عقیق طلاکوبی انجام دهد از نبود حمایت کافی از هنرمندان گله دارد و میگوید: اگر بازارچه فروشی برای ارائه آثار هنرمندان برپا شود و یا حراجی هنر مشابه آنچه در تهران برگزار میشود در مشهد نیز اتفاق بیفتد، شاید بعد حمایتی نیز بیشتر شود و مشکلات هنرمندان برطرف شود. هدف خوانساری و یکی از آرزوهایش دایرکردن آموزشگاهی است تا بتواند هنر خود را به علاقهمندان آموزش دهد و، چون اینکار نیازمند حمایت مالی است هنوز محقق نشده است.