زهرا شریعتی | شهرآرانیوز؛ فرایندهاى جهانىشدن و افزایش تعاملات بین شهرها، سبب ایجاد یک سیستم یا شبکه شهرى جدید شده است که در آن، شهرها در عین رقابت، مکمل هم نیز هستند.
شبکه شهرها (مانند شهرهاى جهانى یا خواهرشهرها) را میتوان نمونههاى خوبى از سیستم شهرى همکار در سطوح جهانى و منطقهای دانست. این شهرها در کشورهاى مختلف خواهان مشارکت و تبادل فرهنگ و تجربیات هستند تا به رغم وجود موانعى مانند مسافتهاى چندصدکیلومترى، فضاهاى مشترکى را بین خود به وجود آورند و آن را توسعه دهند.
خواهرخواندگی شهرها (sister city) قراردادی بین سران مملکتی یا سران دو شهر است که بهمنظور همبستگی و اتحاد بیشتر انسانی و فرهنگی بسته میشود. این قرارداد نخستینبار در سال۱۹۲۰ پس از جنگجهانی اول بین یک شهر انگلیس و یک شهر در فرانسه بسته شد و تا سال۱۹۸۶ ادامه داشت. از آن زمان تاکنون بیش از ۲۴۰۰رابطه خواهرخواندگی رسمی بین شهرهای جهان بسته شده است.
در ایران از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۲ میلادی (پیش از انقلاب اسلامی) تهران با دو شهر لسآنجلس (آمریکا) و سئول (کرهجنوبی) پیوندهای خواهرخواندگی بسته بود. اولین خواهرخواندگی شهرها پس از انقلاب اسلامی نیز سال۱۳۷۳ بین دو شهر تهران و بیشکک (قرقیزستان) بسته شد و امروز بیش از ۴۵ شهر ایران با شهرهای مختلف جهان پیوند خواهرخواندگی دارند.
در پیمان خواهرخواندگی، فرض بر ارتباط مردم با مردم دو شهر است که این ارتباط در چارچوب مقررات ملی انجام میشود، اما به ابتکارعملهای دولتی متکی نیست و شهرداران بهعنوان نمایندگان مردم شهر، رابط بین شهرها محسوب میشوند.
در ایران بستن پیمانهای دوستی شهرها با نمونههای خارجیشان در قالب خواهرخواندگی، بر اساس دستورالعمل شماره ۵۰۳۴۴۹/۳/۳۴ مورخ ۱۳/۳/۱۳۸۸ معاونت هماهنگی امور عمرانی وزارت کشور صورت میگیرد.
در ادبیات اروپایی بهجای خواهرخواندگی از اصطلاح «شهرهای دوقلو»، «شهرهای دوستی» یا «شهرهای همسان» استفاده میشود، اما در کشورهای آسیایی و آمریکایی اصطلاح «خواهرخواندگی» بیشتر رواج دارد.
در روسیه نیز بیشتر اصطلاح «برادرخواندگی» استفاده میشود، اما همه به مفهوم پیوندی است که سبب رشد و تعاملات فرهنگی بین دو شهر میشود. علت بهکارگیری واژه خواهرخواندگی هم به این دلیل است که در بیشتر زبانهای دنیا واژه شهر بهدلیل خاصیت زایندگی و بخشش زمین، مؤنث است.
همچنین ممکن است پیوند ناشهری بین شهرها بسته شود. برای مثال راهآهن تهران و راهآهن پاریس با یکدیگر پیوند خواهرخواندگی ناشهری دارند. دانشگاه سئول با دانشگاه اصفهان از نوع ناشهری (دانشگاهی) پیوند خواهرخواندگی دارند. پیمان همیاری هم از دیگر پیمانهایی است که بهجای خواهرخواندگی بسته میشود. بهعنوان نمونه، تبریز با شهر ترابزون ترکیه پیوند همیاری دارد که مانند مفهوم خواهرشهر است.
انسانها معمولا کسی را برای دوستی انتخاب میکنند که بیشترین نقاط مشترک شامل تشابهات فکری، اخلاقی و عقیدهای را با او داشته باشند.
