میترا صدر | شهرآرانیوز؛ از هنرمندان دهه ۵۰ است که توانسته در بخشهای مختلف هنر نمایش موفق باشد. بازیگری، کارگردانی، نویسندگی و پژوهش در این هنر، بخشی از فعالیتهای علیرضا اسدی، هنرمند ساکن محله رسالت، است. آشنایی او با هنر نمایش از تربت حیدریه آغاز شد و به مشهد و تهران رسید. او از فرصتهایی که در مسیر زندگی با آن روبهرو شد استفاده کرده و توانسته به اهدافش برسد.
علاوه بر فعالیتهایش در هنر نمایش در این رابطه نیز کتابهای پژوهشی و تاریخی به چاپ رسانده و علاوهبراین، خودش ناشر است. او مانند بسیاری از هنرمندان تئاتر مشهد روی صحنههای مختلف کشوری و بینالمللی درخشیده است و توانسته جوایز زیادی را در این جشنوارهها به دست آورد. علیرضا اسدی مثل بسیاری از همنسلانش دوست دارد تئاتر مشهد همچون ادوار تاریخی گذشته پیشتاز باشد و در میدانهای هنری ایران و بینالمللی بدرخشد.
اسدی متولد ۲۰ شهریور ۱۳۵۶ در شمیران است. او در یک خانواده کمجمعیت به دنیا آمده و فرزند اول خانواده است. نظم و انضباط و مسئولیتپذیری را از پدر نظامیاش آموخته است. بهدلیل نزدیکی به تهران سالهای کودکی خود را در این شهر میگذراند. اما از زمان آغاز مدرسه و بهدلیل شغل پدر به تربت حیدریه میآیند و سالهای ابتدایی تا دبیرستان را آنجا پشت سر میگذارد. سال ۱۳۷۰ و در دبیرستان آیتا... غفاری در تربت حیدریه با هنر نمایش آشنا میشود. صدای خوب و رسای او در گروه سرود، اعضای انجمن نمایش دبیرستان را ترغیب میکند تا به او پیشنهاد بازی در نمایش را بدهند.
تجربه بازی در نمایشهای دبیرستان و ارتباط با مخاطبان همسال باعث میشود تا او جدیتر به تئاتر فکر کند. سال ۱۳۷۵ با اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان تربت حیدریه همکاری خود را آغاز میکند و بهطور حرفهای وارد این عرصه هنری میشود. میگوید: دیدن افراد حرفهای و رفت و آمد با افراد تحصیلکرده و هنرمند علاقهام را به این هنر بیشتر کرد. اولین نمایشی که در آن نقشآفرینی کردم «هرمز کمان» بود که به چندین جشنواره نیز راه پیدا کرد و طعم شیرین این هنر و ارتباط با مخاطب برایم درونی شد.
بعد از بازی در نمایش «هرمز کمان» این هنر برای او جدیتر میشود و با اینکه تازهوارد دوره جوانی شده تصمیم میگیرد با حضور در جشنوارههای مختلف استانی و دانشجویی استعداد و توانایی خود را در این هنر ارزیابی کند. سال ۱۳۷۷ کارگردانی نمایش «خرس» نوشته حمید امجد را به عهده میگیرد و در این نمایش بازی هم میکند.
بعد از اجرا متوجه علاقهاش به کارگردانی میشود و این رشته را بهطور جدیتر دنبال میکند. سال ۱۳۷۹ دو نمایش «شبهای حرم» و «پیکر تراش» را کارگردانی میکند که هر دو موفقیتهای بسیاری را برای او به دنبال دارد. میگوید: با نمایش «شبهای حرم» در اولین جشنواره دانشجویی خراسان بزرگ شرکت کردم و توانستم عنوان نمایش برتر و جایزه بهترین کارگردانی را کسب کنم. پس از آن با نمایش «پیکر تراش» اثر فرهاد ارشاد در جشنواره استانی حضور پیدا کردم و نمایش ما برگزیده شد.
موفقیت در این جشنوارهها و تجربیاتی که از شرکت در آنها به دست میآورد، دلیلی میشود برای دنبالکردن این هنر بهطور علمی. او از استادان این رشته در تربت حیدریه برای طی کردن این مسیر کمک میگیرد. رضا حسینی، محمد و رضا حسنزاده از استادان تئاتر او در تربت حیدریه بودند. میگوید: آقای رضا حسنزاده آن زمان مدرک کارشناسی هنرهای نمایشی و تئاتر را از دانشگاه تهران دریافت کرده بود و از من خواست تا این هنر را بهطور حرفهای و با توجه به منابع علمی این رشته دنبال کنم. با اینکه رشته دانشگاهی من نمایش نبود، اما از همان زمان با مطالعه زیاد و خواندن کتابهای مختلف اطلاعات و دانشم را در این حوزه افزایش دادم.
