صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

آیا واقعا آدم‌های بی پول، آدم‌های بی دست وپایی هستند؟

  • کد خبر: ۸۷۲۲۶
  • ۱۸ آبان ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۳
بهاره رهنما دوباره یک حرف جنجالی زده است؛ بسیاری از این حرف‌ها و حدیث‌های فضای مجازی را باید نادیده گرفت، اما زمانی که این حرف‌ها و حدیث‌ها بر زبان چهره‌های پرمخاطب جاری می‌شود، قصه اش فرق می‌کند. حرف‌هایی که نه به زبان آوردن آن‌ها و نه شنیدنشان خوشایند نیست و ریشه در درک آشفته افراد از جهان اطرافشان دارد.

مریم شیعه زاده | شهرآرانیوز - بسیاری از حرف‌ها و حدیث‌های فضای مجازی را باید نادیده گرفت، اما زمانی که این حرف‌ها و حدیث‌ها بر زبان چهره‌های پرمخاطب جاری می‌شود، قصه اش فرق می‌کند. حرف‌هایی که نه به زبان آوردن آن‌ها و نه شنیدنشان خوشایند نیست و ریشه در درک آشفته افراد از جهان اطرافشان دارد.

چند روز پیش بهاره رهنما، چهره‌ای که به ندرت از اخبار و حواشی دوری می‌کند؛ در ویدیویی گفت؛ آدم‌هایی که پس از ۳۰ سال کار کردن، آسایش و آرامش را تجربه نمی‌کنند، آدم‌های بی دست و پایی هستند و بعد با شروع انتقادها، خیلی زود از موضع خود کوتاه آمد و در ویدیویی دیگر گفت که همه این حرف‌ها را درباره شخص خود و حرفه بازیگری مطرح کرده است.

سال‌ها پیش اندیشمندی نظیر وبر، «فرد» را تنها واقعیت جهان اجتماعی معرفی کرد و تحلیل مناسبات این چارچوب را، با تحلیل کنش افراد پیوند داد. پیرو افکار وبر، تعاریف گوناگونی برای خردورزی ارائه شد و در این تعاریف، تأکید بسیاری بر ارزش آزادی عمل فردی مطرح شد.

به عقیده در این میان افرادی که به دنبال پیاده سازی تفکرات لیبرالی و گسترش نظام سرمایه داری غربی بودند، با اتکا به نظریه «وبر» تعریفی متفاوت از جامعه ارائه کردند. آن‌ها جامعه سالم، جامعه‌ای است که به افراد امکان آزادی عمل و شکوفایی بدهد و «حق» را همیشه برتر از «مصلحت» بداند. آنچه چند روز پیش از زبان بهاره رهنما شنیدیم و تاکنون بار‌ها و بار‌ها در کتاب‌های موفقیت و چگونه پولدار شدن خوانده ایم، دنباله‌ای از همین تفکرات است.

آن‌ها می‌خواهند زمانی که فرد وارد جامعه می‌شود، برای رسیدن به اهداف خود در بازار؛ تنها بر توانایی‌های خود تکیه کند و سهمی برابر با همه افراد جامعه داشته باشد. در حالی که این تعریف از خودشکوفایی و دستیابی به هدف، ساختار‌ها را به طور کلی نادیده می‌گیرد. افراد با زمینه‌ها و پیشینه‌های مختلف راهی بازار می‌شوند و امتیاز‌های اولیه، استعداد‌ها و بخت‌های گوناگونی در اختیار دارند. آن‌ها گاه چنان از نابرابری و تفاوت رنج می‌برند که هرگز نمی‌توانند سهم منصفانه‌ای از بازار دریافت کنند.

نابرابری و تبعیض در جامعه همیشه وجود دارند و وظیفه دولت ها، کاهش فاصله میان مردم است، اما تا آنجا که به اصل آزادی افراد لطمه وارد نشود. ارجحیت حق بر مصلحت، در دنیایی که منابع محدودی دارد و افراد حاضر در آن می‌خواهند همه چیز را از آن خود کنند؛ رفاه عمومی را به خطر می‌اندازد و گسترش تفکرات این چنینی، می‌تواند به سرخوردگی طبقه‌ای منجر شود که در این رقابت نابرابر، کیلومتر‌ها از خط پایان دور افتاده اند. دستیابی به ثروت و قدرت در عرصه عمومی، تنها محصول تلاش فرد نیست و چشم پوشی از دیگر منابع و در سطوح مختلف تحلیل، ملغمه‌ای را به وجود می‌آورد که نتیجه اش می‌شود همین حرف‌های ناحق و ناپسند.

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.