به گزارش شهرآرانیوز، کمیسیون تلفیق بودجه مقرر کرده ۹۰ هزار میلیارد تومان برای پرداخت به سازمان تامین اجتماعی در قالب «رد دیون» در بودجه ۱۴۰۱ گنجانده شود و این در حالیست که این پرداخت قرار است به صورت تهاتر و واگذاری سهام شرکتها عملی شود.
دولت همچنان از پرداخت ۸۹ هزار میلیارد تومانِ قانون بودجه ۱۴۰۰ استنکاف میورزد؛ سال به پایان نزدیک شده و جیب سازمان تامین اجتماعی همچنان خالیست؛ این سازمان ماهانه ۵ هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد؛ در چنین شرایطی، اوضاع معیشتی میلیونها بازنشسته و مستمریبگیر کارگری در سال آینده چگونه خواهد بود؟
مذاکرات جدی دستمزد ۱۴۰۱ تا پایان بهمن کلید میخورد و بازنشستگان توقع دارند ماده ۴۱ قانون کار به همراه ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی برای سال آینده اجرایی شود و این در حالیست که بحران منابع- مصارف سازمان تامین اجتماعی به مرحلهای خطرساز و جدی رسیده است.
نصرالله دریابیگی (رئیس کانون بازنشستگانِ کارگری استان مازندران و دبیر اجرایی خانه کارگر این استان) در گفتگوی زیر تاکید میکند اگر دولت فکری اساسی نکند و به تبعیض میان صندوقهای بازنشستگی خاتمه نبخشد، بحران در سازمان تامین اجتماعی و در معیشت بازنشستگان، به مرحلهی غیرقابل بازگشت نزدیک میشود.
کمیسون تلفیق مقرر کرده سال آینده ۹۰ هزار میلیارد تومان به تامین اجتماعی پرداخت شود؛ به نظر شما با این پرداخت فرضی که البته مشخص نیست محقق شود یا خیر، وضعیت بازنشستگان کارگری در سال بعد چگونه خواهد بود؟
همه میدانیم وضعیت بازنشستگان کارگری اصلاً خوب نیست؛ حدود ۴ میلیون بازنشسته و مستمریبگیر تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی داریم که اگر این عدد را ضربدر ابعاد خانواده متوسط بکنیم، حدود ده میلیون نفر از جمعیت کشور، خانوادهی بزرگِ بازنشستگان تامین اجتماعی هستند که ۸۰ درصد این جمعیت، با سختی بسیار زندگی میکنند. چه تورم رسمی را در نظر بگیریم و چه سبد معیشت، باید بگوییم در دهههای گذشته هیچ زمان حقوق بازنشستگان براساس الزامات قانون افزایش نیافته است، یعنی هم ماده ۴۱ قانون کار اجرا نشده و هم مواد ۹۶ و ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی. در بحث همسانسازی نیز تعللهای بسیار صورت گرفته و هیچ وقت شاهد اجرای عادلانه و قانونیِ همسانسازی حقوق بازنشستگان کارگری نبودیم. در دولت احمدینژاد در اجرای همسانسازی به ساحت بازنشستگان توهین شد؛ آمدند در فیشها نوشتند «پرداخت یارانه»! در صورتیکه کارگران بازنشسته که از شریفترین و مظلومترین اقشار جامعه هستند و سی سال یا سی و پنج سال در صنایع کشور فعالیت کردهاند، از جیب خودشان حقوق میگیرند یعنی از منابع تامین اجتماعی حقوق میگیرند و نیازی به یارانه ندارند. هیچ زمان منابع دولتی برای این قشر وجود نداشته و ندارد.
