امیرمنصوررحیمیان | شهرآرانیوز - شهرها فقط مُشتی خانه و ساختمان، که تعدادی خیابان و اتوبان از میانشان میگذرد، نیستند. بلکه عقبه و خاطرات آدمهای بیشماری هستند که روی خاک آنها پا گذاشتهاند و زیر آسمان آنها زندگی کردهاند. به تعبیر دیگر، شهرها جان بسیاری از آدمهایی هستند که هر کدام به فراخور نقش خودشان در بالندگی و رشد آنها نقش داشتهاند.
از آن رفتگری که تن خیابانهای خسته از رفتوآمدهای روزانهاش را جارو کشیده، تا آن شاعری که باران را بر جان تفدیده درختان بلند چنار و افرا توصیف کرده است. از نانوایی که نان مردم را از آتش تنور گرفته تا معلم و استادی که رسم عقل و عشق را آموزش میداده است. همه آنهایی که زندگی کردند و برای آدمهای دیگر خاطره ساختند.
یکی از این معلمها که یادش در جان و روح همه آدمهای اهل هنر در همهجای ایران، همیشه زنده است، بدون هیچ تردیدی «دکتر اصغر کفشچیانمقدم» است. کسی که در ۱۹مهر امسال، قربانی کرونا شد و این مرض منحوس، فرصت چندین سال دیگر، آموزش و تولید آثار ارزشمند بسیاری را از جامعه هنری و از او، گرفت. کسی که شاگردان بسیاری را تربیت کرده بود و هنوز هم فرصت پروراندن هنرمندان دیگر را داشت. کسی که بهواقع برازنده لقب استاد بود.
اصغر کفشچیانمقدم، متولد سال ۱۳۴۲ در مشهد بود. او دکترای هنرهای تجسمی داشت و به عنوان طراح، نقاش و فعال در حوزه هنر مدرن و پژوهشگر و عضو هیئت علمی و استادیار پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، فعالیت میکرد. از سوابق هنری کفشچیانمقدم، میتوان به انتشار کتابهای مجموعه کاریکاتور و چاپ آثار کاریکاتور در نشریات داخلی اشاره کرد. او مدیر گروه نقاشی و مجسمهسازی دانشکده هنرهای تجسمی دانشگاه تهران نیز بود.
تألیف مقالات متعدد در زمینه هنرهای تجسمی در نشریات فرهنگی و هنری، دبیر سومین و چهارمین نمایشگاه هنر جدید تهران، داور و عضو شورای سیاستگذاری و انتخاب آثار چند نمایشگاه و جشنواره هنری و شرکت در نمایشگاههای متعدد داخلی و خارجی هنری هم گوشهای از کارنامه بلندبالای هنری او به حساب میآمد. وی با اینکه معلمی دلسوز برای همه اهالی هنر محسوب میشد، ولی به هنر مشهد، به عنوان زادگاهش توجه ویژهای داشت. هر کجا کاری از دستش برمیآمد کوتاهی نمیکرد و مشتاقانه برای کمک و همفکری خودش را میرساند.
خیلی از هنرمندان مهجور مشهدی و آثار هنری آنها را به کشور و جهان معرفی کرد و در بسیاری از بزنگاههای هنر این شهر حضور داشت و به این نوع فعالیتها افتخار هم میکرد. کسی که به پایتخت مهاجرت کرده بود، ولی دل در گرو این جغرافیا داشت و شاگردان و هنرمندان زیادی وامدار او هستند. پس پُر بیراه نبود که هنرمندان مشهدی علاوه بر پیامهای تسلیت فراوانی که در شبکههای مجازی از سوی بیشتر اهالی فرهنگ، در سراسر کشور، دست به دست میشد، بزرگداشتی به مناسبت درگذشت او برگزار کنند.