بعد از اتمام جشنواره تئاتر دانشجویان کشور در تهران ماندگار میشود و فعالیتهای هنری خود را با یکی از دوستانش دنبال میکند. میگوید: مهران حسینی یکی از هنرمندان خوب تئاتر تهران است و آنزمان مدیر فرهنگسرای شفق بود. با همکاری یکدیگر گروه نمایش فرهنگسرا را راهاندازی کردیم و نمایش «گوشه قلبم» از نوشتههای محمد چرمشیر یکی از استادان برجسته نمایشنامهنویسی را در سالن آمفیتئاتر فرهنگسرا به روی صحنه بردیم. این نمایش را یک شب نیز در خانه تئاتر میدان فردوسی تهران اجرا کردیم.
در مدت حضور خود در فرهنگسرای شفق کارگاه آموزش بازیگری و کارگردانی را راهاندازی میکند. اسدی سال ۱۳۸۰ در تهران به گروهی رسانهای میپیوندد که بعدها تغییر نام میدهد و هماکنون به عنوان باشگاه خبرنگاران جوان فعالیت دارد.
آن زمان آقای نصیری دانشجوی کارشناسیارشد ادبیات نمایشی بود و بعد دانشجوی دکتری این رشته در ارمنستان شد. بعد از اجرای نمایش در تهران با همفکری آقای نصیری نمایش «آرا» را تغییر دادیم و، چون موضوع آن ارمنیهای مهاجر ایران بود، دعوتنامهای از خانه هنرمندان ایروان ارمنستان دریافت کردیم. محوریت کار پیوند جامعه ارمنی حاضر در ایران و جنگ و دفاع مقدس بود. پس از این دعوتنامه گروه را جمعآوری کردیم و پس از تمرینات گسترده به مدت سه شب در حال وهوای سال نو میلادی ۲۰۱۰ در ارمنستان نمایش را اجرا کردیم. نام این نمایش را برای اجرا در ارمنستان به «گانتلت» تغییر دادیم.
گانتلت به معنای آرایش جنگی دو گروه در مقابل یکدیگر است و به درگیری درونی شخصیت نمایش به نام آرا برمیگردد. آرا، عکاسی ارمنی است که در جنگ چیزهایی دیده که بین برگشت به ارمنستان و رسیدن به آرامش و ایستادن و انجام رسالتش دچار کشمکش درونی است. این اجرا تجربه بسیار مثبتی برای تیم ما بود و بازخورد خوبی در مطبوعات کشور ارمنستان داشت. تئاتر ارمنستان تحت تأثیر تئاتر روسیه است و نویسندگان و هنرمندان روس در همه دنیا شناختهشده هستند.
علیرضا اسدی در تمام طول فعالیت هنری خود از تکنیکها و موضوعات مختلف هنری استفاده و سعی کرده با شرکت در جشنوارههای مختلف موضوعی و آزاد تجربه خود را افزایش دهد. اوسال ۱۳۸۹ با نمایش «به خاطر خواب من، سرباز» اثر مهدی نصیری در جشنواره ملی مقاومت در آبادان شرکت میکند و گروه این نمایش تمام جوایز این جشنواره شامل بازیگری زن و مرد، نویسندگی، کارگردانی و... را به دست میآورند. میگوید: این نمایش با محوریت دفاع مقدس و داستان آن برای مخاطب جذاب بود و هر بینندهای را با هر سلیقهای جذب میکرد.
در برگشت از نمایش دعوتنامه دیگری از ارمنستان بهدلیل اجرای نمایش «به خاطر خواب من، سرباز» دریافت میکنند که متأسفانه به دلیل کمبود منابع مالی امکان حضور دوباره را از دست میدهند. این نمایش در جشنواره منطقهای دفاع مقدس در بیرجند نیز به اجرا در میآید و نمایش برگزیده میشود. هر شش بازیگر نمایش در این جشنواره جایزه بازیگری اول تا سوم زن و مرد، همچنین کارگردانی و نویسندگی را میگیرند.