شهرها هم دقیقا همینطورند و یکدیگر را برای خواهرخواندگی انتخاب میکنند و معمولا دو شهر برای خواهرخواندگی باید دارای تشابهاتی در زمینههای تاریخی، علمی یا دانشگاهی، ورزشی، اقتصادی، فرهنگی یا حتی سمبلها باشند. حتی برخی شهرها بهدلیل همنامبودن یا اینکه جشن و جشنواره مشابهی دارند، با یکدیگر خواهرخوانده میشوند.
ایــن شهرها از راههاى مختلفى همدیگر را پیدا مىکنند. گاهى از طریق ملاقات و آشنایی شهرداران دو شهر و گاهی هم گروه یا افرادى از اجتماع، محلات، تجار یا اعضاى انجمنهاى قومى، جریان امور را به دست میگیرند و کمیته خواهرخواندگى را شکل میدهند و سپس از رهبران منتخب خود میخواهند که همکارى رسمى بین دو شهر از دو کشور ایجاد شود.
برنامههای شهرهای خواهرخوانده نوع منحصربهفردی از همکاری و مشارکت در سه بخش اصلی یک جامعه پویا یعنی حکومت محلی، تجارت و بخشهای خصوصی را شامل میشود. این برنامهها بیش از هر برنامه بینالمللی، دربرگیرنده فعالیتها، پروژهها و تبادلات متنوع و گسترده یک اجتماع هستند؛ از بهداشت و مراقبتهای پزشکی و محیطزیست گرفته تا هنر، آموزش، توسعه اقتصادی و تجاری، امنیت عمومی، آموزشهای شهری، جوانان و....
رونق گردشگری و نامگذاری متقابل خیابانهایی به نام شهرهای خواهرخوانده از نخستین نمودهای خواهرخواندگی شهرها به شمار میرود. زمانی که دو شهر بهعنوان خواهرخوانده یکدیگر انتخاب میشوند، تعاملات مردم در این شهرها بیشتر میشود و همایشها، جشنوارهها و در کل تبادلاتشان افزایش مییابد. از این رو مردم دو شهر با فرهنگ، ارزشها، آداب و رسوم بومی همدیگر آشنا میشوند.
کاهش مشکلات، برهمکنشهاى فرهنگى و تلاش براى ارسال کمکهاى بشردوستانه در زمان بحران، ایجاد رابطه میان بازارهاى جدید و خطوط تولیدى، افزایش شهرت فرامرزى، تقلیل هزینههاى تحقیق و جستوجو در معاملات تجارى، افزایش گردشگری، تسهیل اشتراک فناورانه و اطلاعاتى و اتصال به مراکز پژوهشى و تحقیق از دیگر ظرفیتهای خواهرشهری است.
خواهرشهری همچنین با افزایش ارزشها و علایق مشترک بین شهرهاى خواهرشده، احتمال تثبیت صلح پایدار جهانى و منطقهاى را تقویت میکند.
پیمان خواهرخواندگی در سطح شهری با فراهمکردن ظرفیت لازم برای مشارکت شهرها سبب توسعه پایدار شهرهای درگیر میشود. درواقع میتوان خواهرخواندگی را حرکت در مسیر دو رخداد مهم جهانی «شهریشدن جهان» و «ظهور شهرهای جهانی» و تکیه بر مشارکت آگاهانه شهروندان بهویژه تشکلهای غیردولتی و داوطلب، حرکت در مسیر تحقق سیاست تمرکززدایی و مدیریت واحد شهری، آموزش مستمر و تجهیز پیکره مدیریتشهری به دانش و درک جدید و بهکارگیری دستاوردهای نوین جهان، ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران داخلی و بهرهگیری از ظرفیتهای سرمایهگذاران خارجی در راستای رشد و شکوفایی شهر و ایجاد فرصتهای گردشگری و تعاملات فرهنگی در راستای معرفی همهجانبه شهر در عرصه بینالمللی دانست.
از سوی دیگر، با عنایت به اینکه امروزه سیاست جهان بهگونهای است که دیگر دولتها فقط بازیگران جهانی نیستند و حکمرانی خوب، ترکیبی از همکاری این نیروها خواهد بود، بازیگران غیردولتی نقش مهمی در سیاستهای جهان بهدست آوردهاند.
