به خانه زندهیاد فرخ بهعنوان یک خانه تاریخی، فرهنگی و ادبی در مشهد از زاویهای دیگر باید نگریست؛ یعنی نه آنچنانکه مثلا به خانههای تاریخی همچون داروغه و کوزهکنانی و پریشانی و امیری و توکلی مینگریم و درباره آنها صحبت میکنیم.
وقتی از خانه داروغه و نمونههای مشابه آن صحبت میکنیم، درواقع از تاریخ ساخت آنها، معماری آنها، تاریخچه و دلیل ساخت آنها و اینکه اینها آثار هویتی و تاریخ معماری و شهرسازی مشهد هستند، سخن میگوییم. اما وقتی از خانه فرخ حرف میزنیم، چندان توجهی به ساخت بنا، شکل بنا و معماری آن نداریم، بلکه از خانهای صحبت میکنیم که از بعدی دیگر روشنگر پاره هویتی مشهد است.
وقتی از خانه فرخ و استاد فرخ صحبت میکنیم، در واقع از ادبیات سخن میگوییم؛ ادبیات و شعری که خود پارهای مهم و ارزشمند از نقشه هویتی مشهد را عهدهدار است. از خانهای میگوییم که در آن بزرگان و اندیشمندان و شاعران و نویسندگان و موسیقیدانان و حوزویان و دانشگاهیان فراوانی به آنجا رفتهاند و نام خانه فرخ با این بزرگان عجین است.
خانهای که نهفقط برای مشهدیها و خراسانیها، که برای ایران و بلکه فارسیزبانان همسایه هم شناخته شده بود.
خانهای که به روایت زندهیاد استاد باقرزاده (بقا)، بزرگانی همچون زرینکوب، مجتبی مینوی، ملک الشعرا بهار، سعید نفیسی، امیری فیروزکوهی و... در آن حاضر شده بودند. شمارش و فهرستکردن این نامها خود گواه بزرگی و عظمت نام فرخ و خانه فرخ است و نشان روشن بعد هویتی این خانه برای مشهد.
خانه فرخ بهواقع یک نشان هویتی مشهد است و دربردارنده تاریخ ادبیات و شعر و انجمنهای ادبی این شهر و روزگاری که بحث گردشگری ادبی مطرح نبود، این خانه هدف گردشگری ادیبان و دانشمندان و هنرمندان و اهالی دانش و فرهنگ و تاریخ کشور و بلکه دیگر کشورها بود. گویند برخی از بزرگان سفرشان به مشهد را بهگونهای تنظیم میکردند که به روز جلسه استاد فرخ برسند.
در دوره گذشته شورای شهر مشهد، بنا به پیگیری و مطالبه اهالی شعر، قرار شد خانه ادبیات در مشهد راهاندازی شود. این خانه درکنار بسیار انجمنها و جلسههای شعر مشهد، میتواند سهم درخوری در پاسداشت و نکوداشت شعر و شاعران داشته باشد و بهنوعی مرجعی برای رویدادهای ادبی مشهد باشد.
با این هدف، جلسههای مکرری برای تأسیس این خانه به همت دوستانی در مدیریت امور هنری شهرداری و با حضور تعدادی از شاعران برگزار شد. بنده که از ابتدا در این جلسهها بودم، شاهدم همت و جدیت خوبی برای شکلگیری خانه ادبیات وجود داشت.
یکی از مباحث برای این خانه، موضوع مکان آن بود که با رایزنیها قرار شد با وارثان زندهیاد فرخ صحبت شود و این خانه خریداری شود؛ خانهای که در خیابان چمران قرار دارد.
تاجاییکه به خاطر دارم، مبلغی هم توافق شد و مصوبه هم در شورا به تصویب رسید؛ اما گویا سپس مبلغ جدیدی پیشنهاد شده بود که کار را متوقف کرد.
از طرف دیگر، اصل راهاندازی خانه ادبیات هم که تا مرحله تشکیل مجمع عمومی و نامنویسی نامزدهای هیئتمدیره پیش رفت، بهدلیل گسترش کرونا به محاق رفت و به سرانجام نرسید. امیدوارم شورای ششم و کمیسیون فرهنگی این شورا همت کنند و این قطار را به ریل برگردانند و هم خانه فرخ خریداری شود و هم خانه ادبیات پا بگیرد.