اولین یادمان را «نگارخانه بنبست» برگزار کرد. در این یادمان، خانواده استاد هم حضور داشتند و با دیدن آثار و فیلمهایی از او یاد و خاطرهاش را زنده کردند. «علیپوری» مدیر نگارخانه که خود زمانی از شاگردان استاد کفشچیانمقدم بوده است، در این بزرگداشت، میزبان نقاشان و هنرمندان نامآشنا بود. «صالح موسویان»، «رضا خلیلی»، «طاهره واحدیان موحد»، «سید محمد ابوترابی» و «دکتر سید نظامالدین امامیفر» از زندگی و اخلاق این هنرمند فقید و رویارویی با او در طول فعالیتهای هنریشان، سخن گفتند.
صالح موسویان، به عنوان دبیر این یادمان از فعالیتهای هنری و جایگاه استاد کفشچیانمقدم و نقش او در فرهنگسازی برای هنر مشهد و نگاه او به هنر مدرن، سخن گفت.
رضا خلیلی، نقاش، نیز از کیفیت و تکنیک استادانه او برای تولید اثر هنری بزرگی بر روی دیوار دانشگاه هنر تهران صحبت کرد. نقاشی دیواری که یکی از بزرگترین آثار تولید شده در این باره است. از تخصص و دقت دکتر کفشچیانمقدم برای خلق این اثر و آثاری شبیه به آن و همچنین دقت و نکتهسنجی او در تقابل با دیگر ابعاد هنری و درباره شاگردان و آثار آنها، سخن گفت.
طرحها: محسن اسدی و جلیل صابری
دکتر امامیفر، نیز به عنوان همکار و دوست استاد، از اخلاق حرفهای و زیباییهای رفتاری او تعریف کرد. به گفته امامیفر، کفشچیانمقدم علاوه بر مهارت و دانش در مورد امور نظری، در بحث کار عملی نیز بسیار پخته و ماهر ظاهر میشد و همیشه اخلاقمداری را سرلوحه فعالیتهای خودش قرار میداد. او بسیار جدی و ریزبینانه فرآیند تولید هنر را دنبال میکرد و از هیچ فرصتی برای آموختن و آموزش هنر نمیگذشت.
طاهره واحدیان موحد، سخنران بعدی بود که از نقش مرحوم کفشچیان در هنر مشهد، چه آن زمانی که در این شهر زندگی میکرد و چه بعد که به تهران مهاجرت کرد، صحبت کرد. از قبول کردن و مشارکت در جشنوارهها و همایشهای هنری که در مشهد برگزار میشد و جدیت او برای آموزش هنر به هنرجویان این شهر، تعریف کرد. ابوترابی هم از اخلاق، صبر و مهربانی استاد به هنرجویان و حس مثبتی که منتقل مینمود سخن گفت و یادمان را با خواندن چند بیت شعر ادامه داد. در پایان دختر استاد و همسر ایشان صحبت کردند و یکسان بودن رفتار او را درباره دختر خودش و با دیگر هنرجویان یادآور شدند و خاطرهاش را گرامی داشتند.
بزرگداشت بعدی را کارتونیستها و کاریکاتوریستهای حوزه هنری مشهد برگزار کردند. کفشچیانمقدم در طول زندگیاش بسیار به این شاخه هنری علاقهمند بود و خودش را جزو خانواده بزرگ کارتونیستها و کاریکاتوریستها به حساب میآورد. تا آنجایی که چند کتاب و مقاله در زمینه کاریکاتور منتشر کرد و آثارش در این باره هم درخور ملاحظه بودند. این یادمان که به همت هنرمندان قدیمی و جدید حوزه هنری برگزار شد، شامل کارگاهی چندساعته با موضوع معلم و چهره استاد بود.
قدیر وقاری، محسن اسدی، محمد آقامیرزا، حسین نقیب، جلیل صابری، حسین وقاری، وجیهه نیازی و مجید اسلامپناهی هنرمندان کاریکاتور مشهد بودند که در این مراسم و کارگاه شرکت کردند و با تولید آثاری در موضوعات مطرح شده یاد و خاطره آن مرحوم را گرامی داشتند. آنها بعد از کارگاه بر سر مزار کفشچیانمقدم، در آرامگاه خواجهربیع حاضر شدند و فاتحهای به رسم ادب نثار روح او کردند. یاد معلمی دلسوز و بااخلاق که کرونا او را از هنر مشهد و ایران گرفت، گرامی باد.