این نمایش پس از آن نیز اجرای عمومی بسیار موفقی را پشت سر میگذارد. در سال ۱۳۹۰ با نمایش «پلی از جنس شیشه» اثر نگار نادری در نخستین جشنواره ملی راه روشن شرکت میکند و جوایز این جشنواره را نیز به دست میآورد. این جشنواره با موضوع امنیت زنان در جامعه و با همکاری قوه قضائیه اجرا میشود. شرکت در جشنوارههای متعدد به او کمک کرده تا اطلاعات خود را در زمینههای مختلف افزایش دهد. سال ۱۳۹۱ با نمایش «آخرین نامه» و با رویکرد طنز بخشی از اتفاقات هشت سال دفاع مقدس را به نمایش میگذارد.
این نمایش به قدری برای مخاطبان جذاب است که تا چند شب بعد از اتمام اجرا برای دیدن آن به مجتمع امام رضا (ع) میآیند. او خاطرهای هم از این نمایش دارد. میگوید: مادری بعد از چند هفته از پایان نمایش با من تماس گرفت و گفت، یکی از فرزندانم تئاتر شما را دیده و برای بقیه فرزندانم تعریف کرده است و حالا دو فرزند دیگرم اصرار دارند که برای دیدن نمایش بیایند. با شرمندگی از اینکه نمیشد نمایش را دوباره به روی صحنه ببریم یک لوح فشرده از نمایش را به او هدیه کردم.
نمایش «سه شب با مادوکس»
علیرضا اسدی سال ۱۳۹۰ موفق میشود پروانه گروه هنری آراد را از اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کند. این گروه هم اکنون نزدیک به ۳۰ عضو دارد. آموزش و اجرای نمایش بخشی از فعالیتهای این گروه است. او مهمترین فضای آموزشی هنرهای نمایشی را دانشگاه میداند و میگوید: این فضای آموزش در مشهد تا امروز وجود نداشته است. از چند سال اخیر هنرستانهای پسرانه و دخترانه این رشته هنری را دارند و به علاقهمندان این هنر آموزشهای لازم داده میشود.
خوشبختانه به تازگی یک دانشگاه غیرانتفاعی نیز برای کار در حوزه نمایش دایر شده است. تا قبل از آن این آموزشها توسط مراکزی همچون هنرستان شمایل به علاقهمندان منتقل میشد، اما مشکل این دورهها این بود که بهطور مقطعی بود و نمیتوانست جای خالی دانشگاه و هنرستانهای هنر نمایش را پُر کند.
او به جوانان علاقهمند به این هنر پیشنهاد میدهد با پشتوانه علمی به این هنر ورود کنند و پشتکار داشته باشند. در غیر اینصورت تلاش آنها آب در هاون کوبیدن است.
علیرضا اسدی فضای تئاتر را در شهرهای تهران، مشهد و تربت حیدریه تجربه کرده است و تئاتر مشهد را یکی از تئاترهای موفق کشور میداند و میگوید: تئاتر خراسان و به طور ویژه تئاتر مشهد، وضعیت مطلوبی دارد و این امر به همت جوانانی میسر شده است که از همه چیزشان برای رسیدن این هنر به نقطه آرمانی گذشتهاند. اقتصاد هنر امر بسیار مهمی است، سالهاست که ما هیچ حمایت دولتی از تئاتر نمیبینیم.
پیش از این به طور خاص، ردیف و بودجهای برای رسیدگی به تئاتر اختصاص داده میشد، هرچند مبلغ آن محدود بود. اما امروزه در مشهد به قدری بحث اقتصاد هنر رونق گرفته که بحث حمایتهای دولتی فراموش شده است. هر چند در کشورهای صاحب تئاتر حمایت دولتی و شهرداری از تئاتر وجود دارد.
در حال حاضر در بحث اقتصاد تئاتر به استقلال رسیدهایم و این استقلال اثراتی را نیز برای هنر به دنبال دارد و آن هم این است که نداشتن وابستگیهای دولتی دست هنرمند را برای پرداختن به موضوع دلخواه خود باز میگذارد. همین باعث میشود تا آثار نمایشی از حالت سفارشی خارج شود و گروههای مختلف با موضوعات متفاوت آثاری نمایشی زیادی را به اجرا در میآورند و این یکی از نکات مثبت تئاتر مشهد است.
خوشبختانه در سالهای گذشته تئاتر به سبد فرهنگی خانوادهها اضافه شده و با اینکه به علت شیوع کرونا دو سال سالنهای تئاتر مشهد تعطیل بود، اما به محض اینکه وضعیت مشهد به حالت معمول برگشت، در یک زمان بسیار کوتاه سالنها پر شد. احیای گروههای تئاتری نیز بسیار بهسرعت انجام شد و این امر در کمتر مرکز استانی به چشم میخورد. اما تئاتر مشهد مشکلات زیرساختی دارد. این شهر تنها دو سالن رسمی برای تئاتر دارد که معمولا در اختیار گروههای خاص قرار میگیرد. سالنهای خصوصی نیز برای گروههای نوپا و جوان هزینه زیادی دربردارد.