در دولت احمدینژاد همسانسازی را اجرا کردند اما در فیش حقوقی، برای مبلغی بین ۱۲ تا ۸۰ هزار تومان که به حقوق هر بازنشسته اضافه شد و البته ثابت ماند و با افزایش حقوق سالیانه زیاد نشد، نوشتند پرداخت یارانه. این کار بسیار توهینآمیز بود. در دولت آقای روحانی، با پیگیریهایی که انجام شد و تلاشهای فراکسیون کارگری مجلس و همکاری وزیر کار و مدیرعامل وقت سازمان، تا اندازهای همسانسازی مطلوب بود، البته فقط تا اندازهای. گناه آن نیز بر گردنِ خلف وعدهی دولت است؛ در سال ۹۹ از ۵۰ هزار میلیارد تومانی که به سازمان اختصاص داده بودند، فقط ۳۲ هزار میلیارد تومان پرداخت شد. در سال ۹۹ نیز ۸۹ هزار میلیارد تومان اعتبار در قانون بودجه ۱۴۰۰ برای پرداخت به تامین اجتماعی در نظر گرفتند که آن نیز اجرایی نشده؛ تا امروز یک ریال به سازمان پرداخت نشده. تامین اجتماعی امروز با چالش عظیم اقتصادی مواجه شده است؛ بیش از ۱۲۰ هزار میلیارد تومان به بانک رفاه بدهکار است؛ این رقم بسیار بزرگ است. سازمان هر ماه برای پرداخت حقوق بازنشستگان از بانک رفاه استقراض میکند.
به نظر من دولتها به سازمان تامین اجتماعی در این شرایط بحرانی و تحریم کملطفی میکنند؛ خودشان میدانند که ورودیهای سازمان تامین اجتماعی به شدت کم شده است و به آستانهی بحران رسیده است. درآمد سازمان برای آنچه به بازنشستگان ماهانه پرداخت میشود، اصلاً کافی نیست. شوخی نداریم؛ این وضعیت، وضعیت بحرانی است؛ بنابراین مدیریت سازمان تامین اجتماعی، امروز بایستی «مدیریت در بحران» باشد. اکنون که در حال بررسی بودجه ۱۴۰۱ هستند، باید همانطور که برای سایر صندوقهای بازنشستگی، از بودجه عمومی اعتبار خاص میدهند، به تامین اجتماعی نیز اعتبار خاص برای همسان سازی بدهند نه اینکه فقط به «رد بخشی از دیون دولت» اکتفا کنند.
این ۹۰ هزار میلیارد تومانِ پیشنهادی را چطور ارزیابی میکنید؛ آیا مبلغ آن کافی است؛ چگونه باید پرداخت شود که برای سازمان سودآوری و نقدینگی مسلم به همراه داشته باشد؟
این ۹۰ هزار میلیارد تومان، برای همسانسازی نیست همان رد بخشی از دیون دولت است؛ کمیسیون تلفیق بودجه این عدد را پیشنهاد داده، در صحن نیز به احتمال زیاد رای میآورد اما این کافی نیست. دولت و مجلس باید در نظر داشته باشند، خارج از بدهکاری دولت که برنامه ششم توسعه، دولت را به پرداخت آن مکلف کرده، رقم مشخصی را برای بازنشستگان کارگری و همسانسازی حقوقها در نظر بگیرند، دقیقاً مثل کشوریها. این واقعا تبعیض است؛ به همه اقشار مردم از منابع ملی و پول نفت پرداخت میکنند الا به بیمهشدگان سازمان تامین اجتماعی. سازمان تامین اجتماعی امروز در دل یک بحران جدی است؛ بازنشستگان معترضند. در چنین شرایطی، مقامات و مسئولان، از وزیر کار گرفته تا مدیرعامل سازمان، باید بدانند که وضعیت بازنشستگان تامین اجتماعی، وضعیت بسیار اسفناکی است. این پولی که به عنوان رد دیون مصوب میکنند، اصلاً کافی نیست کما اینکه در ۱۴۰۰ اعتبار مصوب پرداخت نشده است. نمایندگان مجلس فقط وظیفه ندارند اعتبار مصوب کنند بلکه موظفند نظارت کنند تا پرداخت اعتبارِ مصوب اجرایی شود. تصویب اعتبار به تنهایی هیچ فایدهای ندارد.
من به عنوان فردی که ۴۲ سال سابقه فعالیت در مسائل کارگری دارم، هشدار میدهم وضعیت تامین اجتماعی اصلاً خوب نیست؛ در چندماه اخیر اوضاع بدتر هم شده است و ما یقیناً نیاز به مدیریت بسیار قوی برای سازمان تامین اجتماعی داریم. الان بحث این نیست که بازنشستگان نگران معیشت خود هستند، دیگر به ناامیدی رسیدهاند؛ متاسفانه فرادستان پایگاه اجتماعی خود را در میان مستمریبگیران از دست دادهاند. اگر قرار باشد نهادهای مدنی و غیردولتی تشکیل شود و هر حرفی بزنند، دولت و تامین اجتماعی توجه نکنند، اگر قرار باشد فقط شعار سهجانبهگرایی بدهند و در عمل، به حرفها و خواستهی نهادها هیچ وقعی ننهند، آجر روی آجر بند نمیشود.
