«مهمان حبیب خداست» گزاره مشترک در آیینهای اجتماعی «مهمانپذیری» ایرانیان است. تکریم مهمان، تعارفها و محبتهای کلامی و رفتاری مردم ایران در برابر مهمان و زائر زبانزد گردشگران و زائران خارجی است و در خاطرات آنان نیز بازتاب وسیعی یافته است. در فرهنگ ایرانیان حتی در روستاها خانهای برای درراهماندگان یا دورهگردها ساخته شده است تا آنان شبها بیسرپناه نباشند.
یا در برخی روستاها مردم سهمی از آرد، نان یا گوشت را به بزرگ روستا واگذار میکردند تا در میزبانی از مهمانهای غریبه که عمدتا برای تبلیغ دینی یا تأمین کالاها به روستا میآمدند، مشارکت کنند.
بنابراین، فرهنگ میزبانی و مهماننوازی در بین ایرانیان نهادینه شده و از سابقهای طولانی برخوردار است. در سطح خرد و فردی بهویژه در مشهد فرهنگ میزبانی و مهماننوازی و زائرپذیری، علاوه بر پیشینه فرهنگ ایرانی بهواسطه اتصال به دستگاه معنوی حضرترضا (ع) از قداست و معنویت نیز برخوردار است. چه آنکه روابط اجتماعی مشهدیها با بسیاری از ایرانیان و زائران سایر کشورها با ازدواجها، رفتوآمدها و... عمیقتر هم شده است.
بنابراین، فرهنگ میزبانی و زائرپذیری در ارتباط با ایرانیان کمتر گرفتار آشفتگیهای کلان است. اما آیا سازمانها و نهادها در قواعد جهانشهری و میزبانی از زائران یا گردشگران بینالمللی هنجارسازی کردهاند یا قواعدی در سطح شهری بینالمللی را ترسیم و تبیین کردهاند.
نگاهی به آسیبهای ارتباطی بین زائران سایر کشورها در مشهد و گاهوبیگاه درگیریها و تنشها بین کسانی که خدماتی مانند سلامت، تفریح، غذا، حملونقل و... ارائه میکنند، نشان میدهد. در سطح سازمانها و نهادها کموبیش زمینه برای آسیبهای بیشتر در صورت زائرپذیری بیشتر فراهم است.
تدوین درسنامهها (آموزشهای غیررسمی) در مهدکودکها و آموزشوپرورش برای کودکان و دانشآموزان نقشی مؤثر برای آمادهسازی تربیتی و آموزش رفتارهای اجتماعی در یک جهانشهر زائرپذیر دارد. همه مجاوران و خادمان حضرت امامرضا (ع) مستقیم یا غیرمستقیم با زائران سایر کشورها در ارتباطاند.
اصناف و کسبه، مراکز بهداشتی و درمانی، بخشهای مختلف حملونقل، خدمات تفریحی و سیاحتی و همه ساختار شهر نیازمند بازطراحی عالمانه برای قاعدهسازی در ارتباط با زائران بینالمللی مشهد هستند.
صاحبنظران بر این باورند که مشهد رسانه است. همه تعاملات و ارتباطات فردی و ساختاریافته در مشهد، از ابتدای ورود تا خروج زائر بهمثابه «محصول فرهنگی» به خارج از کشور بهویژه کشورهای اسلامی صادر میشود.
در افق تمدن نوین اسلامی، مشهد نقشی مهم دارد و زائر مشهد بیش از آنکه شیفته جذابیتهای ساختار توسعهیافته شهری مانند برجها و مالها و... باشد، تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی در ارتباطات عاطفی و انسانی جهانشهر برکت و کرامت است.
اینکه در افق تمدنی، مشهد تا چه میزان آمادگی انسانی و ساختاری در پذیرش میلیونها زائر بینالمللی را دارد، نیازمند پژوهشهای مؤثر وکاربردی است. این مهم را میتوان در تابلوهای راهنمای زائر یا ایستگاههای زائر، زبان ارتباطی ساختار شهر، نشانهسازیها و... هدفگذاری عملیاتی و مهمتر برای مردم نیز از طریق آموزشهای غیررسمی فرهنگسازی کرد. تشکلهای مردمی، بخش خصوصی و نهادهای متوسط در این بین نقشی مؤثرتر خواهند داشت.
البته یکی از آسیبها در نگاه سازمانها و نهادها به زائر، نگاه صرفا اقتصادی است. ایجاد ویآیپیها در بیمارستانها یا برخی مراکز خدماتی، غیرمستقیم زائر را صرفا با دلار تعریف میکند و این فرهنگ غلط اقتصادمحور به زائر، متأسفانه به کسانی که با زائر سایر کشورها ارتباط دارند، سرریز میشود.
حضور زائر و گردشگر در مشهد فرصتی اقتصادی است، اما آداب میزبانی متأثر از فرهنگ اصیل ایرانیاسلامی و «زیارت ناب و دلچسب» مهمترین سوغاتی است که او به کشورش خواهد برد.