با اینکه در حال حاضر اداره ارشاد و فرهنگ اسلامی نمیتواند از گروهها بهطور مستقیم حمایت کند، اما امکان واگذاری سالنهای اصلی را به گروههای جوانتر دارد. از طرفی سالنهای اصلی نیاز به تعمیرات و تعویض وسایل دارند. تجهیزات این سالنها دیگر پاسخگو نیست. سیستمهای سرمایشی و گرمایشی همچنین سیستمهای نوری، تصویری و صندلیها باید تعویض شوند. تئاتر مشهد در حال حاضر به لحاظ تولید، جذب مخاطب و اطلاعرسانی مشکل خاصی ندارد.
نمایش «پلی از جنس شیشه»
علیرضا اسدی معتقد است، یک کارگردان خوب بیش از هرچیز باید از شناخت خوبی برخوردار باشد و برای رسیدن به هدف استراتژی داشته باشد. او میگوید: یک کارگردان باید مسیر خود را برای تولید یک اثر نمایشی مشخص کند. اگر تنها از احساس خود برای تولید آثار بهره بگیرد بعد از مدت کوتاهی با شکست روبهرو میشود. انتخاب درست نمایشنامه نیز یکی دیگر از ویژگیهای کارگردانان موفق است. علاوه بر این کارگردان باید تسلط کافی به صحنه، بازیگران و طراحان نور و صدا داشته باشد تا بتواند در زمان لازم نکات مهم را به آنها یادآوری کرده و از تمام صحنه برای اجرا استفاده کند. او در این سالها با توجه به نمایشنامههای متفاوتی که اجرا کرده از سبکهای مختلف نمایش نیز بهره گرفته است.
علیرضا اسدی علاوهبر هنر نمایش فعالیت فرهنگی دیگری را نیز دنبال میکند. او مدیر انتشارات آراد توس است و این انتشارات کتابهای زیادی را در حوزههای مختلف به چاپ رسانده است. یکی از این حوزهها هنرهای نمایشی است که تا کنون کتابهای تخصصی زیادی در این زمینه به چاپ رسیده است. از آن جمله میتوان به کتابهای «روشنان» خودش اشاره کرد. این کتاب ۳۰۰ صفحه است. او در این کتاب اتفاقات جشنواره تئاتر خراسان را از ابتدا تا به امروز دنبال کرده است و بیشتر جنبه تاریخی و پژوهشی دارد. علاوه بر «روشنان»، «درام بهعلاوه چهار» اثر چهار نمایشنامهنویس زن مشهدی است.
«آقای صدای خاطره انگیز» نگاهی به آثار و آرای زنده یاد رضا رضاپور، «تمام استاد» نگاهی به زندگی پدر تئاتر خراسان محمد لطفی مقدم و مجموعه نمایش «وسط پاییز» اثر جواد اشکذری است. علیرضا اسدی کتاب «بر مدار مهتاب عاشقی» را نیز نوشته است. این کتاب نگاهی به زندگی و فعالیتهای شهید حسین اصغر قانع گلیان دارد. او میگوید: شهید قانع جزو شهدای ناشناخته است سعی کردم با جمعآوری خاطرات این شهید او را بیشتر به علاقهمندان راه شهادت معرفی کنم.
علیرضا اسدی ۱۵ سال است که در محله رسالت سکونت دارد و شناخت خوبی از منطقه به دست آورده است. او درباره هنر نمایش در این منطقه میگوید: بیشتر ساکنان این منطقه کارمند هستند و جمعیت جوان این محدوده زیاد است و استعدادهای بالقوهای در منطقه وجود دارد. اما قاسمآباد برای بالفعلکردن این استعدادها نیاز به حمایتهای دولتی دارد. در مدت سکونتم با فرهنگسراهای مختلف این منطقه فعالیت داشتم. اما امکانات آنها برای اجرا و تمرین نمایش محدود است و نیاز به بازبینی در ساختار آنها احساس میشود. در صورتی که امکانات تئاتر در این منطقه مهیا شود استعدادهای درخشانی را به تئاتر شهر معرفی میکند. مطمئن هستم اگر سالن تئاتری اینجا افتتاح شود هر شب چراغ آن روشن میماند.