شما انتظارتان از مذاکرات مزدی امسال چیست؛ در همین ماه، مذاکرات جدی دستمزد ۱۴۰۰ کلید میخورد؛ شما به عنوان نماینده بازنشستگان از این مذاکرات چه توقعی دارید؟
فقط قانون؛ هم تورم و هم سبد معیشت، هر دو در تصمیمسازی دیده شود. اینکه معاون وزیر تعاون میفرماید، خط فقر ۴ میلیون تومان است، یا اطلاعی ندارد یا خود را به ندانستن زده است. در هر استانی که نگاه کنید، تورم به شدت افسارگسیخته است و قدرت خرید کارگران و بازنشستگان در همین چندماه اخیر به شدت کم شده است. اینکه فقط شعار بدهند و حرف بزنند، هیچ دردی را دوا نمیکند؛ شعار دادن، کار ماست، کار نهادهای کارگری است؛ ما براساس قانون باید حرف بزنیم، مطالبه کنیم اما کار مسئولان، شنیدن این مطالبهگریها و پاسخگویی است. ما در جلسات بارها این حرفها را تکرار کردهایم، نامه نوشتهایم و حتی تجمع برگزار نمودهایم اما پاسخی نگرفتهایم.
مساله دیگر «تبعیض میان بازنشستگان صندوقهای مختلف» است. مثلاً الان کمیسیون تلفیق پاداش پایان خدمتِ بازنشستگان کشوری را ۴۷۲ میلیون تومان تعیین کرده است. بازنشستگان تامین اجتماعی پاداش پایان خدمت که ندارند هیچ، همان سنوات پایان خدمت را هم به ضرب و زور دریافت میکنند. این تبعیض را چطور میبینید؟
وضعیت بازنشستگان کارگری از کارگران شاغل هم بدتر است؛ فردی که در کارخانه کار میکند، آخر سال عیدی کامل و سنوات میگیرد اما بازنشسته پایان سال فقط یک عیدی ناچیز کارمندی میگیرد. در حالیکه کارگران شاغل، دوتا حقوق به عنوان عیدی و یک حقوق به عنوان سنوات میگیرند که رویهم میشود سه تا حقوق. اما بازنشسته فقط یک عیدی نصفه و نیمه به اندازهی کارمندان دولت میگیرد. سال قبل عیدی بازنشستگان کارگری فقط یک میلیون و پانصد هزار تومان بود. این واقعاً تبعیض است؛ کارمندان در ماه، ده یا پانزده میلیون تومان حقوق میگیرند حالا عیدیشان کم است، اهمیت چندانی ندارد؛ اما بازنشسته با چهارمیلیون تومان مستمری ماهانه، چرا باید یک و نیم یا دو میلیون تومان عیدی بگیرد؟ پایان سال اگر یک بازنشسته بخواهد همان اقلام ضروری شب عید را بخرد، خیلی ساده و ابتدایی، حداقل به ۵ میلیون تومان پول نیاز دارد.
الان کارمندان سازمان تامین اجتماعی که از پول ما کارگران حقوق میگیرند، وضعیتشان به نسبت بازنشستگان کارگری خیلی بهتر است. متوسط حقوق این کارمندان ۹ میلیون تومان است درحالیکه متوسط حقوق بازنشستگان سازمان، ۴ میلیون تومان است؛ این یک تبعیض آزاردهنده است؛ بازنشسته اینها را میبیند و مدام رنج میکشد. در این شرایط، هشدار میدهیم که دارند جایگاه خودشان را در میان بازنشستگان که یک جمعیت ده میلیونی است، از دست میدهند. ما از دولت انتظار داریم تورم را مهار کرده و فکری به حال بازنشستگان کمدرآمد بکنند اما تا امروز کاری صورت ندادهاند؛ تورمِ لجامگسیخته، تمام افزایش همسانسازی را بلعیده است؛ بازنشستگان به درستی میگویند «خیری از همسانسازی ندیدیم»!
منبع: ایلنا
اخبار ویژه بازنشستهها در لینک زیر:
instagram.com/bazneshasteh.news