بر این اساس، همافزایی دیپلماسی شهری و دیپلماسی عمومی فعال، نقش مؤثری در ارتقای قدرت ملی و پیشبرد سیاست خارجی کشورها و ملتها خواهد داشت که این مهم به نوبه خود به افزایش قدرت چانهزنی در جامعه بینالملل منجر میشود و بهتبع، ارتقای منزلت و اعتبار بینالمللی و جایگاه کشور در نظام سلسلهمراتب ژئوپلیتیکی جهانی را در پی خواهد داشت.
بهعنوان نمونه، این روزها که تحریمها برای ما و هموطنانمان روزهای خوشی را رقم نمیزند و شرکتها و واردکنندگان یا حتی صادرکنندگان ما با مشکل روبهرو شدهاند، خواهرخواندگیها میتواند در نقش مرهم روی زخم، در تبادلات تجاری راهگشای کارها باشد، اما اینکه تا چه حد میتوانیم از این میانبرها و روابط غیررسمی برای کمک به حل مسائل کشور استفاده کنیم، خود موضوع مهمی است.
پیوند خواهرخواندگی بین شهرها اتفاق مبارکی است؛ فرصت مغتنمی برای مدیران شهری تا از تجربیات و تواناییهایی شهرها برای بهبود کیفیت زندگی شهری و ارائه خدمات به شهروندان استفاده کنند، اما آیا صرف امضاکردن چنین قراردادی برای حصول آثار و نتایج کافی است؟
پس از عقد قرارداد، خواهرخواندهها باید طرحهایی را اجرا کنند که درباره آنها به توافق نظر رسیدهاند.
در بیشتر موارد، تاریخ خاصی برای اجرای هر برنامه در نظر گرفته میشود و هر دو شهر همسان موظفاند گزارش کاملی از انجام آن را در اختیار مقامات ارشد خواهرخوانده خود قرار دهند. این مرحله برای ارزیابی مشارکت و عملکرد دو طرف از اهمیت زیادی برخوردار است و میتواند حتی به ایجاد تغییراتی توافقی در قرارداد اصلی منجر شود.
از آنجا که پیوند خواهرخواندگی بین دو شهر از دو کشور مختلف برقرار میشود، این پیوند جنبه بینالمللی پیدا میکند؛ بنابراین طبیعی است در این زمینه نباید همه مسئولیتها را فقط متوجه مدیریتشهری دانست.
کارشناسان شهری و صاحبنظران عرصه بینالملل معتقدند ضروری است حوزه سیاست خارجی کشورها شامل دولت و مجلس نیز از پیوندهای خواهرخواندگی بین شهرها حمایت کند و مدیریتشهری را در پیگیری توافقات یاری دهد.
با توجه به نمایندگی شهرداری در مبادله پیمان بین شهرهای خواهرخوانده، این سازمان میتواند مسئولیت مدیریت فعالیتهای مشترک و تسهیل ارتباطات متقابل را بر عهده بگیرد.
همچنین برای کاهش هزینههای خود میتواند از شهروندان و گروههای اجتماعی علاقهمند و توانا نیز در مدیریت فعالیتهای مرتبط با این پیمان، کمک بگیرد و کارگروههای تخصصی تشکیل دهد تا پیگیر اجراییشدن مصوبات و توافقات در مفاد قرارداد خواهرخواندگی بین دو شهر باشند.
به عبارت دیگر، برای داشتن روابط خواهرخواندگی موفق، شرایط و مسائلی باید رعایت شود که ازجمله آنها میتوان به حمایت و مشارکت شورای اسلامی شهر، تشکیل کمیتههای ویژه، مشارکت مستقیم دپارتمانهای شهری مختلف مانند توسعه اقتصادی، فنی، امنیت عمومی و...، امکان همکاری بخش خصوصی مانند شرکتها و تجارتهای کوچک، توجه به تفاوتهای فرهنگی بین دو جامعه برای جلوگیری از برخوردهای فرهنگی جدی، برگزاری مباحث و سمینارهای بین فرهنگی و تعریف اهداف واضح برای روابط و همکاریها اشاره کرد.
جالب است بدانید مشهدالرضا (ع) از سال ۲۰۰۶ تاکنون با لاهور پاکستان، کراچی پاکستان، ارومچی چین و نجف عراق پیمان خواهرشهری بسته است.