صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

ابعاد اجتماعی فراموش‌شده در طرح‌های تفصیلی شهری

  • کد خبر: ۸۸۱۲
  • ۲۱ آبان ۱۳۹۸ - ۰۶:۲۸
حمید مسعودی پژوهشگر اجتماعی جهاد دانشگاهی
باور به یک برنامه‌ریزی شهری منسجم و منظم اجتناب‌ناپذیر است. شهر‌ها بدون برنامه‌های کوتاه و بلندمدت درگیر مسائل و مشکلات بسیاری خواهند شد و قدر مسلم هزینه‌های جبران‌ناپذیری را بر دوش مردم و مدیران شهری خواهند گذاشت. شهر‌هایی که به برنامه‌ریزی توجه می‌کنند، توسعه متوازن دارند و کیفیت زندگی شهری را نیز تضمین می‌کنند. امروزه شهر‌ها از طرح‌های مطالعاتی چندی بهره می‌برند؛ طرح‌های جامع که اصول و راهبرد‌های اساسی شهر، پهنه‌بندی‌ها و کاربری‌های مختلف شهری را پیشنهاد می‌دهند، در رأس آن قرار دارند. در مرحله دوم، طرح‌های تفصیلی شهری قرار دارند که به‌نوعی راهنمای پیاده‌سازی و اجرایی‌کردن طرح‌های جامع هستند. طرح‌های جامع، بلندمدت و طرح‌های تفصیلی، کوتاه‌مدت هستند. طرح‌های جامع زمانی امکان اجرایی پیدا می‌کنند که طرح‌های تفصیلی و جزئی‌تر پس از آن تصویب و اجرا شود. این نوع طرح‌ها ازجمله طرح‌های حیاتی، اساسی، هزینه‌بر و ضروری در هر شهری به‌ویژه کلان‌شهر‌ها محسوب می‌شوند. اصولا در اجرای مطالعات طرح‌های جامع و تفصیلی به بخش‌هایی مانند جوانب کالبدی، اقتصادی، ترافیک و تردد، محیط‌زیست، چشم‌انداز‌ها و اصول برگرفته از طرح‌های فرادستی، زیرساخت‌های شهری، وضعیت مسکن و تملک و بخش‌های اختصاصی شهر‌ها همچون گردشگری و... توجه می‌شود. این بخش‌ها از سوی کارشناسان مختلف انجام می‌شود و در یک نظام یکپارچه در کنار هم قرار می‌گیرد. بررسی وضعیت طرح‌های جامع و تفصیلی نشان از نقاط ضعف مختلفی است که نمود آن را در وضعیت فعلی شهر‌ها به‌خوبی ملاحظه می‌کنیم. یکی از بخش‌هایی که بیش از دیگران به آن بی‌توجهی شده، مطالعات و ارزیابی‌های اجتماعی طرح‌های جامع و تفصیلی است. به‌راستی که شهر از سوی مهندسان، مطالعه و طراحی می‌شود، ولی جامعه‌شناسان، روان‌شناسان، اقتصاددانان و محققان علوم اجتماعی کمتر در آن‌ها به ایفای نقش می‌پردازند. در ضوابط بالادستی نیز به‌طور مشخص و دقیق جایگاه آن‌ها دیده نشده است و بنابراین وقتی طرح‌ها به مرحله اجرا و پیاده‌سازی می‌رسند، مشکلات یکی پس از دیگری خود را نشان می‌دهند. نبود نظام منسجم و یکپارچه مطالعات باعث می‌شود بخش‌های مختلف مطالعات طرح‌های جامع و تفصیلی به‌صورت جزیره‌ای انجام شود و امکان یکپارچه‌سازی یافته‌ها از بین برود و چیرگی با بعد کالبدی باشد. اقتصاد شهر نیز خود را صرفا به این بعد وابسته می‌کند و زندگی پایدار، کیفیت زندگی مناسب و فعالیت شهری و حتی درآمد پایدار شهری تضعیف می‌شود. اگر سازمان‌هایی که وظیفه مطالعه و ارائه طرح‌های کلان‌شهری را دارند، توجه ویژه‌ای به ابعاد اجتماعی نمایند، به مراتب حین اجرا مشکلات کمتری با جامعه و بهره‌برداران خواهند داشت. مطالعات اجتماعی از ۲ جنبه می‌تواند یاری‌رسان طرح‌های جامع و تفصیلی باشد؛ در جنبه اول، این مطالعات می‌تواند راهبرد‌های اجتماعی و کلان در رابطه با آینده شهر‌ها ارائه نماید و این راهبرد‌ها می‌تواند پیشنهاد‌های کلان طرح‌های جامع را تحت‌تأثیر قرار دهد. در بعد دیگر، مطالعات اجتماعی می‌تواند راهنمای ارائه و اجرای طرح‌های تفصیلی در سطح خرد باشد. در بررسی شرح خدمات این مطالعات متوجه می‌شویم که به ابعاد اجتماعی و فرهنگی نگاهی بسیار سطحی و غیرمنسجم می‌شود. برای مثال، بیشتر این مطالعات صرفا به جوانب جمعیت‌شناختی و قشربندی اجتماعی، ابعاد امنیتی و وضعیت سکونت توجه می‌کنند؛ درصورتی‌که به ابعادی همچون مشارکت اجتماعی، هویت اجتماعی عدالت اجتماعی، رضایتمندی شهروندان و موارد دیگر توجه نمی‌شود. مطالعات اجتماعی با نیازسنجی از شهروندان، ارزیابی آثار اجتماعی طرح‌های اجراشده قبلی، ارزیابی آگاهی و مشارکت شهروندان در اجرای طرح‌های شهری، ارائه پیشنهاد‌های عملکردی در این برنامه‌ها و همچنین ارائه نمود‌های عینی و کالبدی جوانب اجتماعی باید در کنار مهندسان قرار گیرد. امروزه با توجه به چالش‌ها و مشکلات بسیار در اجرای این طرح‌ها توجه بیشتری به مطالعات اجتماعی می‌شود، ولی این امر همچنان از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. محققان اجتماعی با نقد و بررسی این طرح‌ها و ارائه پیشنهاد‌های درخور توجه می‌توانند به تعامل با مهندسان شهری وارد شوند و به تقویت طرح‌های جامع و تفصیلی بپردازند.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.